سه اولویت مهم برای سال۱۴۰۲
۱- خروج اقتصاد از کما: اقتصاد ایران مانند یک دوک نخ است که گرههای متعددی به آن افتاده و هر روز شاهدیم که این کلاف سردرگمتر از قبل میشود. اقتصاد ایران از بیثباتی، بیبرنامگی و در یک کلمه رهاشدگی رنج میبرد و حاصل آن در تورم بالا، رشد سرسامآور نقدینگی و پایهپولی، جهشهای متعدد بازارهای ارز، مسکن، سکه طلا، خودرو و...، کاهش شدید سرمایهگذاری و فرار گسترده سرمایهها، رشد منفی اقتصادی و موانع متعدد پیشروی کسبوکارها و... قابل مشاهدهاست. دولتها در سالهای گذشته فرصتهای بسیاری را برای اصلاحات اقتصادی اساسی در ایران ازدستدادند و بهدفعات شاهد فرصتسوزیها بودیم که چطور با بخشنامههای متعدد و اقداماتی مانند هدفمندی یارانهها و تخصیص ارز ترجیحی، به فساد و رانت دامنزدند.
این نگرانی وجود دارد که اقتصاد ایران در آستانه ورود به سال۱۴۰۲ دچار ازهم گسیختگی و ابرتورم شود و برای خروج از این شرایط باید با آن همچون یک بیماری بسیار اورژانسی برخورد کرد. اقتصاد ایران بیماری است که در تصادف سنگین دچار خونریزیها و شکستگیهای گسترده شده و در اغما با سطح هوشیاری پایین بهسر میبرد و برای درمان آن باید تیمی از بهترین پزشکان و متخصصان را بسیج کرد و از خردجمعی بهره گرفت. واقعیت این است که با نادیدهگرفتن چالشهای اقتصادی همچون مشکلات ارزی و بیثباتی بازارها یا اقداماتی مانند قیمتگذاری دستوری یا راهاندازی مرکز مبادله ارزی آنهم در شرایط سنگین تحریمها، نمیتوان اقتصاد و بازار را آرام کرد و این اقدامات تنها به زیرزمینی و رانتیرشدن اقتصاد منجر میشود. در حالحاضر بهنظر میرسد که مسوولان بهجای تشخیص درست و واقعبینانه شرایط، بهدنبال انکار و وعدهدرمانی هستند؛ غافل از اینکه هر روز بیش از گذشته معیشت مردم تحتفشار و خطر قرار میگیرد و با جمعیت بیشتر فقیر و حاشیهنشین روبهرو میشویم. مسوولان باید با دیدن واقعیتها و تنگناهای اقتصادی ایران، برنامهریزی درست و اجرای دقیق را در دستور کار قرار دهند و با واگذاری کارها به بخشخصوصی و فعالان اقتصادی و رفع موانع تولید، فضا را برای رونق اقتصادی، افزایش تولید و صادرات و سرمایهگذاری داخلی و خارجی و در نهایت رشد اقتصادی فراهم کنند.
۲- بهبود روابط خارجی و گسترش دیپلماسی؛ این یک اصل مهم جهانی است: «هیچ کشوری با ایزولهکردن خود به توسعه نمیرسد.» در ماههای گذشته متاسفانه شاهد کاهش روابط دیپلماتیک کشورمان با بسیاری از کشورهای اروپایی بودیم، کشورهایی که حتی در طول سالهای جنگ تحمیلی و تحریمهای قبلی هم روابط نسبتا پایداری با آنها داشتیم. آنچه میتواند چالش برانگیز باشد کاهش روابط با کشورهای همسایه است که میتواند منجر به گسترش ایرانهراسی در سطح جهان شود و تبعات بسیار بدی خواهد داشت. از سوی دیگر سرنوشت پرونده هستهای ایران و مذاکرات با ۱+۵ نهتنها روشنتر نشده، بلکه همهچیز پیچیدهتر از قبل شده و با ادامه این روند بهنظر میرسد که هر لحظه ممکن است شاهد به پایان خط رسیدن مذاکرات و سخت و پیچیدهترشدن تحریمها باشیم. اقتصادکشوری مانند ونزوئلا وقتی در بنبست قرار گرفت که با تحریمهای گسترده روبهرو شد و سطح روابط بینالمللیاش به تعداد کمی از کشورها از جمله ایران محدود شد و باز شاهد بودیم که همین کشور با کاهش تحریمها در ماههای گذشته و گسترش روابط دیپلماتیک با بسیاری از کشورها، توانسته تورم خود را بهشدت کاهش دهد و در جهت بهبود وضعیت اقتصادی حرکت کند. ما باید با نگاه به منافع ملی، روابط دیپلماتیک خود را همزمان هم با شرق و هم غرب و البته کشورهای همسایه گسترش دهیم و تنشزدایی را برای بهبود شرایط در اولویت قرار دهیم.
۳- امید، اعتماد عمومی و آشتی ملی: کشور ما در سال۱۴۰۱ حوادث اجتماعی تلخی را پشتسر گذاشت که چندین ماه ادامه داشت و صدمات جدی به سرمایه اجتماعی کشور زد که یکی از جلوههای محسوس آن افزایش چشمگیر مهاجرت و میل به مهاجرت در طبقههای مختلف جامعه بهخصوص جوانان و نخبگان است؛ آسیبهایی که با اقداماتی مانند محدودیتهای اینترنت و دسترسی به شبکههای اجتماعی شدت و صدمات اقتصادی-اجتماعی آن بیشتر هم شد.
سیاستگذاران کشور در آستانه سالجدید باید آیین باستانی نوروز را که همزمان با شروع ماه مبارک رمضان و جشن مهمانی خدا شدهاست، بهعنوان سمبلی برای آشتی ملی و جبران شکافهای اجتماعی و کاهش امید و سرمایه اجتماعی درنظر بگیرند و با انجام اقداماتی و ایجاد فضای تعاملات سیاسی و گفتوگو و همچنین پالایش واقعبینانه رخدادها، شرایط زندگی در کشور را برای همه اقشار اجتماعی، از زنان گرفته تا نسلهای جدید، قومیتها و... بهبود بخشند.
ایران کشوری با پتانسیلهای بسیار بالاست که با مدیریت کارآ و تکیه بر سرمایه اجتماعی خود، بهخصوص نسل جدید و زنان، میتواند علاوهبر جبران عقبماندگیهای گذشته، در جهت توسعه حرکت کند و ظرف چند سال به یکی از بزرگترین اقتصادهای منطقه تبدیل شود، اما برای رسیدن به این مهم، تغییر ریل و اصلاحات گسترده نیازی جدی است.
به قول فریدون مشیری، شاعر معاصر: «ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار/ گر نکوبی شیشه غم را به سنگ/ هفت رنگش میشود هفتاد رنگ.»