3 copy

 «انتخاب»؛ سهم نفیس صنعت لوازم‌خانگی

صنعت لوازم‌خانگی با ارزشی بالغ بر 49هزار میلیارد تومان حدود یک‌درصد از ارزش کل بازار سرمایه را تشکیل می‌دهد. تعداد شرکت‌های صنعت لوازم‌خانگی در بازار سهام شامل 6شرکت است که مهم‌ترین آنها به لحاظ ارزش بازار سهام، «انتخاب» با ارزشی بالغ بر 32هزار و 800 میلیارد تومان است. بازدهی سالانه صنعت در سال 1401، به‌‌‌میزان 91درصد بوده که در مقایسه با بازدهی 50درصدی کلیت بازار عملکرد خوبی محسوب می‌شود.

در این میان بیشترین بازدهی برای شرکت «لخانه» است که توانسته است در سال 1401 به‌طور تعدیلی 117درصد بازدهی کسب کند. «لازما» نیز در سال 1401 با بازدهی 24درصدی کمترین میزان بازدهی را در میان شرکت‌های لوازم‌خانگی نصیب سهامداران خود کرده است.

نسبت قیمت به سود هر سهم کل صنعت لوازم‌خانگی، در حال حاضر حدود 16واحد است که این نسبت در مقایسه با کلیت بازار سرمایه 55درصد رشد بیشتر رشد را تجربه کرده است.

در میان شرکت‌های فعال، شرکت «انتخاب» با 3/ 9واحد  کمترین نسبت قیمت به سود را داشته و «لخانه» تنها سهم لوازم‌خانگی است که زیان را تجربه کرده است.

 موانع تولیدی

اولین چالشی که می‌‌‌توان در صنعت لوازم‌خانگی عنوان کرد، اثر سوء قیمت‌گذاری دستوری است. نبود چارچوب و روال مشخص در این مساله و پررنگ بودن نقش افراد در آن موجب آسیب دیدن تولیدکنندگان لوازم‌خانگی شده است. البته در ظاهر چارچوب و دستورالعمل وجود دارد؛ اما در عمل نظر فرد مسوول در دستگاه دولتی عامل کلیدی و تاثیرگذار است.

دومین مساله این صنعت را می‌‌‌توان بخشنامه‌‌‌های متعدد و متناقض آن دانست. این تصمیمات و قوانین کاملا وابسته به رئیس آن سازمان است که به محض آنکه رئیس سازمان عوض می‌شود، بخشنامه‌‌‌ها و دستورات سازمان نیز تغییر می‌کند.

سومین چالش جدی این صنعت در خصوص مشکلات گمرکی آن است. در سه‌سال اخیر با تشدید مشکلات ارزی کشور، سخت‌‌‌گیری و مشکلات گمرکی افزایش یافته است. به‌‌‌عنوان نمونه در موردی که وزن محموله حتی 2تا 3درصد کمتر از وزن ثبت شده باشد، گمرک سخت‌‌‌گیری می‌کند.

چهارمین مساله‌ای که صنعت لوازم‌خانگی با آن مواجه است، محترم نبودن حقوق مالکیت و قراردادهاست. برای مثال یک شرکت لوازم‌خانگی از بانکی ارز را به قیمت 8هزار و 500تومان گرفته و قطعات موردنیاز خود را وارد کرده است.

سال بعد قیمت ارز 50درصد جهش را تجربه می‌کند و در عین حال بانک ادعا می‌کند که شرکت باید بازپرداخت را به دلار انجام دهد، در حالی که قرارداد به ریال بوده است.

آخرین مساله صنعت لوازم‌خانگی را می‌‌‌توان فضای رانتی و رابطه‌‌‌ای تولید عنوان کرد. با وجود شرایط سخت تولید، رقابت بین شرکت‌های لوازم‌خانگی داخلی یکسان نیست. شرکت‌هایی وجود دارند که با توجه به ارتباطات خود خیلی سریع‌تر از سایرین می‌‌‌توانند مجوز افزایش قیمت را دریافت و فیلترها و ممیزی‌‌‌ها را رد کنند.

همچنین آنها به وام‌‌‌هایی که وزارت صمت با نرخ بهره پایین، به تولید اختصاص می‌دهد، زودتر از همه دسترسی دارند. اما اکثر شرکت‌ها در پیچ‌وخم بخشنامه‌‌‌ها و فرآیندهای دولتی هستند و چنین شرایطی برای آنها فراهم نیست.

 افت و خیز حاشیه سود صنعت

اولین معیار ارزیابی شرکت‌های تولیدی که می‌‌‌توان گفت جزو مهم‌ترین موارد برای هر شرکت است، حاشیه سود آنهاست.

حاشیه سود ناخالص صنعت لوازم‌خانگی در دهه 90، به‌طور میانگین 19درصد بوده که در سال 1400 به کمترین میزان خود در دهه اخیر یعنی 15درصد رسیده؛ اما در 9ماهه 1401 با افزایش به 18درصد توانسته است خود را به میانگین نزدیک سازد. در این بین میانگین حاشیه سود خالص صنعت در مدت مذکور 7/ 4درصد بوده که در سال‌های 1394 تا 1396 بیشترین افت را تجربه کرده و به یک‌درصد رسیده؛ اما از سال 1397 شیب صعودی ملایمی به خود گرفته و در 9ماهه 1401 توانسته است به 6درصد افزایش یابد. بررسی سودآوری شرکت‌های فعال لوازم‌‌‌خانگی نشان می‌دهد که بیشترین میزان حاشیه سود ناخالص برای شرکت «گلدیرا» با حاشیه سود 32درصدی است. اما در خصوص حاشیه سود خالص شرکت «انتخاب» با ثبت عدد 27درصد بیشترین سود خالص را در میان هم‌‌‌گروهی‌‌‌های خود تجربه کرده است.

