آیا نیشکر متهم اصلی آلودگی هوای خوزستان است؟
آیا عامل اصلی آلایندگی هوای امروز خوزستان سوزاندن مزارع نیشکر بود؟ پاسخ به این سوال، راه را برای اتخاذ تصمیمهای بازدارنده هموار خواهد کرد. در مطلبی که به نقل از محیطزیست منتشر شده، شهرهای خرمشهر، سوسنگرد، شوشتر، ماهشهر و هندیجان هم پس از اهواز در ردیف شهرهایی با وضعیت قرمز قرار گرفته و برای شهرهای اندیمشک، دزفول و مسجدسلیمان هم وضعیت «ناسالم» گزارش شده است.
دیدن نقشه جغرافیایی مزارع نیشکر، درستی یا نادرستی «فرضیه» نقش این مزارع در آلایندگی هوای خوزستان را مشخص میکند. مزارع نیشکر در واحدهای هشتگانه در مسیر شهرهای خرمشهر، شادگان، کارون، اهواز، باوی، شوش و شوشتر واقع شدهاند. اگر این خبر را اساس قضاوت قرار دهیم باید آلایندگی حاصل از سوختن نیشکر صرفا شامل این مناطق میشد، حالآنکه امروز شهرهای سوسنگرد، ماهشهر، هندیجان، اندیمشک، مسجدسلیمان و دزفول نیز وضعیتشان قرمز و هوایشان بهشدت آلوده بود.
هیچکدام از این شهرها، نهتنها همجوار طرحهای نیشکر نیستند که کیلومترها با آن فاصله دارند و در معرض دود حاصل از سوختن نیشکر نیستند. مهرماه امسال نیز هوای استان چند بار در وضعیت قرمز قرار گرفت؛ برههای که هنوز برداشت نیشکر شروع نشده بود.
پس، علت آلودگی هوای خوزستان چیست و منشأ آن را باید در کجا جستوجو کرد؟ در فلرهای نفتی؟ در پتروشیمیها؟ در کارخانه کربن؟ در شرکت فولاد؟ هر کدام از این صنایع چه سهم و نقشی در آلایندگی خوزستان دارند؟
پاسخ به این سوال را باید در گزارش اخیر ادارهکل محیطزیست استان خوزستان جستوجو کرد. طبق این گزارش که در خبرگزاریها و پایگاههای خبری منتشر شده، شرکت نفت، پتروشیمیها، کارخانه کربن و شرکت فولاد خوزستان در ردیف عوامل اصلی آلودگی هوای خوزستان قرار دارند.
در این فهرست، خودروها و کورههای آجرپزی اطراف شهرهای استان نیز به چشم میخورند که هوای خوزستان را در شرایط «اضطرار» قرار دادهاند. در گزارش اداره کل حفاظت محیطزیست خوزستان آمده است: «این ادارهکل، گزارشی به روز از اصلیترین صنایع آلاینده تهیه کرده و همچنان نفت متهم اصلی آلودگی هوای اهواز است.»
فلرهای نفتی سالهاست اهواز را محاصره کرده و گازهای سمی که قدمتی چند برابر بیشتر از ریزگردها دارد، ردپای سیاه و سنگینش، شرق تا غرب رودخانه کارون را آلوده کرده است. بر اساس طرح جامع آلودگی هوای اهواز، بیش از ۶۰درصد آلودگی هوای این کلانشهر ناشی از صنایع نفتی است؛ تاسیساتی که در عمر یکصد سالهاش بیشترین تخریب و آلودگی را برای خوزستان به ارمغان آورده است.
صنایع فولاد نیز همچون نفت، سالهاست کام مردم را تلخ کرده؛ این صنعت دارای فرآیندهای تولیدی گوناگون است که منجر به آلایندههایی همچون ذرات معلق، گازهای سمی و ذرات فلزی میشود. دود ناشی از فعالیت این شرکت بر روستاهای همجوار چنان است که روستای «خیط» از گرد سرازیر شده فولاد، به روستای «زنگزده» معروف شده است.
از سوی دیگر، در قلب اهواز هم بیش از ۴۷سال است که «کارخانه کربن» لانه کرده و نفس اهوازیها را با دودههای سیاه بند آورده است؛ این کارخانه، تاکنون بهرغم هشدارهای کارشناسان محیطزیست، جابهجا نشده و سهم مردم مناطق همجوار ذرات آلاینده ۱۰میکرونی است که به حلق و ریههایشان فرو میرود.
در کنار این صنایع، فعالیت پتروشیمیها، نفس خوزستان را تنگ کرده و برای همین، ماهشهر و هندیجان همواره در صدر شهرهای آلوده قرار دارند و گاهی نیز این رتبهشان، جهانی میشود. این پتروشیمیها نهتنها هوا را از خوزستانیها ربودهاند، بلکه آب را چنان آلوده میکنند که ماهیها هم در امان نیستند و «جیوهای» شدهاند.
خودروها و کورههای آجرپزی استان را هم باید در فهرست متهمان آلودگی هوای خوزستان قرار داد که هرکدام نقشی در این آلایندگی دارند؛ نقشی که باعث شد در سال گذشته سهم اهواز از «هوای پاک» فقط یک روز باشد؛ بنابراین، علت آلودگی هوای خوزستان و سرمنشأ آن را باید در فعالیت هرکدام این صنایع دید و نادیدهگرفتن سهم هرکدام و صرفا مقصر دانستن یکی، سرانجام تصمیمات مسوولان را برای داشتن هوایی پاک، در ابهام قرار میدهد.
آیا تصمیمات بازدارنده مسوولان به خروج کارخانه کربن از اهواز، خاموشی فلرها و جلوگیری از آلایندگی فولاد و پتروشیمیها منجر میشود؟ این سوالی است که شهروندان هر ساله با افزایش شدت آلایندگیها از خود میپرسند.