خودتحریمی در بازار گردشگری

بعد از پشت سر گذاشتن یک بحران بی‌‌سابقه در بازار گردشگری، انتظار می‌‌رفت که در جهت جبران خسارات‌‌ها و بهبود این صنعت، اقدامات گسترده‌‌ای در این زمینه صورت گیرد، چرا که بنا بر شعار امسال سازمان جهانی گردشگری، توریسم مسیری در جهت «رشد فراگیر در اقتصاد یک کشور» به‌‌شمار می‌‌رود. اما در مقابل با بی‌‌عملی سیاستگذار در جهت بهبود وضعیت گردشگری طی یک سال اخیر مواجه بوده‌‌ایم و در واقع، توسعه گردشگری در اولویت آخر متولی این بخش قرار گرفته است.

گردشگری جهان در دوران همه‌‌گیری

تا پیش از همه‌‌گیری کرونا، صنعت توریسم یک منبع مهم درآمدی در اقتصاد بسیاری از کشورها به شمار می‌‌رفت و سهم آن در تولید ناخالص داخلی در کشورهای کوچک جزیره‌‌ای حتی  به بیش از ۵۰ درصد هم می‌‌رسید. اما کرونا ضربه سهمگینی بر اقتصاد کشورها به ویژه کشورهای وابسته به درآمدهای گردشگری وارد کرد و به مدت دو سال دروازه‌های کشورها  روی گردشگران بین‌المللی بسته بود. البته سیاستگذاران و فعالان گردشگری، در این مدت نهایت تلاش خود را در جهت حفظ مشاغل و زنده نگه داشتن صنعت گردشگری کردند و اقدامات گسترده‌‌ای همچون ارائه تسهیلات مالی به فعالان گردشگری، ایجاد کمپین‌‌هایی جهت تشویق افراد به گردشگری داخلی، تخفیف‌‌ها یا اعطای یارانه به مردم یا به فعالان گردشگری مثل هتل‌‌ها انجام داده‌‌اند. اما در کنار اقداماتی برای زنده نگه داشتن صنعت توریسم، این دو سال وقفه در بازار گردشگری، فرصتی را برای کشورها فراهم کرد تا نسبت به گردشگری بازنگری کرده و با ایجاد زیرساخت‌‌های بهتر و تغییراتی در شکل و شیوه گردشگری نسبت به گذشته، امکان سفر و گردشگری را در آینده برای تمامی افراد فراهم کنند. آنها در برنامه‌های جدید خود ابتدا سفرهای سبز را مدنظر قرار دادند تا از سیاره محافظت کرده و آن را از نابودی نجات دهند.

پس از آن، بیشترین چیزی که مورد توجه سیاستگذاران با کمک سازمان‌های بین‌المللی قرار گرفت، برنامه‌‌ریزی در جهت تسهیل شرایط سفر برای گروه‌های آسیب‌پذیر و نیازمند به مراقبت است که طی این دو سال صنعت گردشگری درصدد ایجاد زیرساخت‌‌های لازم در جهت فراهم کردن شرایط سفر برای افراد مسن یا دارای معلولیت برآمده است. زیرا جهان در سال‌های آینده با جمعیت انبوهی از سالخوردگان مواجه خواهد شد. همچنین توجه ویژه به جوامع محلی و روستایی از دیگر اقدامات کشورها بوده تا به تقویت و رشد جوامع محلی دست یابند. زیرا رشد کلان اقتصادی در یک کشور از رشد اقتصادی در جوامع کوچک‌تر اتفاق می‌افتد و تا در جوامع خرد و کوچک، اقتصاد رونق نگیرد در یک مجموعه بزرگ و در سطح کلان رشد اقتصادی تحقق نخواهد یافت. در کنار همه اینها، آنچه بیشتر از هرچیزی مورد توجه قرار گرفت حفاظت از مشاغل بود.

