این پژوهش که سال گذشته توسط محمدجواد عزیزی‌فر صورت گرفته، ژئوپلیتیک گردشگری را فرصتی برای سیاست‌گذاری‌های کلان اقتصادی قدرت‌ها در سطح جهان اسلام به ویژه راهبردی در توسعه پایدار منطقه ساحلی خلیج‌فارس عنوان کرده است. در تعریفی جامع از مفهوم ژئوپلیتیک توریسم می‌توان آن را رقابت قدرت‌ها میان جذب گردشگر در سطح منطقه‌ای و جهانی در راستای سیاست‌گذاری‌های اقتصادی برای توسعه فضای سرزمینی و کسب منافع ملی و توسعه پایدار گردشگری تعریف کرد. اساسا رویکرد ژئوپلیتیکی به گردشگری به‌خصوص در عصر پسامدرن در فرآیندی منطقه‌ای تبلور می‌یابد که در آن جریان سرمایه به سوی مناطقی با قابلیت‌های بالا در زمینه گردشگرپذیری در حرکت است. پژوهش مذکور خاطرنشان کرده ژئوپلیتیک توریسم شاخه علمی نوین در مطالعات جغرافیای سیاسی است که در زمینه جذب گردشگر در سطح منطقه‌ای و جهانی و همگرایی میان کشورها از اهمیت قابل‌توجهی برخوردار است. به همین دلیل کارکردهای ویژه‌ای در چارچوب توسعه گردشگری فراهم خواهد کرد.

رونق اقتصادی قدرت‌ها و کشورها، گسترش روابط بین‌المللی، ایجاد صلح و امنیت جهانی و تقلیل آشوب‌ها و تشنجات سیاسی در کشور، برقراری تماس بین قومیت‌ها و ملیت‌های گوناگون که پیش از این نیز به آنها اشاره شد، از جمله اثرات این موضوع هستند. براساس این تحقیق، گسترش گردشگری بین‌المللی در چارچوب ژئوپلیتیک اثرات برجسته‌ای در بهبود ابعاد اجتماعی میان کشورهای جهان اسلام نیز در پی دارد؛ به‌طوری که با رقابت بیشتر میان جوامع، زمینه‌های اشتغال میان کشورها در زمینه‌های مختلف و در نهایت ایجاد یکپارچگی اقتصادی میان کشورهای جهان اسلام افزایش می‌یابد، زیرا صنعت گردشگری ارتباط تنگاتنگی با صنایع دیگر مانند هتلداری، حمل‌ونقل، آژانس‌های مسافرتی، صنایع‌دستی، رستوران‌داری، صنایع غذایی و... دارد. همچنین اصلی‌ترین کارکرد این صنعت کسب درآمدهای ارزی، توزیع مجدد درآمدها، فروش کالاها و خدمات مورد نیاز گردشگران و در مجموع رونق اقتصادی در کشورهای اسلامی است.

از سوی دیگر، توسعه فعالیت گردشگری در فضای رقابت میان جوامع جهان اسلام در چارچوب ژئوپلیتیک توریسم نه تنها از صلح ذی‌نفع است، بلکه یک عامل اصلی برای صلح است. گردشگری باید به شیوه‌ای مناسب و درست، برنامه‌ریزی و مدیریت شود؛ زیرا هزینه‌ها و فوایدی هم برای جوامع و اقتصاد محلی و هم برای جامعه جهانی دارد. اگر جریان یک طرفه کنونی گردشگران از کشورهای توسعه‌یافته به کشورهای در حال توسعه، جای خود را به یک جریان دو طرفه بدهد، هر دو جامعه می‌توانند در زمینه‌های بیشتری با هم تبادل داشته و با توجه به منافع یکدیگر با هم همکاری و مشارکت داشته باشند. بنابراین، گردشگری تنها در زمانی می‌تواند منجر به صلح و ثبات سیاسی میان کشورهای جهان اسلام شود که به‌طور دقیق مدیریت و برنامه‌ریزی شده تا بتواند چارچوب کنونی را تغییر دهد و البته اکثریت مردم هم فرصتی برای گردشگرشدن را داشته باشند.

در عین حال، این پژوهش تاکید کرده ژئوپلیتیک گردشگری و ایجاد فضای رقابت میان کشورها در راستای سرمایه‌گذاری در توسعه پایدار گردشگری نیز نقش موثری در اعتلای سطح امنیت میان جوامع جهان اسلام دارد. پژوهش مذکور در پایان خاطرنشان کرده که توسعه پایدار گردشگری در چارچوب ژئوپلیتیک زمینه‌ساز مهمی در شکل‌گیری همگرایی میان جوامع جهان اسلام است. در این چارچوب توسعه و همگرایی میان کشورهای جهان اسلام از منظر گردشگری به ویژه در منطقه ساحلی و دریایی خلیج‌فارس از جمله موضوعاتی است که علاوه بر اقدامات غیرشتابزده و علمی متناسب با فرهنگ و قومیت غنی بومی، راهبردهای اقتصاد مقاومتی و همکاری بخش‌خصوصی و دولتی، نیازمند مطالعه و ارزیابی سنجیده از فرصت‌ها و تهدیدها و نیز رویکردهای ژئوپلیتیک توریسم و همگرایی بیش از پیش میان ایران و همسایگان در جهان اسلام است.