جنگ ستارگان 2 عکس: AFP

دولت بایدن هنوز مشخص نکرده است که قصد دارد در این زمینه با میراث رئیس‌جمهوری پیشین آمریکا یعنی دونالد ترامپ چه‌کاری انجام دهد: ایجاد نیروی فضایی که شاخه‌ای جدید در ارتش است، به‌عنوان تشدیدکننده درگیری‌ها که به بدترین شکل می‌تواند رقابت تسلیحاتی ایجاد کند، مورد انتقاد قرار گرفته است.

ترامپ ابتکار‌عمل خود را به‌خرج داد و اکنون ارتباط وی با این مجموعه قطع شده و البته ابتکارش دستمایه طنز برنامه‌های تلویزیونی شده است. اما تشکیل این بخش جدید در پنتاگون نشان‌دهنده ادامه تلاش‌های راهبردی وی پس از اوباما و جورج‌دبلیو‌بوش بوده که بازگوکننده نگاه یکسان هر دو حزب به‌چین به‌عنوان یک «تهدید» است.

گرگ گرانت، یک مسوول و مشاور حوزه مسائل مربوط به چین در پنتاگون در دوران اوباما به نیویورک‌تایمز می‌گوید: «ما متوجه شدیم که سیستم‌های فضایی ما کاملا آسیب‌پذیر هستند.» او می‌افزاید: «دولت بایدن نیز وجوه بیشتری را به مجموعه تزریق خواهد کرد و قصد دارد بیشتر وارد حوزه دفاعی در فضا شود و با تهدیدات موجود مقابله کند.»

هدف محافظتی، فراهم‌کردن فرصتی برای حضور آمریکایی‌ها در مدار است که آن‌هم باید به‌حدی انعطاف‌پذیر باشد که هرقدر حملات کشنده باشد، ارتش آمریکا بتواند برای مقابله با چین وارد عمل شود و اجازه ندهد ارتباط آمریکا از فضا با زمین قطع شود. چنین ابتکاری در وهله اول می‌تواند مانع از حملات پکن شود. اما سوال سخت این است که چگونه می‌توان به این نوع بازدارندگی شدید دست یافت؟

لوی جی.آستین سوم، ژنرال بازنشسته چهارستاره ارتش که از سوی سنا به‌عنوان وزیر دفاع بایدن مورد‌تایید قرار گرفت، به سنا گفته است «تمرکز لیزری» خود را روی فناوری‌های بدیع و بی‌همتا علیه قدرت روزافزون چین در فضا حفظ خواهد کرد. همچنین او خواستار برداشتن گام‌های جدید از سوی آمریکا شد و پیشنهاد ساخت سکوهای فضایی را داد و بارها در سخنانش از فضا به‌عنوان یک حوزه جنگی نام برد. در این راستا آستین تصریح کرد: «فضا در حال‌حاضر صحنه رقابت قدرت زیادی شده و چین مهم‌ترین تهدید پیش‌رو است.»

دولت جدید به استفاده از نوآوری‌های کارآفرینان فضایی به‌عنوان ابزاری برای تقویت ارتش علاقه نشان داده است. آستین این کارآفرینان را در جلسه استماع سنا اینگونه خواند: «مشارکت با نهادهای تجاری فضایی.»

دولت‌های اوباما و ترامپ راهبردی را درپیش گرفتند که تمرکزش روی فناوری‌های نوین ارتش بوده است. اما کارشناسان می‌گویند که آمریکا تلاش کمی در این حوزه انجام داده است. «بازهای حوزه دفاعی» برای دهه‌هاست که برای ایجاد هنگ ارتش فضایی تلاش کرده‌ و خواستار هزینه برای تولید بیشتر و جدیدتر سلاح شده‌اند.

اما کنترل‌کنندگان تسلیحات فضایی بر این باورند که افزایش سرمایه‌گذاری در تولید سلاح‌های فضایی به «جری‌شدن» بیشتر چین منجر می‌شود و بهانه‌ای برای پکن فراهم خواهد آورد که اقدامات تهدیدآمیز خود را تسریع کند. برخی از این هم پیش‌تر رفته‌ و می‌گویند این اقدامی تحریک‌آمیز است و احتمال جنگ بین دو ابرقدرت را افزایش خواهد داد.

در دهه‌های گذشته‌، به‌ویژه در طول برنامه «جنگ‌ستارگان» در دولت ریگان، درگیری در فضا اغلب به‌عنوان شلیک متقابل در مدار نشان داده می‌شد. اما این موضوع حالا تغییر کرده است. به استثنای چند‌مورد، دیگر سلاح‌هایی که در مدار باشند، دیده نمی‌شوند و تنها برای ایجاد امنیت بیشتر در نزدیکی پایگاه‌ها قرار دارند. با توجه به اینکه ناوگان‌های ماهواره‌ای بر روی یک مدار مشخص در حرکت هستند، در حال‌حاضر تخریب آنها بسیار ساده‌تر از گذشته انجام می‌شود.

