«دنیایاقتصاد» از رقابت کشورها برای توریسم آبی گزارش میدهد
حرکت خلاف جهت در گردشگری دریایی
نمونهاش در جاوه و بالی در اندونزی که تورهای ماجراجویانه دریایی برای گردشگران برگزار شده و توانسته است خود را بهعنوان یک نمونه موفق در توریسم دریایی معرفی کند. گردشگران در سفر به این کشور نه تنها با فرهنگ و رسوم مردمان جزیرهنشین و ساحلنشین آشنا میشوند بلکه با خرید صنایعدستی به اقتصاد مردم محلی هم کمک میکنند. استرالیاییها در تلاشاند با توجه به تنوع زیستی که در حوزه دریایی دارند و به هوای دیدن نهنگ گردشگران را به این کشور بکشانند و اماراتیها هم جزیرههای مصنوعی میسازند و کشتیهای ایرانیها را میخرند تا در راه توسعه گردشگری خود از آنها بهره بگیرند.
این اتفاقات درحالی میافتد که ما در ایران در تلاشیم لنجها یا جهازهای قدیمی را امحا و نمونه فایبرگلاس را جایگزین آنها کنیم. احمدنور دریایی محقق حوزه دریانوردی در بندر کنگ در اینباره به «دنیایاقتصاد» میگوید: در مورد امحای این نوع شناورها جالب هست بدانیم دستورالعمل جامع ساماندهی شناورها در سال ۱۳۹۵ دولت توسط ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز تحت نظر دفتر ریاستجمهوری مطرح شد و در سال ۱۳۹۶ به تصویب رسید که به موجب آن لنجهای سنتی(چوبی یا فایبرگلاس) با ظرفیت کمتر از ۵۰۰تن در مدت زمان ۵سال امحا و شناورهای فلزی جایگزین آن شود.
او با اشاره به اینکه امرار معاش کردن از طریق جهازها یا همان کشتیهای چوبی از قدیمالایام با زندگی مردم ساحلنشین خلیجفارس گره خورده و بنا به ضرورتی که داشته تاریخچه و نوع ساخت هرکدام از این شناورها با یکدیگر متفاوت است، میافزاید: مثلا جهازهای جالبوت برای صید مروارید تا صدسال گذشته مورد استفاده قرار میگرفت و همچنین در چند سده اخیر از جهازهای بوم با توجه به ظرفیت حملبار و استحکام و توان بالایی که در مقابل امواج داشتهاند در دریاهای دور استفاده میشد و به نوعی اقیانوسپیما بودند. گونههای مختلفی از این نوع شناورهای چوبی بادبانی با توجه به کاربرد آنها وجود داشتهاند همانند بغله، سمبوک، شوعی، پاکستانی و...اما آنچه در حدود پنجاه سال اخیر سرنوشت این نوع شناورها را دگرگون ساخت تبدیل شدن جهازهای بادبانی قدیم که با نیروی باد حرکت میکردند به لنجهایی بود که با قدرت موتور به حرکت خود ادامه میدادند. کنار نهادن بادبان و تغییر شکل و ساختار فیزیکی این کشتیهای چوبی برای سرعت جابهجایی بیشتر کالاهای تجاری درست زمانی شکل میگرفت که مسیر تردد دریانوردان برای لنجهای باربری از سواحل هند و شرق آفریقا جای خود را به کشورهای جنوبی حاشیه خلیجفارس میداد.
در جنوب ایران زندگی تمامی مردم ساحلنشین آمیخته با دریا و دریانوردی بوده و هست. همنشینی و سازگاری انسان با طبیعت را میتوان در ساخت این نوع شناورها مشاهده کرد. از افسانهها و قصههایی که حول این محور شکل گرفتهاند تا مراسم اوشار(آب انداختن لنجها)، همچنین سرودهها و ترانههای دریایی که هر کدام بهمنظور خاصی خوانده میشوند، این محقق حوزه دریانوردی با بیان این مطلب، درباره تاثیر این فولکلور بر توسعه گردشگری این منطقه میگوید: تمامی آداب و رسوم مردم ساحلنشین برخاسته از دریا بوده همانند موسیقی و کارآواهای برگرفته از سرودههای دریایی که اجراکنندگان آن دریانوردانی بودند که به منظور هماهنگی و همبستگی بیشتر برای انجام کارهای سخت و طاقتفرسای دریانوردی و پیمودن مسافتهای طولانی بر پهنه دریاهای دور و نزدیک آن را اجرا میکردند. اجرای این مراسمها یکی از جاذبههایی است که گردشگران را از سراسر جهان میتواند به ایران بکشاند و این میراث ناملموس و کهن ساحلنشینان بنادر و جزایر خلیجفارس را حفظ کنند.