 اگرچه طی این دو سال ۱۲۰ میلیون شغل در معرض خطر قرار گرفتند و ۶۲ میلیون شغل از بین رفتند و بیشترین میزان آسیب به گروه‌های ضعیف همچون زنان، جوانان و افراد با توانایی‌‌های خاص وارد شد، اما با گسترش واکسیناسیون سراسری در جهان و کاهش روند ابتلا و مهار نسبی کرونا، باز شدن مرزهای کشورها و پذیرش گردشگران بسیاری از شغل‌‌ها به مسیر فعالیت خود بازگشتند و روند بهبودی این صنعت با سرعت بیشتری ادامه پیدا کرد. این روند سرعت، در حدی است که اگر تا پیش از این، جهان بازگشت سفرها به شرایط پیش از کرونا را در سال ۲۰۲۴ و پس از آن می‌‌دانست، شورای جهانی سفر و گردشگری در جدیدترین پیش‌‌بینی‌‌های خود بازگشت سفرها به سطح ۲۰۱۹ را پایان سال ۲۰۲۳ اعلام کرد و معتقد است که باتوجه به وضعیت کنونی بازار گردشگری با سرعت به رشد خود ادامه خواهد داد که این امر رشد فراگیر اقتصادی را تحقق خواهد بخشید.

سیاست‌های گردشگری ایران

با وجود اینکه جهان، توریسم را ابزاری در جهت «رشد فراگیر» در همه ابعاد اقتصادی و اجتماعی درنظر گرفته و تمرکز خود را بر تقویت اقتصاد جهان از محل بهبود صنعت گردشگری در دنیای پساکرونا گذاشته است، در ایران، شاهد حذف تدریجی گردشگری در سبد هزینه خانوارها هستیم. گردشگری که قرار بود به عنوان یک منبع درآمدزا و ارزآور جایگزین درآمدهای نفتی شود و اقتصاد ایران را از تک‌محصولی بودن جدا کند، امروز در زمره کم‌‌اهمیت‌‌ترین صنایع در سیاستگذاری‌‌ها درنظر گرفته می‌شود و حتی از متولی گردشگری نیز در جهت حفظ این بازار مهم اقتصادی، تلاشی جدی دیده نمی‌شود. گردشگری به عنوان یک بخش مهم اقتصادی کشور، می‌تواند حداقل ۷ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را به خود اختصاص ‌دهد و یک منبع اصلی درآمدزایی و ارزآوری و در عین حال اشتغال‌زایی باشد. با وجود اهمیت این بخش به‌‌ویژه در دوران کنونی که به دلیل بحران ناشی از کرونا در بدترین و حساس‌‌ترین وضعیت ممکن قرار گرفته، اما شاهد از دست رفتن جایگاه گردشگری نه تنها در اقتصاد و سیاستگذاری‌‌های کلان، بلکه حتی در سبد خانوارها هستیم.

در مرداد سال گذشته متولی گردشگری در برنامه خود محور اهداف خود را بر توسعه گردشگری داخلی و فراهم کردن شرایط سفر برای تمامی اقشار جامعه با سفرهای ارزان قرار داده و قصد بر آن بود شرایط سفر برای ۴۰ درصد افرادی که به سفر نمی‌‌روند، فراهم شود. محور برنامه‌ها این‌گونه بود که: به گردشگری داخلی توجه ویژه‌‌ای شود، زیرا توسعه پایدار صنعت گردشگری کشور باید بر مدار گردشگری داخلی قرار گیرد. همچنین باتوجه به اینکه، ۴۰ درصد مردم به سفر نمی‌‌روند باید شرایط سفر این افراد فراهم شود تا علاوه بر برآوردهای فرهنگی و رشد بازار گردشگری منجر به ایجاد اشتغال بسیاری شود. راه‌های دستیابی به این امر، راه‌اندازی سفرهای ارزان عنوان شد. اما آنچه طی یک سال گذشته با آن مواجه بوده‌‌ایم، افزایش چشمگیر تورم، بحران‌‌های اقتصادی و سخت‌‌تر شدن شرایط معیشت و زندگی مردم بود.

