چرایی عدم موفقیت در بهرهبرداری از ظرفیتهای شهر خلاق در ایران
اصفهان از دیرباز به عنوان مهمترین مرکز تولید صنایعدستی اصیل ایرانی در جهان شناخته شده است و یکسوم کلیه رشتههای صنایعدستی جهان، به اصفهان اختصاص دارد. مبدل شدن به یک شهر خلاق صنایعدستی و پیوستن به این شبکه، علاوه بر ایجاد برند و ارتقای تصویر جهانی و جذب جریانهای سرمایه و گردشگران، میتوانست به واسطه فراهمآوردن زمینه همکاری موثر با سایر شهرهای عضو شبکه خلاق صنایعدستی و شبکه شهرهای خواهرخوانده، وضعیت صنایع دستی و جایگاه هنرمندان را در اصفهان بهطور محسوسی بهبود بخشد. اما آنچه مشهود است اینکه بهرغم تلاشهای صورت گرفته طی دو سال گذشته عضویت اصفهان در شبکههای شهرهای خلاق نتوانسته در وضعیت جامعه هنری و گفتمان بینالمللی شهر تغییرات بنیادی ایجاد کند.
اما چرا این موفقیت حاصل نشده است؟ در گام نخست ریشه عدم موفقیت را باید در فقدان درک و تحلیل صحیح و جامع این پدیده از سوی مدیریت شهری جستوجو کرد. مبدل شدن به یک شهر خلاق صنایعدستی، نخستین گام برای بهرهگیری از این ظرفیت منحصربهفرد است، اما حقیقت آن است که بهرغم اهمیت این عنوان بینالمللی، تملک یک عنوان، به خودی خود نمیتواند تغییری در وضعیت فعلی شهر به وجود آورد. پیوستن به شبکه شهرهای خلاق یونسکو بیش از آنکه بهعنوان نقطه آغاز مسیر و مدخلی برای ورود به یک فرآیند ممتد تصورشود، بهعنوان یک نتیجه و دستاورد از سوی ذینفعان شهری تلقی و تحلیل شده است.
نسخهای برای تحقق یک هدف
حقیقت آن است که هیچ نسخه واحدی برای مبدل شدن به یک شهر خلاق و مهمتر از آن، خلاق باقی ماندن وجود ندارد؛ اما میتوان گفت اصفهان مانند هر شهر خلاق فرهنگی دیگری، در وهله اول باید ظرفیتهای فرهنگی بومی و وجوه تمایز محلی را شناسایی کند. بر مبنای این شناخت، گام بعدی، تعریف یک چشمانداز توسعه مشخص خواهد بود. توجه به این نکته ضروری است که یک شهر خلاق از نظر استراتژیک نظاممند و یکپارچه است اما از نظر تاکتیکی منعطف عمل خواهد کرد؛ چگونه؟ با نهادینهسازی فرهنگ آزاداندیشی، ریسک پذیری و گشودگی نسبت به تجارب جدید در میان شهروندان از سویی و حصول اطمینان از مشارکت کلیه ذینفعان اجتماعی در فرآیندهای تصمیمسازی و تصمیمگیری از سوی دیگر.
شهرهای خلاق، پویا و پر جنبوجوشاند و سرشار از زندگی و حرکت. شهرهای خلاق در گام نخست شهرهایی با کیفیت برای شهروندان و در گام بعد شهرهایی مطلوب برای گردشگران و در نهایت شهرهایی ایدهآل برای سرمایهگذاران هستند. شهرهای خلاق شهرهایی هستند که فرآیند تغییر از «مکان» به «مقصد» را از طریق پاسخ به سوالاتی نظیر چگونه یک مکان خلق میشود، عرضه میشود، مصرف میشود، درک میشود، ارزشگذاری میشود و در نهایت به یک جایگاه تثبیت شده دست مییابد، طی کردهاند. چنین شهرهایی، جریانسازند و منتظر نمیمانند جریانی از مبدا دیگری بیاید و آنها را تحتتاثیر قرار دهد. باور به جمله «من میتوانم» در ذهن تمامی شهروندان نهادینه شده است و به جای پاسخ معمول «نه، به این علت که...» پاسخی که بسیار خواهید شنید «بله، اگر...» است. در چنین شهرهایی ایدههای شهروندان جدی گرفته میشوند و شما بهعنوان یک شهروند تشویق میشوید ایدههای خود را عملی سازید. نظر شما را در رابطه با مسائل گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جویا میشوند و میبینیدکه در روند توسعه شهر تاثیرگذار بودهاید.
نقش ساختار دولتی صرفا کنترلی و رویکردش آمرانه نیست، بلکه موجودیت یافته تا چارچوبهای کلی را با در نظر گرفتن نظرات همه ذینفعان شهری تعیین کند و پس از آن ماموریت اصلیاش، فراهم آوردن امکانی است که صاحبان ایدههای خلاقانه که ایدهای همراستا با چارچوب کلی توسعه شهر دارند، مجال عرضه و عملیاتی کردن ایدههایشان را بیابند. گفته میشود پلتفرمها و رویدادهای فرهنگی نظیر شبکه شهرهای خلاق قادرند بهطور خاص، با مشارکت در پیوند و توسعه صنایع خلاق، «نقش کاتالیزور» را ایفا کنند. عضویت در یک شبکه شهری معتبر بینالمللی، میتواند بهعنوان نوعی «تثبیتکننده و ایجادکننده تعادل فضایی» در شهر در نظر گرفته شود و با افزایش حس تعلق خاطر شهروندان و جلب اعتماد سرمایهگذاران خارجی، از نشت سرمایه جلوگیری کند. پروژههای فرهنگی نظیر شبکه خلاق یونسکو علاوه بر ایفای نقش کاتالیزور در فرآیند تبدیل مکان به مقصد، میتوانند بهعنوان نوعی «بهبوددهنده فضا و عامل نوسازی» در نظر گرفته شوند و در نوزایی شهری فرهنگمبنا و بازآفرینی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی محیطهای شهری مورد ارجاع قرار گیرند.
ارسال نظر