او اضافه میکند: ساخت و به آب انداختن هرکدام از جهازها و لنجهای سنتی و هنری که هر کدام از استادکاران و گلافان(قلاف) زحمتکش برای ساخت جهازبه کار میبرند، جزو میراث ناملموس این خطه بهشمار میرود و در عین حال جاذبهای هیجانانگیز برای گردشگرانی است که مایل به داشتن تجربههای متفاوت هستند.
او درباره تعداد افرادی که روی هر جهاز کار میکنند میگوید: براساس ظرفیت و نوع لنجهای صیادی یا باربری وظایف و نقش هر کدام از افراد حاضر در این شناورها متفاوت است. برای بسیاری از افراد این شغل آبا و اجدادی آنها محسوب میشود و از دوران کودکی با مفاهیم دریانوردی آشنا و تجربیات اولیه خود را از درون خانواده میآموزند. در هر لنج ناخدا، ملوان، سکانی، آشپز و...از وظایف خاصی برخوردارند. در گذشته چون کارهای مربوط به جهازهای قدیم از جمله بادبان کشیدن و لنگر کشی و تخلیه و بارگیری کالا همه به وسیله نیروی انسانی انجام میگرفت حدود ۳۰ تا ۴۰ نفر جاشو یا ملوان در یک کشتی بادبانی مشغول بهکار بودند و علاوه بر آن دو نفر ناخدا و معلم کشتی که محاسبات دریانوردی را انجام میداد، سرهنگ جهاز که همان معاون ناخدا بود، چند نفر سکانی و آشپز و ولید نیز مشغول بهکار بودند. اما به مرور زمان و تبدیل این جهازهای بادبانی به لنجهای موتوری تعداد کارکنان این شناور سنتی به ۱۰ تا ۱۲ نفر رسید.
او در اینباره که چطور میتوان از این شناورها برای درآمدزایی برای مردم بومی از راه توسعه گردشگری بهره گرفت، عنوان میکند: فقط در شهرستان بندرلنگه حدود ۴۹۰ لنج سنتی ماهیگیری مشغول بهکار صید و صیادی هستند. همینطور طبق آمار تعاونی لنجداران بندرلنگه و بندرکنگ حدود ۱۲۰ فروند لنج چوبی و فایبرگلاس سنتی نقش مهمی را در واردات و صادرات کالای تجاری و بازرگانی به کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس ایفا میکنند. با یک حساب سرانگشتی فقط برای یک شهرستان میتوان پی برد که چه میزان معیشت خانوادههایی که مستقیم درگیر مشاغل دریانوردی هستند وابسته به همین شناورهاست. حالا همین آمار را در دیگر بنادر و جزایر جنوب ایران میشود تعمیم داد. در این شرایط که جنوب ایران به مقصدی برای گردشگران تبدیل شده و شاهد حضور میلیونی آنها در ایام تعطیل هستیم میتوان از بخشی از این جهازها در راه توسعه گردشگری استفاده کرد. متاسفانه مسوولانی که دستور به امحای این لنجها یا جهازها میدهند اهمیت آنها در زندگی جمع بزرگی از مردم جنوب و ابعاد فرهنگی آن را کمتر در نظر میگیرند. درحالیکه این لنجها قادرند توسعه پایدار گردشگری را در این منطقه رقم زده و سنتها و آداب و رسومی که برای سدهها در این منطقه وجود داشته را حفظ کنند و همچنین درآمدزایی برای محلیها به همراه داشته باشند. ضربالمثل محلی هست که میگوید دشتی چه میداند از کشتی.