سوال اصلی اینجاست که آیا حرکت ضدماهواره‌ای و مقابله با آن خطرات را کاهش می‌دهد یا بیشتر می‌کند، تا جایی‌که به جنگ منجر شود. این تازه آغاز بحث است. برای سالیان طولانی چین روی ارتش آمریکا به‌ویژه اشغال افغانستان در سال ۲۰۰۱ و اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ مطالعه کرده است. راز موفقیت آمریکا در غالب‌بودن این کشور در فضا ریشه‌یابی شده است. طراحان خاطر‌نشان کرده‌اند که هزاران ماهواره راهنماکننده بمب‌ها و سیستم موشکی این کشور در نابودی ارتش بعث عراق، طالبان و القاعده نقش داشته‌اند.

در حالی‌که فناوری‌های بدیع و بی‌همتای آمریکا به‌عنوان سلاح‌های مداری ارتش می‌تواند یک تهدید برای چین تلقی شود، همزمان این یک نقطه قابل‌اتکا برای ارتش ایالات‌متحده به‌حساب می‌آید.

تاد هریسون، یک تحلیلگر فضا در مرکز مطالعات بین‌المللی و راهبردی در واشنگتن به نیویورک‌تایمز گفت: «آنها دیدند که قدرت تخمین و پیش‌بینی ایالات‌متحده چگونه عمل می‌کند و آنها به این نکته هم پی بردند که چقدر در برابر آمریکا بی‌دفاع هستند. به همین منظور چین از سال ۲۰۰۵، آزمایش‌های ضد‌ماهواره‌ای خود را آغاز کرد. طی دو سال دو موشک شلیک کرد و سپس در سال ۲۰۰۷ با خرد کردن یک ماهواره متروکه هواشناسی خبرساز شد. برای این کار از هیچ انفجاری استفاده نکرد. یک کلاهک بی‌اثر تنها با برخورد به ماهواره آن را خرد کرد.

چنین نابودی برای نخستین‌بار در فضا پس از عصر جنگ‌سرد صورت می‌گرفت و بازتاب جهانی یافت. این نوع حمله حالا بیش از ۱۵ هزار ماهواره را تهدید می‌کند. به همین منظور آمریکا بسیاری از ماهواره‌های کنترل‌کننده‌های زمین را از دسترس و خطر خارج کرد.  دولت بوش تلاش اندکی در این زمینه کرد اما برای فرستادن یک پیام به پکن و نشان‌دادن قدرت خود در سال ۲۰۰۸ یک موشک شلیک کرد تا یکی از ماهواره‌های خودی ساقط شود. پکن نیز بیش از ۱۰آزمایش دیگر انجام داد که یکی از آنها حامل کلاهک بزرگ‌تری بود که در تئوری، فضاپیماهای بیشتری از آمریکا را موردتهدید قرار می‌دهد.

چین در این شرایط تلاش کرد تا نیروی ضد‌ماهواره‌ای خود را بیشتر تقویت کند؛ چراکه شلیک یک کلاهک می‌تواند چند ساعتی طول بکشد تا به هدف برسد و در این اثنی آمریکا قادر است اقدامات تلافی‌جویانه انجام دهد. علاوه‌بر این بقایای شناور ناشی از یک حمله موفق می‌تواند فضاپیمای خود پکن را به‌خطر بیندازد.

برای همین چین تمرکز خود را روی حملات لیزری معطوف کرد. اما گفته می‌شود برای رسیدن به نقطه مطلوب سالیان سال کار لازم است. بعد فکر جدیدی به ذهن آنها خطور کرد؛ هر جنبه از قدرت فضایی آمریکا از روی زمین توسط کامپیوترهای قدرتمند کنترل می‌شود. در صورت نفوذ به این کامپیوترها مغز ناوگان فضایی آمریکا ممکن است تخریب یا نابود شود. چنین حملاتی در مقایسه با حملات مداری کم‌هزینه‌تر و ارزان‌تر خواهد بود. در این راستا چین در سال ۲۰۰۵ حملات سایبری را هم به مانورهای نظامی‌اش افزود. هدف از این تمرینات نیز فلج‌کردن حملات اولیه دشمن بوده است.

در سال ۲۰۰۸، هکرها توانستند کنترل یک ماهواره غیرنظامی به نام «ترا» را به‌دست بگیرند. آنها دوبار این کار را کردند، یک‌بار در ماه ژوئن و بار دیگر در ماه اکتبر. نکته قابل‌توجه اینکه در هر دو مورد، هکرها تمامی اقدامات لازم را برای فرماندهی فضا به‌دست آوردند اما از انجام کار بیشتر خودداری کردند و احتمالا این کار به این دلیل صورت گرفته تا ردپایی از خود باقی نگذارند.

چین اکنون اما به شلیک‌های فضایی نیز اقدام کرده است. در سه سال پشت سر هم، شلیک‌هایی انجام داده است. به گفته تحلیلگران چین هم‌اینک در فضا غالب شده است. چین نه‌تنها توان خود در اقدامات مربوط به ضدماهواره‌ای‌اش را توسعه داده، بلکه توانسته است با ارتقای توان نظامی و علمی‌اش، تا ماه پیش برود و سنگ از آنجا به زمین بیاورد.

رابرت وورک، سومین مقام برجسته دوران اوباما و گرگ گرانت، همکار سابق وی در پنتاگون، در گزارشی هشدار دادند که پکن ممکن است سرانجام در بازی خود واشنگتن را شکست دهد. آنها در مطلبی نوشتند: «شوروی هرگز نتوانست در برتری تکنولوژیک پایاپای آمریکا حرکت کند، اما این ممکن است در مورد چین صدق نکند.»

p04-01