Untitled-2 copy

دو تصمیم مهم هفته گذشته بازار را به‌شدت متاثر کرد. اول، ابلاغیه منتشرشده در روز شنبه مبنی بر افزایش نرخ پایه فرآورده‌های نفتی بر مبنای دلار 37هزار و 900تومان و عقب‌نشینی فوری سیاستگذار از نرخ اعلام‌شده در روز دوشنبه بود. پس از آن، سه‌شنبه گذشته با انتشار نامه‌‌‌ای که در تاریخ 17اردیبهشت‌ماه یعنی زمان شروع ریزش بازار به امضای مخبر، معاون اول رئیس‌جمهور رسیده است، نااطمینانی را در بازار افزایش داد. مطابق این نامه، نرخ خوراک پتروشیمی‌‌‌ها روی عدد 7هزار تومان و نرخ گاز سوخت صنایع روی عدد 4هزار تومان تثبیت می‌شود. مطابق گزارش صفحه کدال در شماره 5764 روزنامه «دنیای‌اقتصاد» با عنوان «تشدید فشار تورمی بر صنایع بورسی» در صورت تداوم سناریو و متغیر فعلی در صنعت پتروشیمی، سود پتروشیمی‌‌‌های بورسی با محوریت اوره و متانول، به‌شدت کاهش یافته و با توجه به افت قیمت‌های جهانی احتمال زیان‌‌‌ده شدن شرکت‌های بزرگ متانول‌‌‌ساز وجود دارد، به طوری که خبر تعطیلی پتروشیمی کاوه، یکی از متانول‌‌‌سازان خصوصی کشور، توجه اهالی بازار را به خود جلب کرد.

بازدهی هفتگی صنایع

با توجه به افزایش سطح ریسک شرکت‌های دلاری و بزرگ بورسی، انتظار می‌‌‌رفت صنایع کوچک و ریالی از بازار سبقت گرفته و بازدهی بالایی را نصیب سهامداران کنند، به طوری که صنعت نوشیدنی با ثبت بازدهی بیش از 8/ 8درصد در صدر بازدهی هفتگی قرار دارد. پس از آن صنایع کانی‌های فلزی و لیزینگ،  بازدهی بالای 6درصد را به ثبت رسانده و در رتبه‌های دوم و سوم بازدهی هفتگی قرار گرفتند. از طرف دیگر صنعت اوره با ثبت بازدهی نزدیک به منفی 6درصدی کمترین بازدهی هفتگی را داشته و صنعت خودرو و قطعات نیز به‌واسطه حواشی به‌خصوص خود، از بازدهی بازار عقب افتاده‌‌‌ و زیان قابل‌توجهی را در طول هفته بر سهامداران وارد آوردند. مطابق با آمارها انتشار دیرهنگام اطلاعات، به‌خصوص نامه مربوط به افزایش نرخ خوراک پتروشیمی‌‌‌ها زیان سنگینی را طی دوماه گذشته بر سهامداران صنعت پتروشیمی وارد آورده است.  با توجه به اینکه قیمت‌ها در محدوده مناسبی قرار داشته و گزارش‌‌‌های ماهانه صنایع نیز همچنان درخشان است، به نظر می‌رسد بازار در صورت وجود محرک مثبت، می‌‌‌تواند رشد خوبی را تجربه کند. اما ریسک‌‌‌هایی که از طرف دولت بر پیکره بازار وارد آمده، موجب شده است تا تابلوی بورس تهران جامه سرخ‌رنگ به تن کند.

فصل حساس بازار سهام

بازار سهام، در فصل بسیار حساسی قرار دارد و خبرهای مختلف و ریسک‌‌‌های زیادی را متحمل شده است. در فصل تابستان با توجه به قطعی احتمالی و مکرر برق صنایع، امکان کاهش تولید به‌خصوص در صنایع انرژی‌‌‌بر مثل پتروشیمی‌‌‌ها و فولادی‌‌‌ها وجود دارد. از این‌رو، کاهش شدید قیمت‌های جهانی و عدم‌شفافیت دولت در خصوص نرخ دلار و حامل‌‌‌های انرژی احتمالا صنایع بزرگ را تحت‌تاثیر قرار خواهد داد. اگر متغیرهای مورد اشاره در فصل تابستان محقق شود، احتمالا بازهم صنایع دلاری از بازار جامانده و نمی‌‌‌توانند از بازار سبقت بگیرند. با این حال، اگر تصمیمات دولت شفافیت بیشتری داشته باشد و بازار از فضای فعلی دور شود، صنایع دلاری با قیمت‌های فعلی بسیار ارزنده‌‌‌تر از سایر صنایع بوده و می‌‌‌توانند بازدهی بالایی داشته باشند.

با توجه به افزایش ریسک‌‌‌های داخلی و احیای احتمالی برجام صنایع ریالی می‌‌‌توانند رشد خوبی را تجربه کنند؛ چرا که در شرایط حساس فعلی ریسک کمتری داشته و با توجه به افت شدید بازار ارزندگی کافی دارند. از این رو، انتظار می‌رود بازدهی بالایی نصیب سهامداران این صنایع شود. برخی از کارشناسان بر این عقیده هستند که احتمالا در صورت ثبات شرایط سیاسی، چه به لحاظ داخلی و چه به لحاظ خارجی، صنایع برجامی نظیر صنعت بانک پیشتاز خواهند بود؛ مگر اینکه محرک جدیدی مثل دلار بتواند پتانسیل رشد خوبی را برای صنایع بزرگ فراهم کند.

یکی از مواردی که می‌‌‌تواند بازار را تحت‌تاثیر قرار دهد، گزارش‌‌‌های خردادماه است. احتمالا صنایع ریالی نسبت به صنایع دلاری می‌‌‌توانند رشد سودآوری خوبی را در بهار 1402 تجربه کنند؛ چرا که صنایع دلاری تحت‌تاثیر عوامل مختلف نظیر کاهش قیمت‌های جهانی نسبت به بهار سال گذشته و عدم‌رشد مناسب نرخ دلار در بهار سال‌جاری نتوانند رشد سودآوری خوبی را نسبت به ریالی‌‌‌های کم‌‌‌ریسک‌‌‌تر تجربه کنند. یکی از صنایعی که احتمالا گزارش بهار خوبی را منتشر نخواهد کرد، صنعت پالایشی است؛ چرا که افت شدید کرک‌اسپردها در سال گذشته و سیاست تثبیت نرخ ارز ریسک‌‌‌های فراوانی را بر این صنعت وارد کرده است. در صورت تحقق این سناریو، احتمالا تابستان سال‌جاری، فرصت دوباره‌‌‌ای برای صنایع ریالی باشد تا بازدهی خوبی را ثبت کنند. هرچند بازار در رالی احتمالی بعدی، به سهام بنیادی جامانده از بازار نیز توجه خواهد کرد. اما با توجه به افزایش نرخ‌‌‌ حامل‌‌‌های انرژی و دوبرابر شدن قیمت گاز سوخت صنایع، فشار تورمی بر صنایع بزرگ بورسی وارد خواهد شد.

 صنعتی نظیر سیمان که نسبت به سایر صنایع انرژی بیشتری مصرف می‌کند با نرخ گاز‌ هزار تومانی تقریبا ریسک بزرگی را متحمل خواهد شد که اگر تورم بهای تمام‌شده خود را در بورس‌کالا به مصرف‌کننده منتقل نکند، احتمالا صنعت سیمان نیز همپای سایر صنایع بزرگ از بازار عقب می‌‌‌ماند.