«دنیایاقتصاد» یکی از شرکتهای تایرسازی فرابورس را بررسی میکند
کابوس دستوری «پارتا»
معرفی شرکت
واکاوی صورتهای مالی شرکت مجتمع صنعتی آرتاویلتایر از این واقعیت حکایت دارد که این شرکت در تاریخ 17 اردیبهشت سال 1401 در بازار دوم فرابورس ایران تحت نماد «پارتا» مورد معامله قرار گرفت. براساس آمارهای منتشرشده، در حال حاضر شرکت مذکور جزو شرکتهای فرعی سرمایهگذاری گروه صنعتی رازی با ظرفیت تولید 30هزار تن حلقه لاستیک رادیال و بایاس در سال است. در این میان طبق اساسنامه، موضوع اصلی فعالیت «پارتا» عبارت است از تهیه انواع مواد اولیه لاستیک، پلاستیک و تبدیل آنها به لاستیک خودروها و سایر فرآوردهها در کارخانههایی که تاسیس خواهد کرد و همچنین عرضه، فروش و صدور آنها به بازارهای داخل یا خارج از کشور. از طرفی خرید تمام ماشینآلات، دستگاهها، قطعات و مواد لازم و اجرای امور بازرگانی در داخل و خارج از کشور و هرگونه عملیات مجاز که به طور مستقیم یا غیرمستقیم برای انجام فعالیتهای مربوط به موضوع شرکت ضروری و مفید باشد.
محصولات شرکت
بررسیها نشان میدهد که محصولات اصلی شرکت آرتاویل تایر در 6ماه سال مالی 1401 شامل تایر سواری رادیال، تایر وانتی بایاس، تایر باری و اتوبوسی بایاس و تایر کشاورزی بایاس بوده است. بر همین اساس با نگاهی به صورتهای مالی گذشته شرکت درمییابیم که از سال 1400 «پارتا» فروش صادراتی خود را افزایش داده و این روند رو به رشد بوده، بهطوری که سال 1400 کمتر از یکدرصد درآمد شرکت را تشکیل داده، در حالی که این عدد در 6ماه ابتدایی 1401 به 3درصد افزایش یافته است. بر همین اساس میتوان گفت تا سال 1400 تمامی فروش آرتاویلتایر در بازار داخل صورت گرفته، در حالی که از این سال با رفع محدودیتهای مربوط به صادرات، شرکت توانسته است فروش صادراتی خود را آغاز کند. این مهم در صورت تداوم و روند افزایشی میتواند مزیت رقابتی برای «پارتا» نسبت به سایر تایرسازان ایجاد کند.
با بررسی مواد مصرفی شرکت درمییابیم که پنجنوع ماده اصلی از جمله کائوچو، نخ، استیلکورد، کربن و سایر مواد مورد استفاده قرار میگیرند. در این میان «پارتا» حدود 40درصد از مواد اولیه خود را که عمده آن مربوط به کائوچوی طبیعی است، به صورت وارداتی تامین میکند. کشورهای طرف وارداتی شامل مالزی، اندونزی، روسیه، هندوستان و چین هستند. با توجه به اینکه حدود 86درصد بهای تمامشده آرتاویلتایر مربوط به مواد مستقیم و 40درصد آن وارداتی است که در صورت اخلال در واردات میتواند فعالیت شرکت را تحتتاثیر قرار دهد، مجموعا میتوان گفت در این زمینه شرکت مذکور با چالش مواجه است.
