اکوتوریسم بازوی ارتقای معیشت جوامع محلی
بهبود کیفیت زندگی مردم بومی، برابر با حفظ محیط زیست
اکوتوریسم فعالیت توسعهای محسوب میشود و میتواند اثراتی منفی، هرچند اندک، در محیط طبیعی وارد کند. در اکوتوریسم، میل به بهرهبرداری بیشتر، تهدید جدی منابع طبیعی محسوب میشود، اما از طرفی جوامع بومی نیز لازم است از آن بهرهمند باشند. از سوی دیگر کمک به بهبود کیفیت زندگی مردم، این پرسش را مطرح میسازد که چگونه دو فعالیت به ظاهر متضاد یعنی حفاظت و بهرهبرداری، در اکوتوریسم کنار هم قرار میگیرند و جزو ویژگیهای آن قلمداد میشوند؟
از آنجا که ویژگی اصلی و بااهمیت اکوتوریسم حفظ محیط زیست است و بخش مهمی از حفاظت به جامعه محلی مجاور مناطق طبیعی مربوط میشود، اکوتوریسم با جوامع بومی ارتباط مستقیم دارد. این شکل از گردشگری میتواند مثل هر فعالیت توسعهای دیگر، آثار سوء و منفی در طبیعت داشته باشد. از طرفی جوامع بومی نیز به دلایل معیشتی تمایل دارند از جریان گردشگری استفاده اقتصادی ببرند که این امر فشار بیشتری بر منابع طبیعی وارد میآورد. اکوتوریسم به جای نادیده گرفتن صورت مساله، این نیاز را در حد پایدار و منطقی آن به رسمیت شناخته و به آنها در جهت حفظ بقای زیستی و نیز ارزشهای سنتی و بومیشان یاری میرساند و از این منظر، موظف به برقراری تعامل صحیح با جوامع بومی و توجه به نقش موثر آنها در فرآیند گردشگری و نیز بهرهبرداری پایدار از آن است.
در نهایت اکوتوریسم با این نحوه مشارکت به ارتقای معیشت جوامع بومی و ارزشهای سنتی و بومی آنها کمک میکند. اکوتوریسم با برنامهریزی، مدیریت صحیح و دقیق، پایشهای مداوم فعالیتهای اجرایی و همچنین توجه به نقش موثر جامعه بومی در چرخه حفاظتی- معیشتی میتواند هم به حفاظت و هم به معیشت مردم محلی کمک کند. جوامع بومی قادرند همچون حافظان طبیعت عمل و در مقابل با انواع خدمات مثل راهنمایی گردشگران، در اختیار قرار دادن اقامتگاههای محلی و سایر خدمات بومی مثل ارائه غذاهای محلی، حمل ونقل، راهنمای محلی و... از حضور گردشگران درآمدزایی کنند. این درآمدزایی از دو جنبه درخور بررسی است. جنبه مثبت آن، این است که جامعه بومی میداند تا زمانی که از این منابع طبیعی و جاذبههای موردتوجه اکوتوریستها حفاظت کند، این درآمدزایی ادامه خواهد داشت. در عین حال میداند موظف است بخشی از درآمد حاصل از این صنعت را برای حفاظت از طبیعت بپردازد و در عمل نیز برای حفظ این منابع تلاش کند.
توجه به این نکته که منافع حاصل از اکوتوریسم بهصورت عادلانه میان افرادی که در جریان صحیح آن مشارکت کردهاند و بر اساس میزان مشارکت و تلاش آنها توزیع شود، بسیار اهمیت دارد. همچنین لازم است بخشی از درآمدها برای کل جامعه بومی و همچنین برای حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست کنار گذاشته شود. جنبه دیگر آن است که هنگامی که مردم بومی در قالب یک گروه و طبق یک برنامه صحیح فعالیت اکوتوریستی خود را آغاز نکنند و از طرفی زمینههای مناسبی از جمله زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی برای چنین فعالیتی وجود نداشته باشد، معمولا این درآمدزایی فردی و خانوادگی که گاه بهصورت لجامگسیخته پیش میرود، نه تنها به نفع محیط زیست نیست بلکه تهدیدی برای آن محسوب میشود. در نمونههای عملی که نگارنده در مناطق مختلف مشاهده کرده و با مطالعه گزارشهای پروژههای مشابه میتوان گفت این موضوع از عوامل مهمی است که مانع شده اکوتوریسم به معنای واقعی به حفاظت کمک کند. از طرفی بخشی از جوامع برای کار گروهی و همچنین توزیع عادلانه منافع حاصل از گردشگری آمادگی ندارند.
بنابراین، گاهی منافع شخصی بر منافع جمعی غالب است. از طرفی پرداخت نشدن ارزش واقعی اقتصادی منابع طبیعی هم در طول زمان تبعات منفی خود را نشان میدهد. در مسیر تغییر نگرش و رفتار در جوامع و اینکه در تمرینی جمعی قادر باشند منافع جمع و نسل آینده را در کنار منافع شخصی خود و خانوادهشان در نظر بگیرند، پیچیدگیها و ظرافتهایی وجود دارد. عوامل متعدد دیگری نیز جریان صحیح و واقعی اکوتوریسم را در کشور ما تحتتاثیر قرار میدهد که برخی از آنها عبارت است از: شرایط زیستی و اقلیمی منطقه، شرایط فرهنگی و اجتماعی (جوامع با اختلافات و تضادهای فرهنگی)، مدیران و مسوولان محلی، بیاعتمادیهای حاصل از ناکارآمد بودن فعالیتهای پیشین، افزایش جمعیت، تغییرات جدی در سبک زندگی، کم بودن تعداد اکوتوریستهای واقعی و آموزش دیده و بهطور کلی کمبود نیروهای انسانی باتجربه و حرفهای در این حوزه.
ارسال نظر