پایان دادن به فقر شدید
تعریف فقر شدید و ابعاد آن
تعریف فقر شدید از سوی بانک جهانی، درآمد کمتر از ۲.۱۵ دلار در روز است که به شاخص سرانهای برای اندازهگیری توانایی فرد در تامین نیازهای اولیه زندگی تبدیل شده است. با این حال، همانطور که در فصل پنجم کتاب «عصر توسعه پایدار» آمده است، این تعریف بسیاری از جنبههای مهم زندگی را نادیده میگیرد. به عنوان مثال، دسترسی به آب آشامیدنی سالم، سرپناه، بهداشت و آموزش نیز باید در تعریف فقر شدید گنجانده شود. از این رو، تعریفی جامعتر از فقر شدید، تعداد افراد فقیر را ممکن است به حدود ۲میلیارد نفر برساند. یکی از دستاوردهای مهم جهانی، کاهش قابلتوجه نرخ فقر در چند دهه اخیر است. بر اساس دادههای بانک جهانی، از سال ۱۹۸۱ تا ۲۰۱۰، نرخ فقر شدید در کشورهای در حال توسعه از ۵۲درصد به ۲۱درصد کاهش یافته است. مهمترین موفقیت در این زمینه متعلق به چین است که نرخ فقر شدید خود را از ۸۴درصد در سال ۱۹۸۱ به ۱۲درصد در سال ۲۰۱۰ کاهش داد. این کاهش با رشد اقتصادی حدود ۱۰درصد در سال در سه دهه اخیر همراه بوده است.
•چین: یکی از موفقترین کشورها در کاهش فقر است. از سال ۱۹۸۱ تا ۲۰۲۰، نرخ فقر این کشور از ۸۴درصد به ۶درصد کاهش یافته است. رشد سریع اقتصادی و سیاستهای گسترده توسعه زیرساختی، بهویژه در مناطق روستایی، از عوامل اصلی این موفقیت بوده است.
•جنوب صحرای آفریقا: این منطقه با چالشهای جدی در کاهش فقر مواجه است، اما پیشرفتهایی حاصل شده و از ۵۱درصد در سال ۱۹۸۱ به ۴۰درصد در سال ۲۰۲۰ کاهش یافته است، اما همچنان یکی از بالاترین نرخهای فقر در جهان را دارد و حدود ۴۱۳میلیون نفر زیر خط فقر شدید زندگی میکنند.
•جنوب آسیا: این منطقه نیز با کاهش فقر قابلتوجه مواجه بوده است، به طوری که نرخ فقر از ۶۰درصد در سال ۱۹۸۱ به ۲۵درصد در سال ۲۰۲۰ کاهش یافته است، اما همچنان ۵۰۷ میلیون نفر در این منطقه زیر خط فقر شدید زندگی میکنند.
برای درک دقیقتر دلایل فقر شدید در این مناطق، باید به مجموعهای از عوامل چندبعدی اشاره کرد. این عوامل شامل «دام فقر»، سیاستهای اقتصادی ناپایدار، جغرافیای نامطلوب، ضعف در زیرساختها و سوءمدیریت دولتها هستند.
وضعیت ایران
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، وضعیت فقر در ایران از اواخر دهه ۱۳۸۰ تا به امروز بهتر نشده است. در سال ۱۴۰۰، حدود ۳۰.۴درصد از جمعیت ایران زیر خط فقر زندگی میکردند، بهطوری که این میزان معادل افزودن حدود ۱۱میلیون نفر به جمعیت فقرا در دهه گذشته است.
خط فقر سرانه در سال ۱۴۰۰ به ۱.۷ میلیون تومان رسید، در حالی که برای یک خانوار چهارنفره این رقم حدود ۴.۵ میلیون تومان بود. این در حالی است که نرخ فقر مطلق از سال ۱۳۹۷ به بعد بالای ۳۰درصد باقی مانده و خانوارهای بسیاری درگیر کاهش شدید کیفیت زندگی شدهاند. افزایش سهم هزینههای خوراک و مسکن از کل هزینه خانوار و کاهش سهم آموزش از هزینههای غیرضروری، نشانهای از کاهش سطح رفاه عمومی در ایران است.