این شرایط سخت اقتصادی منجر به این شد که فراهم کردن کالاهای مصرفی ضروری از جمله خوراک و مسکن به معنای کنار گذاشتن سفر و تفریح و گردشگری از سبد هزینه خانوارها شود. رشد بی‌‌سابقه هزینه مسکن و خواربار تغییری اساسی در سبک زندگی خانوارها ایجاد کرده و اگر تا سال گذشته ۴۰ درصد مردم امکان سفر برایشان وجود نداشت، اکنون می‌توان آن را حداقل ۷۰ درصد دانست. نکته مهمی که باید به آن توجه داشت اینکه ۳۰ درصدی که اکنون توانایی سفر رفتن را دارند نیز تحت تاثیر این شرایط اقتصادی قرار گرفته‌‌اند و کیفیت سفرهایشان به دلیل افزایش بیش از حد هزینه‌ها کاهش یافته است. اگر قبلا هتل‌‌های پنج ستاره را برای اقامت برمی‌‌گزیدند اکنون مجبور به انتخاب هتل‌‌های ارزان‌‌تر با کیفیت پایین‌‌تر هستند.

 این امر در باقی بخش‌ها هم صدق می‌کند و رستوران‌‌ها و مراکز خرید و تفریحی را نیز دربرمی‌گیرد. استفاده و بهره‌‌گیری از این بخش‌ها هم تغییر یافته است، چرا که اگر قبلا هر فردی با ۵/ ۱ میلیون تومان به سفر می‌‌رفت اکنون همان سفر حتی با کیفیت پایین‌‌تر را باید بیش از ۵/ ۳ میلیون تومان هزینه کند. یعنی یک سفر سه تا چها‌روزه به جزیره هرمز یا کاشان برای یک خانواده سه نفره  احتمالا بیش از ۱۰ میلیون تومان هزینه خواهد داشت. با توجه به شرایط اقتصادی فعلی این مبلغ فشار بسیاری را به خانوارها وارد می‌کند و اگر تا پیش از این هر فصل را به سفر چند روزه می‌‌رفتند در شرایط کنونی احتمالا دو و شاید تنها یک بار در سال به سفر بروند و این امر خود به خود بر کاهش سفرها اثرگذار خواهد بود. این امر منجر به این شده که بسیاری از این افراد سفر به خارج از کشور را به سفرهای داخلی ترجیح دهند. همچنین اگر قبلا میزان سفرها ۴ تا ۷ روز بوده اکنون به ۲ تا ۴ روز تبدیل شده است.

این در حالی است که در کشورهای دیگر شاهد آن بودیم که مدت سفرها افزایش یافته و از میانگین ۴ شب به ۷ تا ۹ شب رسیده است زیرا کیفیت سفرها به دلیل ایجاد امنیت و اعتماد در بین مسافران افزایش یافته و خدمات بهتر و گسترده‌‌تر شده‌‌اند. علاوه بر آن افزایش تعطیلات آخر هفته فرصت سفر به مناطق مختلف و بکر را برای همه به وجود می‌‌آورد. دورکاری‌‌ها و تعطیلات فرصت سفر و گردشگری را در افراد افزایش داده و این امر تاثیر مستقیمی بر بازگشت سفرها داشته و حتی منجر به بازگشت بسیاری از مشاغل شده است. بحران‌‌های اقتصادی کنونی، نه تنها شرایط را برای گردشگران بسیار سخت و گاه غیرممکن کرده است، شرایط را برای ادامه فعالیت بسیاری از فعالان گردشگری به‌‌ویژه شرکت‌‌های کوچک و متوسط و جوامع محلی بسیار دشوار کرده است، زیرا با توجه به افزایش قیمت‌‌ها، آنها از جهتی بالاجبار هزینه خدمات خود را افزایش داده‌‌اند و از طرفی با توجه به کاهش مسافران به‌‌دلیل بالا بودن هزینه‌ها، با مشکلات درآمدی و صرف هزینه بالایی جهت پرداخت قبوض، مالیات و خرید مواد اولیه مورد نیاز مواجه شده‌‌اند که این امر می‌تواند به خروج بسیاری از فعالان در این حوزه منجر شود. این امر به مثابه این است که به‌‌جای بازگشت مشاغل و ادامه روند اشتغال‌‌زایی همانند سایر جهان، مشاغل بیش از پیش در معرض خطر و از بین رفتن قرار گرفته‌‌اند.