بررسی آمار تولید، فروش و سودآوری «پارتا» میتواند نقشهای از عملکرد آن در گذشته به تحلیلگران ارائه دهد. بر این اساس در بخش تولیدات بررسی آمارها نشان میدهد که تا سال 1400 بهطور میانگین 24درصد به تولیدات افزوده شده، در حالی که در سال 1400، 7درصد از آن کاسته شده است. با توجه به اینکه شرکت مذکور در 6ماه 1401 نسبت به مدت مشابه سال گذشته 10درصد به تولیدات خود افزوده است، بنابراین میتوان افت تولید سال گذشته را اتفاق مقطعی قلمداد کرد. در مجموع میتوان گفت رشد حقیقی در شرکت اتفاق افتاده و صرفا افزایش میزان درآمد آن به دلیل تورم و رشد دلار نبوده است. یکی دیگر از آمارهای مهم شرکت آرتاویلتایر، مبلغ فروش است. بررسیها نشان میدهد که «پارتا» در سهسال گذشته رشد خوبی را در مبلغ فروش به ثبت رسانده و میانگین 77درصد به این مبلغ افزوده شده است. بر همین اساس در 6ماه 1401 شرکت مذکور موفق شده است نسبت به دوره مشابه سال قبل 48درصد به مبلغ فروش خود بیفزاید که این امر در واقع رشد درآمدی بسیار خوب این شرکت را نشان میدهد. بررسیها حاکی از آن است که دلیل عمده افزایش درآمد فروش «پارتا» رشد میزان تولید در کنار افزایش نرخ خردادماه تایرسازها بوده است.
آخرین موردی که باید در «پارتا» به بررسی آن بپردازیم، حاشیه سودهای ناخالص، عملیاتی و خالص است. بر همین اساس در چهارسال اخیر میانگین حاشیه سودهای شرکت مذکور بهترتیب برابر با 20درصد، 15درصد و 22درصد بوده، این در حالی است که در دوره 6ماه اول 1401 شرکت به زیان رسیده است. بنابراین نمیتوان حاشیه سود ناخالص و عملیاتی برای آن تعریف کرد. در عین حال حاشیه سود عملیاتی به 11درصد رسیده است.
بررسی آمارها حکایت از این واقعیت دارد که با توجه به افزایش نرخ خرید مواد اولیه، بهخصوص کائوچوی مصنوعی و دوده که به دلیل افزایش نرخ ارز و رشد نرخ محصولات پتروشیمی داخلی بوده، بهای تمامشده در شرکت مذکور افزایش یافته و شرکت را به زیان رسانده است. از طرفی با توجه به واگذاری طرح توسعه TBR به شرکت تولیدی سبلانرازی، حاشیه سود خالص شرکت مثبت بوده است. بر این اساس نمیتوان سود حاصل از فروش این پروژه را برای دورههای آتی تکرارپذیر دانست. البته شرکت مذکور جزو شرکتهای فرعی آرتاویلتایر بوده و تمامیت مالکیت آن برای شرکت مذکور است؛ در نتیجه در دورههای آتی باعث رشد درآمد سرمایهگذاری «پارتا» خواهد شد. در مجموع روند حاشیه سود ناخالص به ما نشان میدهد که «پارتا» در کنترل هزینههای خود، بهخصوص در زمینه مواد مستقیم با چالش مواجه است. این مهم میتواند در صورت عدمچارهاندیشی شرکت در این باب، برای سالهای آتی زیان این تایرساز را افزایش دهد.
نسبت سهامداران شرکت
سهامداران عمده شرکت آرتاویلتایر عبارتند از سرمایهگذاری گروه صنعتی رازی، محمدرضا تقیگنجی و کریم مسعود تقیگنجی که بهترتیب مالکیت 83/ 71درصد، 93/ 11درصد و 16/ 11درصد سهام شرکت را در اختیار دارند.
تحلیل سود سال آینده
اگر بخواهیم سهم سود سال 1401 «پارتا» را تخمین بزنیم، ابتدا باید مفروضات و متغیرهای موثر بر سودآوری شرکت را مشخص کنیم. مهمترین متغیر اثرگذار بر سودآوری این شرکت نرخ محصولات تولیدی آن است. محصولات اصلی آرتاویلتایر که بیشترین درآمد شرکت را شامل میشوند، عبارتند از: تایر سواری رادیال، تایر وانتی بایاس، تایر باری و اتوبوسی بایاس و تایر کشاورزی بایاس که نرخ آنها براساس آخرین گزارش فعالیت ماهانه (آبانماه) بهترتیب 70میلیون و 911هزار تومان، 93میلیون و 376هزار تومان، 76میلیون و 859هزار تومان و 82میلیون و 539هزار تومان بهازای هر تن در نظر گرفته شده است. از طرفی نرخهای مهم دیگر عبارتند از افزایش حقوق و دستمزد، تورم و حملونقل که بهترتیب 55درصد، 30درصد و 35درصد برآورد شدهاند. همچنین نرخ دلار در بازار آزاد برای سال 1401 بهطور میانگین برابر با 32هزار تومان در نظر گرفته شده است. با فرض این متغیرها، فروش شرکت آرتاویلتایر در سال 1401 برابر با 2هزار میلیارد تومان خواهد شد. از این میزان فروش، 14میلیارد تومان زیان ناخالص، 95میلیارد تومان زیان عملیاتی و 4میلیارد تومان سود خالص برآورد میشود.
