نقش بیتکوین و بلاکچین در اهداف توسعه پایدار سازمان ملل
برای کشورهای در تحریم، کشورهای آفریقایی و اقتصاد جزایر کوچک هم ناکارآمدیهای مشابهی مانند سختیهای انتقال پول به بیرون از مرزها، تبادلات بین بانکی، کارمزدهای بالا، عدم تمایل به سرمایهگذاری در کشور مقصد به دلیل بازگشت سرمایه طولانی مدت، مشکلات حمل پول نقد یا عدم دسترسی به حسابهای بانکی خارجی دیده میشود، در حالی که این کشورها معمولا منابعی جز اکوسیستم گردشگری ندارند. این محدودیتها موانع جدی برای توزیع برابر و دسترسی به درآمد پایدار ایجاد میکنند که سرمنشأ آنها ناکارآمدی نظام بانکداری متمرکز است. در این میان سازمان ملل آرمانهای هفدهگانهای برای توسعه پایدار تا سال ۲۰۳۰ تدوین کرده که هدف ۱۰ به صراحت به کاهش نابرابریها اشاره دارد.
بیتکوین(جدانویسی بیتکوین اشاره به ارز دارد و یکسرهنویسی بیتکوین اشاره به بلاکچین بیتکوین دارد.) و رمزارزها قدرت گرفته از تکنولوژی بلاکچین، بانکداری شخصی و همچنین تراکنشهای بینالمللی بدون واسطه را ممکن کردهاند. با توجه به اینکه با حداقل یک گوشی هوشمند ساده متصل به اینترنت چنین دسترسی مهیا میشود انتظار میرود سطح بیشتری از توزیع درآمد ایجاد شده به توسعه کسبوکارهای محلی در نقاط دور افتاده جهان کمک کند. اهمیت این تکنولوژی برای اقتصادهای متکی بر گردشگری به خصوص کشورهای آفریقایی، خاور دور و اقتصاد جزایر کوچک بیشتر برجسته میشود.
بنابراین بلاکچین از منظر یک تکنولوژی نوظهور به عنوان پیشران کاهش نابرابریها میتواند مورد مطالعه قرار گیرد و در برخی ابعاد به ملتهای کم درآمد برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار کمک کند. از طرفی برای کشورهایی که بیتکوین را در مراحل اولیه آن نادیده گرفته یا آن را در سیاستهای خاکستری قرار دادند، فرصت بینظیر فروش منابع داخلی به شبکه بیتکوین از دست رفت، اما همچنان تاثیر بیتکوین و رمزارزها بر اقتصاد غیرقابل انکار است.
رمزارزها با ایجاد ترک در نظام سنتی پرداخت، در تلاش برای ایجاد فرصتهایی برای افزایش دسترسی به اقتصاد جهانی، تولید ثروت، توسعه درآمدهای فردی و کاهش شکاف طبقاتی، مزایای بیشماری را نوید میدهند. بررسی ضریب جینی کشورها و مقایسه آن با رمزارزها میتواند یک تصویر کلی از توزیع برابر ثروت به ما بدهد. وقتی تمرکز ثروت در دستان یک نفر باشد عدد به یک و هرچه توزیع ثروت مساویتر توزیع شود عدد به صفر میل میکند. روزهای ابتدایی معرفی بیتکوین، انحصار ثروت این ارز در اختیار تعداد کمی از ماینرها و پذیرندگان اولیه بود، اما با گذشت زمان هر چه بیشتر مردم بیتکوین پذیرفتند، توزیع ثروت نیز به سمت برابری بیشتری حرکت کرد. بنابراین، کاهش ارزش جینی و کاهش قدرت دستکاری بازار برای نهنگها اتفاق افتاد. در نتیجه، افزایش پذیرش در نهایت باعث کاهش ضریب جینی خواهد شد. از این رو عامل پذیرش یک عامل کلیدی برای توزیع برابر ثروت بیتکوین و رمزارزهاست. بیشتر کریپتوها به دلیل اینکه در روزهای ابتدایی خود قرار دارند طبیعتا از ضریب جینی یک شروع کردهاند و تاثیر نهنگها بیشتر بوده است. وقتی به ضریب جینی بیتکوین نگاه میکنیم از یک به عدد ۶۴/ ۰ در اواخر ۲۰۱۹ میرسیم که تقریبا معادل آفریقای جنوبی است و نشان از روند رو به جلوی برابری توزیع ثروت دارد که البته ممکن است در شرایطی نیز تغییر کند. این در حالی است که میانگین ضریب جینی در جهان پس از قرنها تمرین و امتحان انواع مدلهای اقتصادی از ۶۱/ ۰ تا ۶۸/ ۰ متغیر است و البته اطلاعات درستی نیز توسط بسیاری از کشورها منتشر نمیشود. همچنان که ضریب جینی برای کشورهای مختلف متفاوت است برای کریپتوهای مختلف هم یکسان نیست. بهطور مثال رمزارز دش پایینترین ضریب جینی معادل ۲۸/ ۰را دارد، بنابراین افزایش عرضه رمزارزها در گردش جهانی منجر به توزیع درآمد و ثروت برابر خواهد شد.
بسیاری از محققان معتقدند که پول فیات در نهایت یک سیستم تورمی است که با آسیب رساندن به طبقات کم درآمد، بحران فقر که ریشه در نابرابری دارد را افزایش میدهد. حتی عدهای هم پیشنهاد میکنند که طلا و بیتکوین میتوانند در سبد داراییهای اقتصادهای بریکس تنوع ایجاد کنند. عدهای هم استدلال میکنند که تکنولوژی میتواند نقش مهمی در کاهش نابرابریها ایفا کند که لزوما به توانایی فقرا برای دسترسی و استفاده از تکنولوژیهایی که نیازهای آنها را برآورده میکند، وابسته است. علاوه بر این، پلتفرمهای دیجیتال به تولیدکنندگان کوچک اجازه میدهد تا محصولات خود را در سطح جهانی بفروشند و کسبوکارهای محلی را توسعه دهند. همچنین، فناوریهای دیجیتال همواره ابزاری قدرتمند در مبارزه برای عدالت اجتماعی و دموکراسی، از جمله شکاف درآمد و نابرابری جنسیتی بودهاند. ترویج جهانیسازی و برخورداری از توزیع درآمد یکسان به وسیله بلاکچین میتواند یکی از جایگزینهای موثر برای ناکارآمدی نظام بانکی سنتی باشد. اگر چنین فرضیهای را بپذیریم، تکنولوژی بلاکچین میتواند بخشی از اهداف هفدهگانه سازمان ملل برای توسعه پایدار را به سرانجام برساند.