چالش‌‌های بازار توریسم ایران

اگرچه پس از دو سال و نیم توقف سفرهای داخلی به دلیل محدودیت‌‌ها و ممنوعیت‌‌های سفر بین استانی، از پاییز سال گذشته سفرها مجددا بازگشایی شده و در تعطیلات مناسبتی عید نوروز و عید فطر به اوج خود رسیده و بسیاری از آمارها حاکی از بازگشت سفرها به دوران پیش از کرونا است اما چند نکته حائزاهمیت است که این موضوع را نمی‌توان به عنوان دستاورد متولی گردشگری به‌شمار آورد. نخست آنکه‌ دلیل مهم بازگشایی سفرها، واکسیناسیون عمومی و کاهش ابتلا و شدت مرگ و میر ناشی از کرونا بوده و این موضوع نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان رخ داده است و پس از دو سال، دیگر زمان آن رسیده بود تا بازگشایی‌‌ها و بهبودی در گردشگری اتفاق بیفتد. در این زمینه باید گفت که طی دو سال گذشته، کشورها با بستن مرزهای بین‌المللی خود، تنها شرایط ورود گردشگران خارجی را محدود کرده بودند، اما به‌‌منظور حفاظت از بازار گردشگری، تمرکز خود را بر بهبود و توسعه گردشگری داخلی قرار دادند و در این زمینه حتی به رشد دست یافتند. این در حالی است که ایران، حتی به  سفرهای داخلی نیز توجه چندانی نکرد.

نکته مهم دیگری که باید به آن توجه داشت اینکه، در حالی که تنها در ایام مناسبتی در طول سال امکان سفر وجود دارد، با هجوم ناگهانی مسافران مواجه می‌‌شویم که این هجمه، تاثیر مستقیمی در ترافیک‌‌های طولانی، کیفیت پایین خدمات، گران‌شدن محصولات و کمبود امکانات و اقامتگاه دارد. اگرچه این مشکل در طول سالیان گذشته وجود داشته، اما پس از برداشته شدن محدودیت‌‌ها و ممنوعیت‌‌های سفر داخلی، آن‌هم پس از وقفه دوساله، این تراکم سفرها افزایش یافته و به بی‌نظمی‌‌ها، کمبودها و ترافیک دامن زده است. در عید نوروز، افزایش بیش از حد مسافران در جنوب کشور به‌‌ویژه در دو جزیره قشم و هرمز، مشکلات ساختاری بسیاری را به وجود آورد که نشان داد زیربناهای گردشگری نه تنها فراهم نیست بلکه نسبت به گذشته حتی افول هم کرده است.

اگرچه آمارهای کلی نشان‌دهنده پر شدن تمام ظرفیت مراکز اقامتی بوده، اما این واقعیت مهم پنهان مانده است که در طول دو سال کرونایی بسیاری از شغل‌‌ها از بین رفته و برخی از مراکز اقامتی به‌‌دلیل بدهی و هزینه‌های بالا از فعالیت خود دست کشیدند و نبود مراکز اقامتی و رستوران‌‌های کافی در ایام مناسبتی گذشته بیش از هر زمان دیگری نمایان شد. اما مهم‌ترین نکته‌‌ای که پس از بازگشت سفرها بیش از گذشته وجود دارد، اینکه نبود تعطیلات کافی در ایام سال و محدود شدن تعطیلات به ایام مناسبتی چون عید نوروز، عامل اصلی این نابسامانی‌‌ها در سفرها است. تقریبا همه کشورهای جهان تا پیش از کرونا با تعطیلات آخر هفته دو روزه تا حدودی بر مشکلات هجمه مسافران فائق آمدند، اما در زمان همه‌‌گیری بیش از گذشته به اهمیت سفر در روند زندگی سالم و بالا رفتن کارآیی کارکنان پی بردند، از این رو اقدامات جدیدی برای تسهیل، بیشتر و طولانی‌‌تر شدن سفرها انجام داده‌‌اند.

