مذاکرات هستهای با فرمول فوتبال آمریکایی
تا پیش از ۲سپتامبر(۱۱ شهریور) پرونده مذاکره هستهای و احیای برجام روند مثبتی را طی میکرد. با تحویل نظرات جمهوری اسلامی ایران درباره پاسخ آمریکا به جوزپ بورل، هماهنگکننده مذاکرات و نماینده اتحادیه اروپا وارد فاز جدیدی شد از یکسو ودانت پاتل، معاون سخنگوی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا پاسخ ایران درباره متن پیشنویس توافق احتمالی سازنده ندانست، از سوی دیگر سه کشور بریتانیا، فرانسه و آلمان در آستانه نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی هستهای در بیانیه مشترکی از ایران بابت احیا نشدن برجام انتقاد کردند و گفتند که مواضع تهران «تردیدهای جدی را درباره نیات و تعهد ایران به نتیجه موفقیتآمیز برجام ایجاد میکند.»
در این بین شاهد تحرک اسرائیل در پرونده هستهای هستیم؛ هرچند اسرائیل درباره فعالیت هستهای خود و همچنین عملیات خرابکاری و ترور علیه تاسیسات هستهای و دانشمندان ایرانی از دکترین «ابهام استراتزیک» پیروی میکند؛ اما یائیر لاپید، نخستوزیر اسرائیل اعلام کرد: دولت وی ضمن حفظ روابطی مستحکم با ایالات متحده، برای تضمین شنیدن نگرانیهای اسرائیل در خصوص قرارداد جدید ایران فشار موثری وارد میآورد. به دنبال این اظهارات شاهد سفر داوید برنئا، رئیس موساد به آمریکا برای ارائه «اطلاعات حساس» درباره ایران به مقامات واشنگتن بودیم تا دولت جو بایدن را از بازگشت به برجام منصرف کند. اما تازهترین اقدام اسرائیل اظهارت روز گذشته رئیس موساد بود که اعلام کرد: حتی در صورت احیای برجام، ایران از فعالیتهای این سازمان در امان نخواهد بود و هشدار داده است که هرگونه حمله به اسرائیل یا شهروندانش، در داخل خاک ایران پاسخ داده میشود.
برجام و تاریخ دیپلماسی؛ ویتنام
سال ۱۹۶۸ رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا، لیندون بی.جانسون، اعلام کرد بهدلیل نقشی که در وقوع این اختلافات داخلی داشته است، برای بار دوم نامزد ریاستجمهوری نمیشود. البته دلیل اصلی، کاهش محبوبیت او و اطمینان از عدم پیروزی بود. جانسون همچنین مجوز گفتوگوهای صلح را صادر کرد و از همان زمان مذاکره میان واشنگتن و هانوی آغاز شد؛ هرچند از حدود ۱۹۷۱ بود که پیشرفتهای معنادار در مذاکره به دست آمد. نیکسون رئیسجمهور جدید و مشاور امنیت ملی او هنری کیسینجر با توجه به نارضایتی عمومی از افزایش تلفات نیروهای آمریکایی، بیشتر بر عملیات بمباران متمرکز شدند. آنها همچنین مراکزی در کامبوج و لائوس را به این بهانه که محل عبور تجهیزات به سمت مرزهای ویتنام شمالی است، بمباران کردند.
از اکتبر ۱۹۷۱میلادی و با توجه به اینکه هانوی فکر میکرد رسیدن به توافق با آمریکا پیش از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در آن کشور راحتتر است، رویکرد مثبتتری به میز مذاکرات نشان داد و تا اکتبر سال بعد، توافقات میان دو کشور تقریبا نهایی شد. اما دقیقا در همان زمان، ترفند آمریکاییها آغاز شد. کیسینجر پیش از امضای توافق و در یک مصاحبه مطبوعاتی پرده از مذاکرات دو کشور برداشت و اعلام کرد واشنگتن و هانوی به زودی توافق صلح را امضا میکنند. هانوی که تا آن زمان فکر میکرد به زودی آمریکاییها در نتیجه مذاکرات دو کشور، ویتنام را ترک میکنند و میتواند دمار از روزگار ویتنام جنوبی دربیاورد، تازه فهمید چه کلاه گشادی سرش رفته است و آمریکاییها چگونه رویکرد مثبت ویتنام شمالی به مذاکرات را پاسخ دادهاند.
یکماه بعد در نوامبر، ۶۹ اصلاحیه در مفاد توافق به درخواست سایگون و حمایت واشنگتن، تسلیم نمایندگان هانوی شد. آنها که جا خورده بودند و نتیجه مذاکرات را بسیار متفاوت از آنچه در ابتدا با آمریکا شروع کرده بودند یافتند، میز مذاکرات را ترک کردند. اما واشنگتن فکر اینجا را هم کرده بود. بلافاصله در ۱۸دسامبر۱۹۷۲ میلادی عملیات «لاینبکِر ۲» کلید خورد و طی ۱۲ روز، مناطق مسکونی در هانوی و هایفونگ آماج حملات بمبافکنهای غولآسای آمریکا قرار گرفت. همزمان جنگندههای آمریکایی نیز شبانه مراکز شلیک زمین به هوا را در ویتنام شمالی نابود میکردند تا فردا صبح، بمبافکنها به حساب مردم برسند. این عملیات بهدلیل زمان وقوع به «بمباران کریسمس» نیز مشهور شد؛ اما نام اصلی آن معنادارتر است.
