چالش‌های نسل زد در محیط کار مدرن

به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ براساس گزارشی از نیویورک‌تایمز، نسل Z شایسته این انتقادهای سرسری نیست، زیرا فرآیند پیدا کردن و نگه داشتن یک شغل سطح ابتدایی در دهه گذشته به روندی طاقت‌فرسا و تا حد زیادی غیرانسانی تبدیل شده است.در حال حاضر بازار کار به وضوح ناامیدکننده به نظر می‌رسد. مایکل مادویتز، اقتصاددان ارشد موسسه روزولت، آن را «یک ترافیک وحشتناک» توصیف کرده است و می‌گوید: «اگر تازه از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده‌اید، در حال تلاش برای ورود به یک بزرگراه هستید و هیچ‌کس اجازه نمی‌دهد وارد شوید.» کارفرمایان شرکت‌هایی مانند Airbnb و Intuit با نوعی هیجان درباره حفظ ساختار کوچک شرکت و کاهش تعداد کارکنان صحبت می‌کنند؛ مادامی که این کار سود کوتاه‌مدت ایجاد کند.

با این حال، تجربه کار برای جوانان مدت‌هاست دشوار شده است حتی پیش از اینکه اقتصاد دچار رکود شود. اوایل امسال، دیوید بروکس با یک دانشجوی سال آخر دانشگاه صحبت کرد که جوانان آمریکایی را «نسل بیشترین ردشدگان» توصیف کرد و از رقابت شدید و فرساینده‌ای سخن گفت که به تمام جنبه‌های زندگی نفوذ کرده است ، حتی برای بلندپروازترین و تحصیل‌کرده‌ترین افراد.

همچنین، از آنجا که بیشتر درخواست‌های شغلی اکنون به صورت آنلاین ارسال می‌شوند، تعداد متقاضیان برای هر موقعیت بسیار بیشتر از دوران آنالوگ دهه‌ها پیش است و برای هر شغل باز، صدها نفر رقابت می‌کنند. حس کمبود و محدودیت از همان ابتدا شکل می‌گیرد، زیرا بسیاری از دانشگاه‌های انتخابی به نرخ پذیرش بسیار پایین خود افتخار می‌کنند.

امروزه هوش مصنوعی در مراحل اولیه فرآیند استخدام نقش دارد و بسیاری از متقاضیان از همان ابتدا توسط سیستم‌های خودکار غربال می‌شوند، امری که روند درخواست شغل را بیش از پیش غیرانسانی و شبیه یک بازی کرده است. ریچارد یون، دانشجوی اقتصاد دانشگاه کلمبیا، گفت وقتی هم‌سالانش چندین مصاحبه برای مشاغل مالی دارند و او از آن‌ها درباره نتیجه می‌پرسد، پاسخ می‌دهند: «تو نمی‌فهمی، ۱۹ تا از ۲۰مصاحبه با ربات‌ها انجام شد.»

یون توضیح داد که معمولا متقاضیان شغل رزومه‌های خود را با کلیدواژه‌هایی تطبیق می‌دهند که فکر می‌کنند هوش مصنوعی آن‌ها را می‌پسندد، تا شاید فرصتی پیدا کنند و در نهایت با یک انسان تماس برقرار کنند که ممکن است منجر به پیشنهاد شغلی یا حداقل یک ارتباط شبکه‌سازی واقعی شود. او این روند را «دیستوپیایی» توصیف کرد.

براساس این گزارش، اما وقتی واقعا شغلی به دست می‌آید، دیستوپی واقعی آغاز می‌شود. جوانان احساس می‌کنند شغل‌ها کمتر به راهنمایی و آموزش می‌پردازند و بیشتر با نظارت دقیق همراه هستند. استیوی استیونز، ۲۷ ساله و ساکن کلمبوس، اوهایو، گفت که در ژوئیه شغلی تمام‌وقت در یک شرکت طراحی و تولید نمایشگاه را ترک کرده، زیرا احساس می‌کرد بیش از حد تحت کنترل است و حمایت کافی دریافت نمی‌کند. او افزود: «مدیران انتظار دارند در یک هفته کاری ۴۰ ساعته شش شغل انجام دهید. شرکت من مزایای متوسط داشت و فرصت‌های رشد حرفه‌ای و آموزش بسیار کمی ارائه می‌داد.»

استیونز همچنین توضیح داد که چیزی که او آن را «تکنولوژی‌های نظارتی» می‌نامد یعنی اپلیکیشن‌هایی که داده‌های شخصی او را بررسی می‌کردند تا میزان تلاشش رابسنجند، بخشی از همان حس نظارت دقیق و کنترل بیش از حدبود. هرچند اکنون او مزایای شغلی ندارد و به عنوان فریلنسر با عدم قطعیت بیشتری روبه‌رو است، اما خوشحال‌تر است، زیرا کنترل بیشتری بر زمان و انرژی خود دارد و می‌تواند به دلخواه خود برنامه‌ریزی کند.