راهحلها و استراتژیهای جهانی
با توجه به تحلیلهای فوق و وضعیت فقر در ایران، میتوان از تجربیات موفق کشورهای دیگر برای بهبود وضعیت معیشتی در ایران استفاده کرد. در این بخش به راهکارهایی اشاره میشود که بر اساس تجربیات جهانی میتواند برای ایران مفید باشد:
۱.سرمایهگذاری در زیرساختهای اساسی: یکی از عوامل کلیدی موفقیت کشورهایی مانند چین در کاهش فقر، سرمایهگذاری در زیرساختها بهویژه در مناطق روستایی بوده است. در ایران، مناطق محروم و روستایی با مشکلات زیرساختی زیادی مواجهاند. توسعه شبکههای آبیاری، برقرسانی و جادهسازی میتواند به بهبود بهرهوری کشاورزی و ایجاد فرصتهای شغلی جدید کمک کند. بهبود دسترسی روستاییان به منابع مالی، تکنولوژیهای مدرن و خدمات اجتماعی، گامی موثر در کاهش نابرابری و فقر خواهد بود.
۲.بهبود بهرهوری کشاورزی: بهرهوری پایین کشاورزی یکی از علل اصلی فقر در ایران است؛ بهویژه در استانهایی مانند سیستان و بلوچستان و خوزستان. استفاده از فناوریهای نوین کشاورزی، افزایش دسترسی به بذرهای بهبودیافته و سیستمهای آبیاری هوشمند میتواند به افزایش تولید و کاهش فقر کمک کند. دولت باید حمایتهای مالی و تکنولوژیک خود را برای افزایش بهرهوری در این استانها افزایش دهد.
۳.سرمایهگذاری در سلامت و آموزش: یکی دیگر از عواملی که میتواند به کاهش فقر کمک کند، سرمایهگذاری در آموزش و بهداشت است. کاهش سهم آموزش از هزینههای خانوار در دهه ۱۳۹۰ نشان میدهد که خانوارهای فقیر در ایران دسترسی کمتری به فرصتهای آموزشی و خدمات بهداشتی دارند. دولت باید برنامههای حمایتی آموزشی را بهویژه در مناطق روستایی افزایش دهد و سرمایهگذاری بیشتری در بهداشت عمومی انجام دهد.
۴.توانمندسازی اقتصادی زنان: یکی از عوامل موفقیت در کشورهای جنوب آسیا، توانمندسازی اقتصادی زنان بوده است. ایران نیز میتواند با فراهم کردن فرصتهای شغلی برای زنان و حمایت از کسب و کارهای کوچک، به بهبود معیشت خانوادهها و کاهش فقر کمک کند. برنامههای حمایتی دولت باید به گونهای طراحی شود که زنان بیشتری بتوانند از امکانات آموزشی و مالی بهرهمند شوند.
۵.کاهش نابرابریهای منطقهای: همانطور که تجربه جهانی نشان داده است، کاهش نابرابریهای منطقهای میتواند به کاهش فقر در سطح ملی کمک کند. ایران نیازمند سیاستهایی است که به توسعه متوازن بین مناطق شهری و روستایی کمک کند. این سیاستها باید بر بهبود دسترسی مناطق محروم به خدمات اجتماعی و اقتصادی تمرکز داشته باشند.
چشمانداز آینده
با توجه به تجربههای موفق در مبارزه با فقر، بسیاری از کارشناسان معتقدند که امکان پایان دادن به فقر شدید در سطح جهانی تا سال ۲۰۳۰ وجود دارد. با این حال، این موفقیت تنها در صورت اتخاذ سیاستهای هوشمندانه و هماهنگ در سطوح ملی و بینالمللی قابل دستیابی است. با استفاده از تجربیات موفق جهانی، ایران میتواند با برنامهریزی صحیح و سرمایهگذاریهای موثر، به کاهش فقر و بهبود وضعیت نابرابری دست یابد. سیاستهای توسعهای باید به گونهای طراحی شوند که همه گروههای اجتماعی از رشد اقتصادی کشور بهرهمند شوند و فاصله بین فقرا و غیرفقرا کاهش یابد. دولت باید با اتخاذ سیاستهای عدالتمحور و ایجاد فرصتهای اقتصادی برابر، به بهبود معیشت خانوارهای فقیر توجه بیشتری داشته باشد.
* دانشجوی دکترای اقتصاد بخش عمومی دانشگاه مازندران