لاینبکر (Linebacker -لاینبکر به بازیکنانی در فوتبال آمریکایی گفته میشود که در ردیف دوم، پشت خط حمله قرار میگیرند و از فرار بازیکنانِ تیم مقابل به سمت دروازه خودی جلوگیری میکنند). ازآنجاکه در فوتبال آمریکایی بازیکنان ریزنقش به درد حمله و بازیکنان تنومند به کار خط دفاع میآیند تا با تنهزدن مانع از رسیدن حرف به دروازه شوند، لاینبکِر اصطلاحا به انسانهای تنومند اطلاق میشود و البته بمبافکنهای ب-۵۲ آمریکایی نیز غولآسا بود و قرار بود نگذارد مذاکرهکنندگان ویتنامی از روند مذاکرات خارج شوند از زاویهای دیگر نیز به دلیلی اصلیِ این نامگذاری پی میبریم. عملیات بمباران مناطق مسکونی در واقع پشتیبانی از خط حمله اصلی یعنی مذاکرهکنندگان آمریکایی به رهبری کیسینجر بود که با زیرکی توانستند هانوی را جا بگذارند.
جنگ اصلی روی میز مذاکرات پاریس انجام میشد و آمریکاییها توانستند با پاسدادن به سایگون، مفاد مد نظر خود را به ثمر برساند. این کار جز با پشتیبانی بمبافکنهایی که تا آن زمان از چشم مذاکرهکنندگان هانوی دور مانده بود، قابل انجام نبود. ویتنام شمالی توانست در این ۱۲روز، تعدادی از بمبافکنها را ساقط کند و تعدادی از خلبانها را محبوس سازد؛ اما به هر حال بهدلیل تلفات انسانی و زیرساختی که نتیجه فرودآمدن ۱۵ تا ۲۰هزار تن مهمات آمریکایی بر خاک ویتنام بود، با اعلام چند پیششرط به میز مذاکرات بازگشت. با اعلام بازگشت هانوی، بمباران پایان یافت و خیلی زود در ژانویه سال جدید(۱۹۷۳)، توافق تاریخی پاریس میان ویتنام شمالی، آمریکا و ویتنام جنوبی امضا شد.
اسرائیل در نقش لابن بکر
درحالیکه احیای برجام تا پس از انتخابات میان دورهای کنگره آمریکا در نوامبر امسال (آبان ماه) به تعویق افتاده و نخستوزیر اسرائیل اعلام کرده کارزار اسرائیل برای متوقفکردن تلاشها بهمنظور احیای برجام و برداشتن تحریمهای ایران علائم اولیه موفقیت را نشان داده است و در همین راستا اولاف شولتز، صدراعظم آلمان، در کنفرانس خبری با نخستوزیر اسرائیل بر این نکته تاکید کرده که توافق احیای برجام قطعا در آینده نزدیک اتفاق نخواهد افتاد؛ نگاهی به تحولات منطقه میتواند نشاندهنده تمایل اسرائیل به ایفای نقش لابن بکر در مذاکرات هستهای باشد.
در ماههای گذشته شاهد پیوستن و الحاق اسرائیل به فرماندهی مرکزی ایالات متحده (CENTCOM) بودیم و در همین راستا شاهد پرواز دو فروند بمبافکن آمریکایی بی-۵۲ با اسکورت جنگندههای اسرائیلی، سعودی و کویتی بر فراز منطقه به سمت خلیجفارس بودیم. امری که با واکنش ایران مواجه شد و سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت: پیوستن اسرائیل به سنتکام ارتش آمریکا میتواند تهدیداتی را برای ما ایجاد کند که ما این حضور اسرائیل را تحمل نمیکنیم. همچنین اسرائیل شاهد حملات جهاد اسلامی از سمت کرانه غربی بود که بهطور سنتی تحت سلطه تشکیلات خودگردان فلسطین است و مساله بعدی مذاکرات لبنان و اسرائیل برای ترسیم مرزهای دریایی است که شامل محدودهای میشود که دارای منابع گازی و نفتی است و حزبالله از آنجا کشتیهای اکتشافی اسرائیل را تهدید کرده بود.
در جمعبندی اسرائیل کارت ایران برای بازی و واکنش محدود است، آتشبس در یمن برقرار شده، روسیه در اوکراین درگیر است و تا دو ماه دیگر شاهد برگزاری جام جهانی در قطر خواهیم بود که هر گونه اقدام و واکنش ایران مبتنی بر بازدارندگی بر امنیت و روند برگزاری بازیها تاثیر خواهد گذاشت. هرگونه رویارویی و درگیری نظامی مستلزم هزینه اقتصادی است. همین ملاحظات اقتصادی علامت پرسش بزرگی در مقابل تهدید اسرائیل است آیا در شرایط بحران انرژی در اروپا بهدلیل جنگ اوکراین درگیری در منطقه بر قیمت نفت و انرژی تاثیر نخواهد گذاشت؟ امکان واکنش اسرائیل در شرایطی که به لحاظ داخلی با تورمی که در ۱۴سال گذشته بی سابقه بوده، مواجه است و بدون موافقت آمریکا و همراهی کشورهای اروپایی تا چه حد امکانپذیر است؟