 «لخزر»؛ سردمدار تولید لوازم‌‌‌خانگی

بررسی روند تولیدات صنعت لوازم‌‌‌خانگی نشان می‌دهد که در دهه اخیر این شاخص عمدتا با کاهش همراه بوده است.

 بیشترین افزایش میزان تولید در 10سال اخیر مربوط به سال 1400 بوده که صنعت با رشد 46درصدی همراه بوده است.

کمترین میزان نیز برای سال 1392 بوده که کاهش 16درصدی تولیدات لوازم‌خانگی رقم خورده است.

در سال 1401 باتوجه به تشدید دوباره تحریم‌‌‌ها و در نتیجه عدم‌تامین به‌‌‌موقع مواداولیه موردنیاز تولیدکنندگان لوازم‌خانگی، تولیدات صنعت با 10درصد افت مواجه بوده است. در میان شرکت‌های تولیدکننده «لخزر» با تولید یک‌میلیون و 339هزار و 478دستگاه توانسته است 46درصد کل تولید 1401 صنعت را از آن خود کند. کمترین میزان تولید نیز برای شرکت «لخانه» است که حدود 3درصد کل تولید صنعت را تشکیل می‌دهد.

 رکوردشکنی درآمد صنعت لوازم‌خانگی در سال 1401

درخصوص درآمد صنعت لوازم‌خانگی می‌‌‌توان گفت بررسی رشد سالانه این صنعت نشان می‌دهد روند باثباتی در افزایش آن دیده نمی‌شود، به‌‌‌طوری که طی دهه اخیر، این صنعت در سال 1394 رشد صفر درآمد را تجربه کرده اما دوباره توانسته است به رونق نسبی خود بازگردد و افزایش درآمدی به همراه داشته باشد. به‌طور میانگین در دهه اخیر افزایش 61درصدی درآمد صنعت رخ داده که نکته قابل‌توجه این است که در سال 1401 درآمد کلی صنعت افزایش شارپی داشته و توانسته است نسبت به سال 1400 رشد 253درصدی را به ثبت برساند.

عمده دلیل این افزایش درآمد را می‌‌‌توان ممنوع شدن ورود لوازم‌خانگی محبوب کره‌‌‌ای و افزایش نرخ فروش محصولات این صنعت دانست.

بررسی شرکت‌های فعال لوازم‌خانگی نشان می‌دهد که در حدود نیمی از درآمد کل صنعت مربوط به شرکت «انتخاب» و کمترین نیز مربوط به «لازما» است.

 سایه نرخ‌‌‌گذاری دستوری

نرخ فروش محصولات صنعت لوازم‌خانگی توسط انجمن صنفی تولیدکنندگان لوازم‌خانگی تعیین می‌شود که با افزایش قیمت مواداولیه پس از تایید در آن انجمن، به سازمان حمایت ارسال و نهایتا با موافقت سازمان حمایت، از طریق سامانه 124، درخواست افزایش قیمت ثبت و اجرایی می‌شود.

 در این بین با توجه به تنوع بالای محصولات لوازم‌خانگی برخی شرکت‌ها با نفوذی که دارند می‌‌‌توانند مجوز افزایش نرخ خود را زودتر دریافت کنند که این موجب ناعدالتی در سودآوری تولیدکنندگان این صنعت شده است.

مقایسه نرخ فروش مهم‌ترین محصول هر شرکت لوازم‌‌‌خانگی که بیشترین درآمد را برای آن به همراه داشته، نسبت به میانگین کل سال 1401، نشان می‌دهد که شرکت «لبوتان» توانسته شوفاژ را که مهم‌ترین محصول آن است 23درصد بیش از میانگین به فروش برساند.

شرکت «انتخاب» نیز محصولات برودتی خود را 4درصد بیشتر از میانگین فروخته که کمترین میزان افزایش را در بین هم‌‌‌گروهی‌‌‌های خود داشته است.

 وصول 52 روزه مطالبات در «لخزر»

جریان نقد از موارد بااهمیت هر شرکت تولیدی است؛ چرا که این میزان گردش نقدینگی هر شرکت است که تعیین می‌کند آینده آن به چه صورت خواهد بود.

 نقدینگی می‌‌‌تواند تولید شرکت را به حداکثر ظرفیت برساند و همین‌طور به شرکت‌ها در مواقع بحرانی در تامین مواداولیه یاری رساند. برای ارزیابی میزان گردش نقدینگی دو نسبت جریان نقد عملیات به فروش و دوره وصول مطالبات را می‌‌‌توان درنظر گرفت.

درخصوص کلیت صنعت نسبت نقدینگی به فروش 10درصد است که در این بین بیشترین میزان برای شرکت «لخزر» بوده که توانسته است 17درصد فروش خود را تحت عنوان نقدینگی ذخیره سازد. همین‌طور کمترین میزان برای «لازما» است که نتوانسته است نقدینگی‌ای از محل فروش خود ذخیره کند.

در این بین میانگین دوره وصول مطالبات 10فصل اخیر شرکت‌های فعال صنعت لوازم‌‌‌خانگی نشان می‌دهد که «لخزر» با ثبت دوره وصول 52روزه کمترین میزان و شرکت «لازما» با ثبت عدد 730روز بیشترین میزان دوره وصول مطالبات را داشته است.

2 copy