این در حالی است که در 6ماه ابتدایی سال 1401 «پارتا» توانسته است به میزان 999میلیارد و 510میلیون تومان فروش به ثبت برساند. با این مفروضات سود خالص بهازای هر سهم شرکت آرتاویلتایر برای سال 1401 برابر با 2ریال پیشبینی میشود. همانطور که در بخش مبلغ فروش به بررسی روند سالانه پرداخته شد، «پارتا» در دوره 6ماه اول 1401 موفق به افزایش درآمد فروش به میزان 48درصد شده است. بر همین اساس پیشبینی میشود برای سال 1401 رشد 38درصدی درآمد شرکت نسبت به 1400 حاصل شود. همچنین باید این موضوع را در نظر گرفت که در شرکتهای تایرساز همواره قیمتگذاری دستوری حاکم بوده است. همانطور که در بحث حاشیه سود ناخالص ذکر شد، به دلیل رشد نرخهای مواد مستقیم، بهای تمامشده شرکت افزایش یافته و بر این اساس پیشبینی میشود در سال 1401 این روند ادامه داشته باشد و به 2هزار و 138میلیارد تومان برسد. با توجه به آخرین قیمت هر سهم «پارتا» که برابر با 600تومان بوده، نسبت قیمت به سود هر سهم شرکت برای سال 1401 با توجه به اینکه سود هر سهم کمتر از یکتومان پیشبینی میشود، عملا برابر با صفر خواهد شد.
همانطور که اشاره شد، شرکت در 6ماه ابتدایی سال 1401 با واگذاری طرح توسعه سود خوبی را شناسایی کرده است. این مهم باعث سودآور شدن «پارتا» در سال 1401 شده، اما با توجه به تکرارپذیر نبودن این موضوع باید در نظر داشت در صورت عدمواگذاری این طرح، شرکت «پارتا» میتوانست زیان 50تومانی به ازای هر سهم در سال 1401 را شناسایی کند.
ریسکها و فرصتهای شرکت
اولین ریسکی که میتواند بر سودآوری شرکت آرتاویلتایر تاثیر بگذارد، نوسانات ناشی از قیمت مواد اولیه داخلی و خارجی است. همانطور که بررسی کردیم، مواد مصرفی بهطور مستقیم بر سودآوری شرکت موثرند و چون در شرکتهای تایرساز همچنان قیمتگذاری دستوری حاکم است، این شرکتها نمیتوانند نرخهای خود را همگام با رشد هزینهها، افزایش دهند؛ پس این ریسک بسیار جدی در شرکتهای تایرساز بوده است. بررسیها نشان میدهد تا زمانی که شرکتهای تایرساز در معرض زیانده شدن و ورشکستگی قرار نگیرند، دولت به آنها اجازه افزایش نرخ نمیدهد. از طرفی در صورتی که سهم واردات تایر افزایش یابد و تعرفه واردات کاهش پیدا کند، در میزان فروش شرکت موثر است و سودآوری آن را تحتالشعاع قرار میدهد. یکی دیگر از ریسکهایی که بر اکثر شرکتهای ایران سایه افکنده، نوسانات نرخ ارز است. با توجه به اینکه مواد مصرفی شرکت بهطور مستقیم از نرخ ارز تاثیر میگیرد، هرگونه افزایش در نرخ دلار، بهای تمامشده شرکتهای تایرساز را افزایش داده و در نتیجه باعث افت سودآوری آنها میشود. با این حال چون محدودیتهای صادراتی برای شرکتهای تولیدی لاستیک حذف شده، شرکت مذکور قصد افزایش درصد صادرات خود را دارد. این مهم برای دورههای آتی در صورت تداوم میتواند تاثیر رشد نرخ ارز را بر فروش شرکت خنثی کند.
