«دنیایاقتصاد» نگاه بوتیکی به توریسم را بررسی میکند
چهار پرسش از متولی گردشگری
حمیدرضا کرمی کارشناس گردشگری در این باره به «دنیایاقتصاد» میگوید: کارناوالی در کشور راه افتاده است که با دعوت از چند اینفلوئنسر (فرد تاثیرگذار) و بلاگر خارجی سعی در تصویرسازی جذاب از وضعیت گردشگری کشور دارد. این نوع نگاه به گونهای بزرگنمایی شده که انتقاد بسیاری از فعالان گردشگری را به همراه داشته است. نقد منصفانه این نوع تبلیغات حوزه گردشگری نیازمند گذر زمان است اما منتقدان معتقدند در نگاه نخست آنچه از این فعالیت نمود دارد تنها یک بزرگنمایی است.
او میافزاید: در حقیقت این فعالیت در قالب فم تریپ دستهبندی میشود که در یک توصیف ساده به دعوت از افراد تاثیرگذار حوزه سفر و گردشگری برای معرفی توانمندیها و جاذبههای گردشگری یک منطقه گفته میشود. این برنامه عموما هزینهای برای مدعوین ندارد و با جذب اسپانسر بهصورت رایگان برگزار میشود. تا اینجای ماجرا دعوت از افراد تاثیرگذار حوزه گردشگری بینالملل برای معرفی توانمندیهای کشورمان نه تنها ایرادی ندارد بلکه شایسته تحسین است. اما مجریان این برنامه باید به چند پرسش برای اقناع افکار عمومی پاسخ دهند. نخست این پرسش مطرح میشود آیا در تبلیغات حوزه گردشگری باید فقط واقعیت مطلق را بیان کرد یا دست به بزرگنمایی زد؟ آیا افراد دعوت شده از ضریب اثرگذاری قابل قبولی برخوردارند؟ اصولا گردشگری بینالمللی تا چه حد وابسته به تبلیغات است؟ ما تا چه حد امکانات زیرساختی جذب گردشگر را داریم؟ و پرسشهایی از این دست که در روزهای اخیر نقل محافل گردشگری شده است.
او با بیان اینکه بر کسی پوشیده نیست که تبلیغات هدفمند در حوزههایی که نیازمند جذب مشتری هستند میتواند نقش اساسی در توسعه بازار ایفا کند اضافه میکند: اما دقیقا نقطه مکث همین جاست! آیا راه انداختن یک کارناوال با مقوله تبلیغات هدفمند در هم میآمیزد؟ البته باید اشاره کرد که صنعت گردشگری ایران و شاید دنیا با اینگونه اغراق در محتوا بیگانه نیست. نمونه آن مرمت ابنیه تاریخی کشور به ویژه در مسیر گردشگری کلاسیک است که با روح تاریخی آن تناسبی ندارد و تنها جنبه زیباشناختی آن با سلیقه امروزی مخاطبان مدنظر است. این مرمتها گاه به نتایج چنان اغراقآمیزی منجر میشود که گویی ساختوساز از پایه صورت گرفته باشد. پس بدانیم در تفسیر نگاه اغراقآمیز این فم تریپ اگر یک انگشت اتهام به سوی مجریان داریم سه انگشت دیگر به سوی خودمان است.
این کارشناس گردشگری میگوید: تبلیغات غیرهدفمند که در مقوله فم تریپ به آن اشاره شد در مقابل مفاهیمی چون سفر مسوولانه و آگاهانه قرار دارد و تنها بازدهی آن در بعد کوتاهمدت قابل تأمل است و در دراز مدت کمکی به چرخه اقتصادی صنعت گردشگری کشورمان نخواهد کرد. به گفته کرمی باید بپذیریم گردشگران خارجی عموما افراد با سواد جامعه خود هستند که رسانه را به خوبی میشناسند و با فراز و فرود سفر خارجی آشنا هستند، کدهای پوششی و اخلاقی کشور ما را میدانند و پیش از سفر از مشاوران این حوزه بهره میگیرند و نگاه بوتیکی که از این نوع تبلیغات اغراقآمیز برمیآید چندان در تفکر آنها اثر نمیگذارد. بهویژه اینکه با توجه به محدودیتهای بیپایه و اساسی که کشورهای غربی برای سفر اتباعشان به ایران در نظر میگیرند، معمولا جوانان از زیباییهای ایران چشمپوشی میکنند و این افراد مسن هستند که به آرزوی جوانی خود رنگ واقعیت میدهند و به ایران سفر میکنند.
از منظر دیگر مشکل اساسی کشور ما در پذیرایی گردشگران خارجی پیش از آنکه نوع تبلیغات و حتی کدهای اخلاقی و پوششی سفر باشد معضلاتی همچون درگاههای امن پرداخت هزینه جهت رزرواسیون و خرید است. بنابراین اگر ما خواهان جذب گردشگران خارجی هستیم ابتدا باید درک درست از تبلیغات را پیدا کنیم، نگاهی که گردشگری پایدار را ترویج کند نه یک نگاه هیجانی که اثرش خیلی زود فروکش کند. در مراحل بعد لازم است در سایه تولید محتوای کاربردی و افزایش مراودات بینالمللی و ایجاد زیرساختهایی همچون حملونقل استاندارد و آموزش نیروی انسانی، در مقام تسهیلگری سفر به ایران موانع سر راه حضور گردشگران را برداریم.
او اضافه میکند: کشور ما جاذبههای بسیاری دارد اما تا زمانی که نگاه ما تنها به چند ویترین کوچک از این بازار بزرگ است و هر بار به نوعی سعی در آرایش این حداقلها داشته باشیم باید بپذیریم جایی در عرصه بینالملل صنعت گردشگری نخواهیم داشت. بیشک برگزاری برنامههای فمتریپ اگر نگاه درستی به گردشگری کشور داشته باشد شایسته تکرار و تکرار است.