برخی از کشورها که تعطیلات آخر هفته خود را به سه روز رساندند. برخی روش کارها را تغییر دادند و دورکاری را جایگزین کار حضوری کردند. این امر فرصت سفرهای طولانی‌‌تر در ایام مختلف سال را فراهم کرد. این موضوع نقش موثری در جلوگیری از ازدیاد جمعیت در یک مقصد خاص، کاهش تردد و در نتیجه کاهش گازهای کربن و افزایش احترام به محیط زیست و سیاره زمین داشت. حتی سازمان جهانی گردشگری در توصیه‌های خود برای جهان پس از کرونا بر ساعت کاری معقول و تعطیلات آخر هفته مناسب تاکید کرد، زیرا توزیع یکنواخت تعطیلات در طول سال منجر به کاهش تجمع گردشگری و آسیب به محیط زیست شده و در رشد صنعت گردشگری و اقتصاد محلی تاثیرگذار خواهد بود. این در حالی است که ایران، همچنان درگیر تعطیلات یک روزه در آخر هفته است و مجموع تعطیلات سالانه آن کمتر از ۸۰ روز است. متولی گردشگری باوجود علم به این چالش بزرگ در صنعت گردشگری، تاکنون حتی یک‌بار درباره این موضوع با سیاستگذاران کشوری صحبتی به میان نیاورده  و آن را حتی در زمره اولویت برنامه‌های خود قرار نداده است. در حالی که تا مشکل تعطیلات آخر هفته و شرایط سفر در تمام ایام سال حل نشود، صنعت گردشگری ایران قدمی به جلو نخواهد گذاشت.

از برنامه‌های مطرح شده متولی گردشگری از زمان بازگشایی مرزها به روی گردشگران خارجی تمرکز بر کشورهای همسایه بوده و از کشورهایی همچون عراق، عمان، ترکیه، جمهوری‌آذربایجان، سوریه، چین و روسیه نام برده شده است و در این زمینه تفاهم‌نامه‌ها و تبلیغات گسترده‌‌ای صورت گرفته است.اگرچه توجه به کشورهای همسایه یکی از بهترین اقداماتی است که سیاستگذاران در ایام پساکرونا می‌توانند انجام دهند تا شرایط حضور گردشگران منطقه‌‌ای به ایران را مجددا فراهم کنند  اما چند چالش بزرگ در این روند وجود دارد. نخست آنکه اگرچه تفاهم‌‌نامه‌های بسیاری بین عراق و سوریه در جهت تعامل گردشگر و فراهم آوردن تسهیلات سفر برای مسافران به امضا رسیده است، اما بخش عمده این تفاهم‌‌نامه‌ها مبنی بر خروج مسافران از ایران به این کشورها بوده تا ورود گردشگران عراقی و سوری به ایران. همچنین در رابطه با تعاملات با ترکیه  نیز بیشتر شاهد خروج مسافران  ایرانی بوده‌‌ایم و گردشگران ترکیه‌ای بسیار کمی به ایران سفر کرده‌‌اند. نکته مهم دیگر در این زمینه، جای گرفتن کشورهای چین و روسیه در زمره اولویت جذب گردشگران به ایران است و بیشترین میزان هزینه در حوزه تبلیغات و بازاریابی در این دو کشور صورت می‌گیرد.