در چند سال گذشته، کارفرمایان از نرم‌افزارهایی موسوم به«bossware» برای ردیابی بهره‌وری کارکنان استفاده کرده‌اند. تحقیقات روزنامه تایمز در سال ۲۰۲۲ نشان داد که در تمام رشته‌ها و سطوح حقوقی، کارفرمایان استفاده از کیبورد، حرکات و تماس‌های تلفنی کارکنان را ردیابی می‌کنند و برای زمان‌هایی که «بیکار» محسوب می‌شوند، امتیاز منفی می‌دهند.

این نوع ردیابی، فعالیت‌هایی مانند گفت‌وگو با همکاران، فکر کردن و استفاده از مغز، یا حتی استراحت کردن در انبار برای جلوگیری از خستگی و آسیب دیدن بدن را در نظر نمی‌گیرد. حداقل کارمندان قدیمی دوره‌ای را تجربه کرده‌اند که چنین  ردیابی‌ای فراگیر نبود و اکنون ممکن است قدرت و نفوذ کافی داشته باشند تا در برابر شدیدترین شکل‌های نظارت مقاومت کنند.

به همین دلیل جای تعجب نیست که یک مقاله کاری منتشر شده توسط مرکز ملی تحقیقات اقتصادی در ژوئیه نشان داد که ناامیدی میان جوانان شاغل در آمریکا در حدود یک دهه اخیر رو به افزایش بوده است. نویسندگان، دیوید بلانچفلور و الکس بریکسون، داده‌های سیستم نظرسنجی سالانه عوامل خطر رفتاری شامل ۴۰۰,۰۰۰ آمریکایی را تحلیل کردند و تمرکز خود را بر تعداد روزهای بد سلامت روانی روزهایی که شامل استرس، افسردگی و مشکلات احساسی بودند  گذاشتند. آن‌هاسپس شاخصی برای اندازه‌گیری «ناامیدی ذهنی» بر اساس این روزهای بد سلامت روانی ایجاد کردند و آن را میان گروه‌های جمعیت‌شناسی، شغلی و تحصیلی مقایسه کردند.

نتایج نشان داد که درکارمندان زیر ۲۵ سال، سلامت روان آن‌قدر ضعیف است که به طور کلی به اندازه افراد بیکار ناراضی هستند؛ موضوعی که در سال‌های اخیر جدید است. افزایش ناامیدی به ویژه در میان زنان و افراد کم‌سواد شدیدتر است. سال گذشته، رضایت شغلی افراد زیر ۲۵ سال حدود ۱۵ واحد کمتر از افراد بالای ۵۵ سال بود، در حالی که در همان سال رضایت شغلی برای سایر گروه‌های سنی افزایش یافته بود، بر اساس یک نظرسنجی از کنفرانس بورد، ناراحتی و نارضایتی جوانان شاغل در سال گذشته بسیار برجسته بود، چه به دلیل توسعه سریع هوش مصنوعی، عدم قطعیت بازار، یا ترکیبی از مشکلات پساکرونا  و بی‌انگیزگی عمومی.

برای بررسی بیشتر دلیل نارضایتی جوانان، با بریکسون تماس گرفته شد. او دو فرضیه ارائه کرد. یکی این است که ادراک از رضایت شغلی تغییر کرده است؛ نسل جوان انتظار دارد خوشحال‌تر از نسل‌های قبلی باشد، بخشی از این موضوع به دلیل استفاده از شبکه‌های اجتماعی و مقایسه خود با همسالان است و در نتیجه از کسالت و تکرار شغل‌های از ساعت ۹ تا ۵ناامید می‌شوند. فرضیه دیگر با آنچه از جوانان شنیده می‌شود همسو است: محیط کار به طور قابل توجهی بدتر شده است.

بریکسون حدس زد که شاید کارفرمایان روز کاری را طولانی‌تر نکنند، اما میزان کاری که در هر ساعت انتظار می‌رود افزایش یافته است، زیرا هر حرکت کارکنان ضبط و ثبت می‌شود. این موضوع باعث می‌شود کارمندان احساس کنند کنترلی بر شغل خود ندارند، چیزی که بریکسون آن را «یک اصل اساسی در کیفیت شغل» می‌داند؛ ایده‌ای که می‌گوید فرد باید نسبت به کاری که انجام می  دهد، تا حدی اختیار داشته باشد،  نه اینکه صرفامانند یک ربات هدایت شود.

به نظر می‌رسد که افراد نسل Z نسبت به این وضعیت واکنش‌های متفاوتی نشان می‌دهند. هم استیونز و هم یون گفته‌اند که در حال حاضر کارآفرینی را امن‌تر از کار شرکتی می‌بینند. یون اضافه کرد که مشاهده کرده است یکی از اعضای خانواده‌اش دهه‌ها در یک شرکت فورچون 500 کار کرده است و ناگهان اخراج شده است، و این تجربه او را به مسیرهای غیرسنتی‌تر سوق داده است. راه دیگر، تشکیل اتحادیه‌های کارگری است. بریکسون می پرسد که آیا حمایت دوباره جوانان از اتحادیه‌ها در آمریکا می‌تواند راهی برای کاهش این نارضایتی باشد یا خیر.//