یکی از برنامههای آتی «پارتا» که هماکنون به شرکت سبلان رازی که شرکت فرعی آرتاویل است واگذار شده، طرح توسعه مربوط به TBR بوده که در مورد تولید تایرهای رادیال باری و اتوبوسی تمامسیمی بوده و به بهرهبرداری رسیده است. هماکنون نیاز بازار ایران به تایرهای رادیال باری و اتوبوسی یکمیلیون حلقه در سال است که تنها تولیدکننده این نوع تایرها هماکنون گروه صنعتی بارز با 300هزار حلقه تایر در سال است و مابقی نیاز بازار ایران از خارج از کشور وارد میشود.
بر این اساس طرح مذکور با ظرفیت تولید 250هزار حلقه در سال با وجود سهدستگاه ماشین تایرسازی، حتی میتواند در صورت خرید دودستگاه تایرسازی دیگر ظرفیت را به 400هزار حلقه (معادل 25هزار تن) برساند. با توجه به اینکه تمامی مالکیت سبلان رازی متعلق به «پارتا» است، میتوان چشمانداز مثبتی در دورههای آتی برای افزایش تولیدات و در نتیجه سودآوری شرکت متصور بود که این موضوع باعث رشد درآمد سرمایهگذاری شرکت خواهد شد. از شرکتهایی که آرتاویل تایر در آنها سرمایهگذاری کرده میتوان به مجتمع صنایع لاستیک یزد، شرکت کربن سیمرغ، شرکت تولیدی سبلان رازی و صنایع لاستیک سیمرغ اشاره کرد که «پارتا» به ترتیب 95/ 52درصد، 69/ 52درصد، 100درصد و 33/ 62درصد مالکیت سهام این شرکتها را در اختیار دارد. با توجه به اینکه تمامی این شرکتها به صنعت تایرسازی مربوط هستند، میتوان گفت در این زمینه در صورتی که حال شرکتهای تایرساز بد باشد درآمد سرمایهگذاریهای شرکت نیز کاهش پیدا میکند اما در صورت افزایش نرخ و حال خوب شرکتهای لاستیکساز «پارتا» هم از منظر فروش خود و هم از منظر سرمایهگذاریهای ارزشمندی که دارد میتواند دوجانبه سود کسب کند.
جمعبندی
اگر به روند سود بهازای هر سهم شرکت آرتاویلتایر نگاهی بیندازیم، درمییابیم که تا سال 1400 روند آن رو به رشد بوده در حالی که در سال 1400 این روند کاهشی شده است. با این حال در 6ماه اول سال 1401 شرکت مذکور توانسته 22تومان به ازای هر سهم سود شناسایی کند که این عدد نسبت به دوره مشابه سال قبل رشد 41درصدی را به ارمغان آورده است. با توجه به رشد هزینههای شرکت و سبقت گرفتن بهای تمامشده از فروش، پیشبینی میشود که برای سال 1401 شرکت مذکور بتواند یکریال سود برای هر سهم شناسایی کند که این عدد نسبت به سال گذشته افت 100درصدی را نشان میدهد.
در نهایت با توجه به مجموع این عوامل میتوان گفت شرکت از نظر میزان تولید، میزان فروش و مبلغ فروش همواره روند رو به رشدی داشته در حالی که حاشیه سودهای ناخالص، عملیاتی و خالص روند کاهشی بوده است. این موضوع نشان میدهد با وجود پتانسیل بالای شرکت برای گسترش زیرساختها بهمنظور تولید بیشتر، قیمتگذاری دستوری باعث شده است تا آهنگ افزایش بهای تمامشده از رشد درآمدی شرکت پیشی گیرد و در نتیجه سودآوری «پارتا» در مسیر کاهش باشد و حتی به زیان برسد.