این در حالی است که دولت روسیه رسما اعلام کرد سفر به ایران، با ذائقه گردشگران روسی متفاوت است، از این رو این کشور مقصد منتخب توریست‌‌های روسی نخواهد بود. در واقع به این موضوع اشاره کرده که سرمایه‌گذاری در این کشور در امر جذب گردشگر احتمالا با شکست مواجه خواهد شد و بهتر است در کشورهایی که احتمال جذب گردشگر وجود دارد، هزینه شود. در رابطه با چین نیز، با توجه به اینکه این کشور بیش از دو سال، تمام مرزهای خود را برای ورود و خروج گردشگر بسته و حتی پیش‌‌بینی خود دولت چین بازگشت در سال‌های ۲۰۲۴ و پس از آن است، انتخاب این کشور به عنوان کشور هدف جذب گردشگر در این شرایط بحرانی،  تصمیمی غیرحرفه‌‌ای خواهد بود. زمانی‌که جهان هیچ سناریویی درباره گردشگران چینی در آینده ندارد و معتقد است که آینده پساکرونا کاملا متفاوت از پیش از همه‌‌گیری است و احتمالا شکل گردشگران و سبک گردشگری تغییر خواهد کرد، ادامه سیاستگذاری‌‌ها همانند سال‌های پیش از کرونا در زمانی که صنعت گردشگری در یک‌قدمی فروپاشی قرار دارد دلیلی جز ناآگاه بودن، نبود مدیریت حرفه‌‌ای و نداشتن درک درست از شرایط ندارد. نقد خیلی مهمی که بر عملکرد یک ساله متولی گردشگری وارد است، عدم‌شفافیت و عدم ارائه آمار از وضعیت بازار گردشگری است. فاصله‌‌گذاری و عدم ارتباط مستقیم با رسانه‌های حرفه‌‌ای بر این غیرشفاف بودن و خاموشی آماری در بازار گردشگری دامن زده و تنها یکسری آمار کلی و غیرمهم و بزرگنمایی کردن همانند آمار پر شدن ظرفیت‌‌ها در تعطیلات به چشم می‌‌خورد.

همچنین دولت تمرکز خود را تنها روی آژانس‌‌های مسافرتی خاصی گذاشته و جذب گردشگران خارجی را محدود به چند شرکت خاص کرده است که این امر علاوه بر حذف شرکت‌‌های کوچک و متوسط و خصوصی منجر به ایجاد رانت و عدم رقابت‌‌پذیری خواهد شد. در واقع به جای ایجاد فرصت و رقابت‌سازی و فعالیت تمام بخش‌های خصوصی فقط امکان فعالیت یکسری از آژانس‌‌های خاص به وجود می‌‌آید. این امر منجر به مهاجرت متخصصان از این صنعت به سایر کسب و کارهای فعال شده و این صنعت را از وجود متخصصان محروم کرده است. البته اندک متخصصانی هم که باقی مانده‌‌اند در دایره تصمیم‌گیری‌‌ها و مشاوره‌ها قرار نمی‌گیرند.

این نقدها بر عملکرد متولی گردشگری جهت آماده‌‌سازی برای جذب گردشگران جام جهانی فوتبال نیز وارد است و با وجود باقی‌ماندن تنها پنج ماه تا برگزاری این مسابقات، دولت در مرحله مطرح شدن ایده‌ها و طرح‌ها قرار دارد، نه اجرای طرح‌ها و آماد‌ه‌‌سازی.  آخرین نقدی که می‌توان بر عملکرد متولی گردشگری وارد کرد در حوزه ثبت جهانی روستاهای گردشگری است. سازمان جهانی گردشگری از سال گذشته، فرصتی را برای کشورها فراهم کرد و با اجرای یک فراخوان از آنها دعوت کرده تا ظرفیت گردشگری روستاهای خود را معرفی کرده و پس از بررسی آنها، بهترین دهکده‌ها را اعلام کند. در سال گذشته با وجود اعلام سه روستا به سازمان جهانی گردشگری، حتی یک روستا هم منتخب جهان قرار نگرفت. در سال ۲۰۲۲ هم این فراخوان تکرار شد و تا تیر ماه کشورها فرصت معرفی روستاهای با ظرفیت گردشگری و استانداردهای لازم جهانی را دارند اما به‌‌دلیل عدم شفافیت و ارتباط با رسانه‌ها، اطلاعی از اقدام یا عدم اقدام ایران وجود ندارد.