این چالش‌‌‌ها به‌‌‌ویژه در عرصه تجارت بین‌الملل و مدیریت استراتژیک برجسته است و به مجموعه‌‌‌ای از موانع اشاره دارد که به‌‌‌واسطه فقدان دسترسی به منابع محلی و ملی، عدم‌آشنایی با فرهنگ و بازار و نبود ارتباطات کلیدی به وجود می‌‌‌آیند. به بیان دیگر، شرکتی که به‌‌‌عنوان «بیرونی» تلقی شود، با محدودیت‌های بیشتری روبه‌روست و دستیابی به مزایا و منابع اصلی شبکه برایش دشوار می‌شود. زمانی که شرکت‌ها در شبکه کسب‌و‌کار حضور فعال دارند، از مزایای گسترده‌‌‌ای مانند دانش، مهارت، فناوری، فرصت‌‌‌های رشد و نوآوری، توانایی‌‌‌ها یا قابلیت‌های سازمانی، اطلاعات مربوط به مقررات و توسعه محصول برخوردار می‌‌‌شوند. این شبکه، مجموعه‌‌‌ای از مشتریان، تامین‌‌‌کنندگان، نهادهای مالی، موسسات علمی، فناوری و بسیاری از بازیگران دیگر را شامل می‌شود که همه نقش مهمی در شکل‌‌‌گیری و موفقیت کسب و کارها دارند. بنابراین، دستیابی به موقعیت استراتژیک در این شبکه‌‌‌ها به معنای بهره‌‌‌برداری از ارزش‌‌‌های پیدا و پنهان نهفته در روابط بین بازیگران شبکه است، که این موضوع به‌‌‌ویژه در مدیریت استراتژیک، به‌‌‌عنوان دارایی‌‌‌های راهبردی و ضروری تلقی می‌شود.

عوامل فرهنگی، زبانی و عدم‌آشنایی با مقررات بازارهای هدف نیز باعث افزایش هزینه‌‌‌ها و چالش‌‌‌ها در بازارهای جدید می‌‌‌شوند. این چالش‌‌‌ها برای شرکت‌ها در سراسر جهان وجود دارند، اما برای شرکت‌های ایرانی به دلیل وجود عامل تحریم، شرایط پیچیده‌‌‌تر است. تحریم‌‌‌ها سبب محدودیت شدید در ارتباطات با تامین‌‌‌کنندگان، مشتریان و سایر ذی‌نفعان در بازارهای بین‌المللی شده و مانع از تعاملات عادی شرکت‌ها با شبکه جهانی می‌‌‌شود. این وضعیت، هزینه‌‌‌های تبادلاتی (Transaction Costs) را به‌‌‌شدت افزایش داده و ریسک فعالیت‌‌‌های اقتصادی را دوچندان می‌کند.

در دنیای امروز، حجم تولید ناخالص جهانی به بیش از ۱۰۰ تریلیون دلار رسیده که نتیجه فعالیت میلیون‌‌‌ها شرکت در سراسر جهان است. این اعداد صرفا ارزش مالی نیستند، بلکه بیانگر جریان پویا و مداوم فناوری، سرمایه‌گذاری و کارآفرینی در سطح بین‌المللی‌‌‌اند که فرصت‌‌‌های بی‌‌‌شماری برای نوآوری و یادگیری و حل مساله‌های معطوف به ارتقای کیفیت زندگی ایجاد می‌کنند. ‌حضور نداشتن شرکت‌های ایرانی در این شبکه‌‌‌های جهانی به دلیل تحریم‌‌‌ها، مانع از دستیابی به فرصت‌‌‌های یادگیری و رشد و محل مساله می‌شود. این غیبت سبب از بین رفتن تدریجی دانش و مهارت‌‌‌ها، استهلاک قابلیت‌‌‌های سازمانی و عدم‌پاسخگویی به چالش‌‌‌های جدید یا در حال ظهور شده و به‌‌‌تدریج موجب عقب‌‌‌ماندگی، کهنگی و در نهایت قفل شدن در چرخه توسعه‌‌‌نیافتگی می‌شود.

مثالی روشن در این زمینه مقایسه نظام بانکی ایران با امارات متحده عربی است؛ فاصله‌‌‌ای عمیق که نتیجه عدم‌دسترسی ایران به شبکه‌‌‌های جهانی کسب و کار و محدودیت‌های ناشی از تحریم‌‌‌هاست. این وضعیت یعنی خارج از شبکه بودن، موجب تخریب و کاهش درونی قابلیت‌‌‌های سازمانی به‌‌‌عنوان بنیان‌‌‌های تولید ملی می‌شود که آثار مخرب آن بر اقتصاد ملی به‌‌‌سادگی قابل جبران نیست. ادامه این وضعیت جز به  ضعیف‌تر شدن ذخیره دانش و مهارت در سطح محلی و ملی نخواهد انجامید. به نظرم این مهم اصلی‌ترین بحران برای کشور می‌تواند باشد و حل آن را باید در تراز تامین و تضمین امنیت ملی کشور دید.

تجویز راهبردی: راه‌‌‌حل اصلی و بنیادین در وهله اول، فهم ابعاد، آثار و تبعات خارج شبکه قرار گرفتن است که کلیه ابعاد اقتصادی، صنعتی و زندگی مردم را در برگرفته است. غیبت ما در شبکه کسب‌و‌کارهای جهانی بسیار خسارت‌‌‌بار است و این خسارت باید هم کمی و هم کیفی برآورد دقیق شود. اگر این خسارت به درستی فهمیده شود هیچ سیاستمداری لحظه‌‌‌ای برای حل آن درنگ نخواهد کرد. این مهم یک ضرورت راهبردی و ملی است و حل این بحران به حل بسیاری از مشکلات کشور کمک می‌کند. پاسخ به ظاهر ساده اما بسیار پیچیده آن توسعه روابط سیاسی با بازیگران اصلی اقتصادی جهان است. این کار سیاستمداران است که صحنه بازی را عوض کنند و برای رسیدن به آن همه باید با هم وفاق کنیم. به همین دلیل امروز وفاقی مهم‌تر از فهم، درک و حل این موضوع در کشور وجود ندارد. وفاق ملی برای رفع موانع پیوستن به شبکه کسب و کارهای جهانی و این کار همه گروه‌های فکری و سیاسی در کشور است.

بازنگری و گسترش روابط بین‌المللی می‌تواند محدودیت‌های خارج از شبکه را کاهش دهد و برای شرکت‌های ایرانی امکان حضور در شبکه‌‌‌های جهانی و بهره‌‌‌برداری از فرصت‌‌‌های نوآوری و رشد را فراهم آورد. با ورود به شبکه کسب‌و‌کارهای جهانی فرصت‌های سرمایه‌گذاری خارجی فراهم می‌شود و پنجره بهره‌گیری از منابع به روی ایران گشوده خواهد شد. با اتحادهای راهبردی قابلیت‌‌‌های سازمانی شرکت‌های ایران جهان‌تراز خواهند شد و نتیجه آن رقابت‌پذیری صنایع ما خواهد بود. نویسنده بخشی از قدرت ملی را در بین‌المللی شدن شرکت‌های ایرانی و پیوستن به شبکه کسب و کارهای جهانی می‌داند. چنین باد.

* کارشناس و صاحب‌نظر کسب‌و‌کارهای بین‌المللی