اصطلاحاتی همچون گردشگری پایدار از اواخر دهه ۸۰ میلادی، به‌تدریج وارد ادبیات گردشگری شد. یکی از انواع گردشگری که به عقیده کارشناسان می‌توانست در برابر گردشگری انبوه (تفریحی) عرض اندام کند و نقش مهمی در کنترل اثرات سوء گردشگری داشته باشد، اکوتوریسم بود؛ گونه‌ای از گردشگری پایدار که هدف عمده آن باید به حداقل رساندن اثرات منفی و حداکثر ساختن اثرات مثبت گردشگری باشد و همچنین بیشترین منفعت را به مردمان بومی جامعه میزبان برساند. همچون بسیاری از اصطلاحات موجود در دانش گردشگری، تعاریف بسیاری از جانب کارشناسان گردشگری، فعالان سایر رشته‌ها و علوم و همچنین دولت‌ها برای اکوتوریسم ارائه شده است. از آنجا که تعریف‌های موجود از پدیده‌ها معمولا درجهت برآورده ساختن نیازهای بازاریابی و اهداف پژوهشی است، تعاریف ارائه‌شده از اکوتوریسم نیز خارج از این چارچوب نیست.

پژوهشگران اکوتوریسم معتقدند یک تعریف جامع باید این قابلیت را داشته باشد که بتوان براساس آن اثرات مثبت و منفی فعالیت‌ها را ارزیابی کرد و به کارشناسان نیز این امکان را داد که اکوتوریست‌ها را از دیگر انواع گردشگران تمیز دهند. با وجود این، اغلب تعریف‌های ارائه‌شده از این نوع گردشگری از چند وجه دارای تشابهاتی با یکدیگر هستند: ۱- وابسته بودن به استفاده از طبیعت و منابع زیست‌محیطی ۲-کمک به درک و شناخت بیشتر گردشگر نسبت به محیط از طریق آموزش‌های مستقیم و غیرمستقیم ۳-مدیریت کردن فعالیت‌ها برمبنای اصول پایداری ۴- حفظ و نگهداری از منابع طبیعی و فرهنگی.  سازمان جهانی گردشگری برای ایجاد وفاق نسبی در حوزه فعالیت‌های اکوتوریسم در سطح بین‌المللی، آن گونه از انواع فعالیت‌های گردشگری را که مولفه‌های ذیل را داشته باشند، اکوتوریسم می‌نامد:

۱- تمامی انواع گردشگری که مبتنی بر محیط‌زیست طبیعی باشد و انگیزه عمده گردشگران، مشاهده و تحسین محیط طبیعی یک منطقه و فرهنگ بومی حاکم بر آن باشد؛

۲- آن دسته از فعالیت‌های گردشگری که آموزش گردشگران در آن نقشی کلیدی داشته و به درک بهتر آنان از منطقه مورد بازدید کمک کند؛

۳- معمولا گردشگران را در گروه‌های کوچک سازماندهی کند (سعی بر پرهیز از ازدحام در جهت کنترل اثرات منفی گردشگری) و عرضه‌کنندگان این نوع گردشگری نیز کسب‌و‌کارهای کوچک و متعلق به افراد بومی باشند؛

۴- اثرات منفی زیست‌محیطی و فرهنگی‌-اجتماعی را کاهش دهد؛

۵- به‌واسطه ایجاد مزیت‌های اقتصادی برای جامعه میزبان، ایجاد شغل و کمک به سازمان‌های مردم‌نهاد به حفاظت از منابع طبیعی مورد استفاده برای گردشگری یاری رساند.

اینک با استفاده از این تعریف و توجه به عناصر شکل‌دهنده اکوتوریسم می‌توانیم به فاصله موجود میان آنچه به‌واقع اکوتوریسم خوانده می‌شود و برداشتی که اغلب از این نوع گردشگری در کشورمان وجود دارد پی ‌ببریم. سال‌هاست که در منابع نوشتاری گوناگون و بسیاری از منابع دانشگاهی گردشگری در ایران، واژه «طبیعت‌گردی» به‌عنوان معادلی فارسی برای «اکوتوریسم» درنظر گرفته شده است. برای بسیاری «طبیعت‌گردی» برابر است با سپری کردن اوقات فراغت در دامان طبیعت و لذت بردن از محیط و چشم‌اندازهای طبیعی. البته اخیرا در برخی از منابع واژه «بوم‌گردی» نیز به‌عنوان جایگزین اکوتوریسم استفاده شده که از جنبه معنایی، نزدیکی بیشتری با اکوتوریسم دارد. به‌عبارت دیگر به‌دلیل ضعف در اطلاع‌رسانی و آموزش در محیط‌های علمی و در سطح جامعه، دیگر عناصر اصلی «اکوتوریسم» همچون ارتباط با فرهنگ بومی، کسب آگاهی و آموزش و کنترل اثرات منفی ناشی از فعالیت گردشگری، نادیده انگاشته شده است.

برداشت ناصحیح از اکوتوریسم موجب شده است که با وجود منابع فراوان طبیعی و فرهنگی در کشور، ظرفیت‌های توسعه و بهره‌گیری از این نوع گردشگری همچنان ناشناخته باقی بماند. حال آن که توجه به توسعه اکوتوریسم می‌تواند ضمن رونق بخشیدن به گردشگری داخلی به جذب گردشگران خارجی نیز کمک شایان‌‌توجهی کند.  بنابراین نیاز است تا تصمیم‌گیرندگان حوزه گردشگری به کمک فعالان این رشته، اقدام به تدوین برنامه‌ای مدون و برمبنای اصول پایداری کنند. باید به این نکته آگاه بود که استفاده از ظرفیت‌های توسعه اکوتوریسم داخلی و بین‌المللی، نیاز به اتخاذ دو رویکرد جداگانه دارد. از جنبه توسعه اکوتوریسم داخلی برای توزیع بیشتر گردشگری و منافع آن در سطح کشور، بهتر است علاوه‌بر توجه به آموزش عمومی درباره نحوه کنترل اثرات فرهنگی و زیست‌محیطی، مناطقی به‌عنوان کانون‌های اکوتوریسم معرفی شوند.

با درنظر داشتن این نکته که فعالیت‌های اکوتوریسم نباید لزوما در مناطق بکر و حفاظت‌شده روی دهد، معرفی چنین کانون‌هایی می‌تواند نحوه مدیریت فعالیت‌ها و همچنین حفاظت از منابع زیست‌محیطی را ارتقا بخشد.  با توجه به ظرفیت‌های بالقوه کشور در زمینه توسعه اکوتوریسم و با توجه به اینکه در منطقه خاورمیانه، رقیب جدی در این حوزه وجود ندارد می‌توان با سرمایه‌گذاری بر تبلیغات گردشگری در سطح بین‌المللی و نیز تلاش در جهت بهبود زیرساخت‌ها، ایران را به‌عنوان یکی از مقصدهای اکوتوریسم در خاورمیانه و جنوب آسیا معرفی کرد. درانتها ذکر این نکته ضروری است که نباید تصوری ساده‌انگارانه از توسعه اکوتوریسم داشت؛ چراکه توسعه این نوع گردشگری نیاز به برنامه‌ریزی و کنترل دقیق دارد و در غیر این صورت، احتمال توسعه شتاب‌زده گردشگری وجود دارد؛ امری که می‌تواند اثرات زیان‌بار و جبران‌ناپذیری به محیط‌زیست و فرهنگ مردمان بومی وارد آورد.

mohammadreza.gohari@hotmail.com