نتایج نظرسنجی«دنیایاقتصاد» نشان داد
افت تمایل به سفر در تعطیلات خرداد
در این بین ۵۵درصد از مجموع پاسخدهندگان دلیل سفر نکردن خود را دلایل اقتصادی عنوان کردهاند و ۱۸درصد دیگر به دلایل شخصی از این سفر بازخواهند ماند. از ۲۷درصد باقی مانده، ۲۱ درصد معادل هزار و ۶۳۷ نفر اظهار کردهاند که در تعطیلات پیشرو به سفرهای داخلی خواهند پرداخت و تنها ۶ درصد (یعنی ۵۰۰نفر) هم گفتهاند ایران را به مقاصد خارجی ترک خواهند کرد. نتایج این نظرسنجی اگرچه قابل تعمیم به کل جامعه نیست اما به باور کارشناسان میتواند یک تصویر نسبی از وضعیت موجود در جامعه ترسیم کند. آنها بر این باورند که به دلیل چالشهای اقتصادی خانوارها و افزایش چند برابری قیمتها در مقابل رشد اندک درآمدها، آنها اغلب اولین چیزی که از سبد خرید خود حذف میکنند، کالاهای لوکس است و در حالحاضر گردشگری نیز نزد آنان بهعنوان یک کالای لوکس شناخته میشود. به این ترتیب، به نظر میرسد هرچه بیشتر میگذرد و در شرایطی که وضعیت اقتصادی بهبودی را تجربه نمیکند، سفر را از برنامههای مالی خود کنار میگذارند. پیش از این، نظرسنجی دیگر «دنیایاقتصاد» درخصوص میزان استقبال از سفرهای نوروزی که پیش از آغاز تعطیلات انجام شده بود، نیز حاکی از افت تمایل مردم به سفر بود؛ موضوعی که ریشههای آشکار در وضعیت اقتصادی مردم داشت.
سه راه ارزانسازی سفر
در چنین شرایطی اما برخی کارشناسان معتقدند با بهکارگیری برخی سیاستها میتوان از شدت افت سفرها کاست؛ افتی که میتواند برای کسبوکارهای مرتبط با گردشگری نیز به نوعی فاجعه محسوب شود. اردشیر اروجی، کارشناس برنامهریزی میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، در اینخصوص به «دنیایاقتصاد» میگوید: «شکی نیست که به دلیل وضعیت اقتصادی مردم ناچارا سفر از سبد خانوار حذف میشود یا به حداقل میرسد. اما سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری میتواند با بهکارگیری برخی سیاستهای منطقی بخشی از این کاهش سفرها را جبران کند.» او سه راهکار اصلی «فرهنگسازی برای سفرهای گروهی و اجرای درست آن»، «ایجاد امکان مدیریت منعطف سفر بر سه مبنای کیفیت، زمان و قیمت» و مهمتر از همه «دو روزه کردن تعطیلات آخرهفته» را بهعنوان راههایی برای ارزانسازی سفر یاد میکند.
این راهکارها درحالی مطرح میشوند که سازمان میراث فرهنگی تاکنون نتوانسته سیاست مناسبی برای ارزانسازی سفر صورت دهد. طرحهایی از جمله «یارانه سفر»، «سفر کارت ملی»، «طرح سفر ارزان» و چند طرح دیگر، از نظر اروجی از اینرو شکست خوردهاند که در چارچوب نظام اقتصادی کشور نمیگنجیدند. به باور این کارشناس برنامهریزی گردشگری، اگر سفرهای گروهی به درستی برنامهریزی و اجرایی شود به شکل قابلملاحظهای از هزینههای سفر خواهد کاست و در کنار آن به انجام سامان یافته سفرها نیز کمک خواهد کرد. در عین حال، او یادآور میشود برخی سفرهای گروهی که بهدرستی برنامهریزی میشوند، با برخورد نامناسب پلیس همراه میشود؛ این درحالی است که به اعتقاد اروجی، چنانچه پلیس بتواند برخوردها و رفتارهای مناسبتری با گردشگرانی که با تور و بهصورت گروهی سفر میکنند، داشته باشد بیشک از برخی دردسرها از جمله ترافیک و تصادفهای متعدد کاسته خواهد شد.
او تاکید میکند: «در حالحاضر ما شاهد این هستیم که مسوولان بعضا بهصورت شعارگونه مردم را به سفرهای گروهی دعوت میکنند اما در مقام اجرا، چالشهای متعددی مقابل این شکل از سفرها وجود دارد.» اروجی همچنین با یادآوری اینکه سیستم غیرمنعطف رزرو حملونقل در ایران یکی دیگر از دلایل گرانی سفر است، توضیح میدهد: «در حالحاضر امکان رزرو بلیت قطار یا هواپیما برای چند ماه بعد وجود ندارد و همین موجب بالا نگهداشتن قیمت حملونقل میشود.» به گفته وی، این چالش برای رزرو مراکز اقامتی نیز وجود دارد و از آنجا که در تمام مقاصد طیف گستردهای از خدمات وجود ندارد، انعطافی در انتخاب کیفیتهای مختلف در خدمات نیست. این کارشناس، با اشاره به اینکه این انعطاف در برنامهریزی سفرهای خروجی وجود دارد، یادآور میشود: «در این میان آژانسهای گردشگری بهعنوان بنگاههای بستهبندی خدمات سفر نیز این امکان را ندارند که بستهها و پکیجهای متنوع ارائه دهند.»
اروجی همچنین با تاکید بر اهمیت تعطیلات دوروزه آخرهفته در ارزان شدن سفر، تصریح میکند: «زمانی که تعطیلات در طول سال توزیع شود، به واسطه توزیع زمانی و مکانی، هزینه تمامشده سفر ارزانتر خواهد شد؛ چراکه مردم این امکان را خواهند داشت که حتی در ایام غیر اوج سفر، به مسافرت بپردازند و این موضوع سفر را برای آنها ارزانتر میکند.» به باور وی، به این ترتیب است که جریان سفر نه فقط در برخی ایام سال بلکه در طول سال ادامه خواهد داشت. چالشهای اقتصادی سفرههای مردم را کوچک کرده و حالا آنها مجبورند سفر را از سبد خانوار حذف کنند. با این حال، نیاز به تمدد اعصاب و همچنین اهمیت حفظ گردش مالی بنگاههای گردشگری از جمله اصلیترین دلایلی است که توجهها را به روان کردن جریان سفر جلب میکند. در چنین شرایطی تنها راه باقیمانده، هموار کردن این مسیر با بهرهگیری از منطق بازار است. بهنظر میرسد اگر تاکنون سیاستهایی از جمله یارانه سفر، سفر کارت ملی یا امثال این طرحها به نتیجه نرسیده است، به آن خاطر بوده که با مکانیسمهای اقتصادی همراه نبوده است. نتایج نظرسنجیهایی نظیر این میتواند هشداری برای حد کاهش تمایل به سفر باشد؛ هشداری که بر لزوم توجه و برنامهریزی صحیح تاکید دارد.
ارسال نظر