عناصر چهارگانه عرضه

اغلب منابع و متون گردشگری، عناصر عرضه گردشگری را به چهار بخش عمده تقسیم می‌کنند: منابع طبیعی مانند سواحل، جنگل‌ها، گونه‌های گیاهی و جانوری و عارضه‌های طبیعی و جغرافیایی؛ محیط‌زیست انسانی، زیرساخت‌ها و جاذبه‌های ساخته‌شده به‌دست بشر؛ بخش‌های اجرایی و عملیاتی شامل نهادهای دولتی و سیاست‌گذاری گردشگری، بخش‌های خصوصی و موسسه‌های غیرانتفاعی؛ روح میزبانی و منابع فرهنگی در جامعه میزبان یا میزان جاذبه‌های فرهنگی و اجتماعی در مقصد و نحوه کنش و واکنش شهروندان با گردشگران.  از جمله ویژگی‌های مهم و مشترک عناصرعرضه گردشگری می‌توان به این موارد اشاره کرد: محصولات گردشگری قابل ذخیره کردن نیستند، به این معنا که فروش نرفتن آنها به‌منزله از دست رفتن یک فرصت است؛ خدمات و محصولات گردشگری، نامحسوس هستند و تا پیش از خرید نمی‌توان از کیفیت آن مطلع شد؛ برای دریافت و مصرف خدمات گردشگری لازم است گردشگر به محل عرضه سفر کند؛ عرضه گردشگری به میزان بسیار زیادی به غنای منابع طبیعی و ساخته دست بشر وابسته است؛ برای عرضه یک محصول گردشگری لازم است چند عنصر یا عامل عرضه در کنار یکدیگر قرار گیرند و به‌صورت هماهنگ عمل کنند به‌صورتی که می‌توان آنها را جداگانه یا در قالب یک بسته خریداری کرد.

با توجه به آنچه اشاره شد، طیف وسیع فعالیت‌ها و اهداف و منافع متفاوت هرکدام از بخش‌های درگیر در فرآیند عرضه گردشگری برپیچیدگی مدیریت این بخش اساسی از سیستم گردشگری می‌افزاید و درنتیجه، ضرورت نظارت و برنامه‌ریزی در این عرصه را دوچندان می‌کند.  تا یک دهه گذشته، بسیاری از کارشناسان و دست‌اندرکاران حوزه گردشگری با اتخاذ رویکردی واگرایانه، هر یک از عناصر و عوامل عرضه یا تقاضا را به‌صورت جداگانه مورد بررسی و مطالعه قرار می‌دادند. امروزه اما اعتقاد براین است که برای درک بهتر نیازهای گردشگران، شناسایی عوامل مؤثر بر تقاضا، کنترل نوسان‌های تقاضا و ایجاد هماهنگی هرچه بیشتر میان عرضه‌کنندگان خدمات و محصولات گردشگری بهتر است تا عرضه و تقاضا به‌صورت یک مجموعه واحد و پیوسته مورد ارزیابی قرار گیرد. به این ترتیب می‌توان نقاط ضعف و قوت فرآیند عرضه و تقاضا را به‌گونه‌ای بسیار مؤثرتر شناسایی کرد و به نقطه اشتراکی میان منافع بخش‌های گوناگون دخیل در صنعت گردشگری رسید.

ارزیابی عرضه و تقاضا

حال پرسش این است که برای ارزیابی عرضه و تقاضا و سنجش انطباق میان آنها چه باید کرد؟ برای یافتن پاسخ نیاز است تا یک فرآیند چند مرحله‌ای را طی کنیم:

۱- شناسایی با بهره‌گیری از سیستم‌های آمارگیری دقیق و انجام مطالعات میدانی و رفتارشناختی تقاضای موجود در بازار گردشگری؛

۲- بررسی عرضه‌کنندگان گردشگری از لحاظ کمی‌و‌کیفی؛

۳- بازارهای گردشگری موجود و تمایلات اقتصادی- اجتماعی گردشگران، به‌عنوان شاخصی که همواره درحال تغییر است، مورد مطالعه قرار گیرد؛

۴- مطالعات انجام شده در مراحل قبلی، تقاضای گردشگری دربازه‌های زمانی کوتاه مدت تا بلندمدت، پیش‌بینی شود؛

۵- درنهایت، عرضه با تقاضای پیش‌بینی شده تطبیق داده شود.

متاسفانه فقدان داده‌های ضروری و دقیق برای بررسی تقاضا همچون شمار دقیق گردشگران، مدت زمان اقامت و نوع اقامتگاه مورد استفاده گردشگران و همچنین میزان هزینه‌های انجام شده از سوی آنان، همچنین نبود هماهنگی میان عرضه‌کنندگان گردشگری، ضعف نظارت بر تورها و فعالیت بدون مجوز برخی از راهنماهای گردشگری و عوامل بسیار دیگر، موجب شده ابزار ضروری برای انجام مطالعه و ارزیابی عرضه و تقاضا در کشور وجود نداشته باشد. این درحالی است که برنامه‌ریزی‌های توسعه گردشگری، بدون انجام صحیح این دست از مطالعات در عمل فاقد کارآیی لازم خواهد بود.  درهمین راستا، یکی دیگر از دلایل عدم موفقیت صنعت گردشگری در کشور و وجود نوسان در میزان گردشگران ورودی، نادیده انگاشتن اهمیت برخی عوامل واسطه‌ای است که به‌عنوان پلی میان عرضه و تقاضای گردشگری عمل می‌کنند. از جمله مهم‌ترین عوامل واسطه‌ای می‌توان به بخش حمل‌و‌نقل، تورگردان‌ها، تکنولوژی، فناوری اطلاعات و ارتباطات و همچنین بازاریابی موثر اشاره کرد. در انتها باید به‌خاطر داشت آنچه عرضه‌کنندگان در سطوح گوناگون گردشگری در یک منطقه تهیه و آن را به مشتریان ارائه می‌کنند، تجربه گردشگران را شکل می‌دهد. بنابراین به هرمیزان که عرضه خدمات و محصولات، هدفمندتر و دسترس‌پذیرتر باشد و باکیفیتی مناسب، سطح بیشتری از نیازهای انواع گردشگران را پوشش دهد شانس دستیابی به موفقیت در عرصه توسعه پایدار گردشگری نیز بیشتر خواهد شد.

mohammadreza.gohari@hotmail.com