در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» بررسی شد
عوامل سقوط بازار
روند عملکرد یک سال گذشته بازار سرمایه را چگونه ارزیابی میکنید؟
یک سال تقویمی گذشته در بازار سرمایه را باید به دو بخش شش ماه پایانی سال ۹۸ و شش ماه ابتدایی سال جاری تقسیم کرد. در شش ماه پایانی سال گذشته شرایط بازار سرمایه عادی بوده و قیمت اغلب سهام شرکتها متناسب با میزان سودآوری آنها تعیین شده بود. اما طی نیمه اول سال جاری اتفاقات متعددی رخ داد؛ در این زمان، بیماری کرونا به سرعت شیوع پیدا کرد که به تعطیلی بسیاری از کسبوکارها و افزایش میزان بیکاری منجر شد. از سوی دیگر، دولت مردم را به سرمایهگذاری در بورس تشویق کرد و نرخ دلار نیز روند افزایشی خود را سرعت داد. در نتیجه، حمایتها از بورس افزایش یافت و نقدینگی زیادی به سوی بازار سرمایه حرکت کرد؛ با توجه به رکودی که در سایر بازارها وجود داشت، این امر موجب شد رشد قیمتها شتاب گیرد. به تدریج انتظاری برای سرمایهگذاران ایجاد شد که فقط شاهد افزایش قیمت در سهام خواهند بود. دولت و سازمان بورس نیز از این روند راضی بودند و همچنان نوسهامداران را تشویق به حضور بیشتر در این بازار میکردند. اینگونه شد که مقادیر زیادی نقدینگی هر روز وارد بازار میشد و شاخص نیز رکوردشکنیهای جدیدی را ثبت میکرد. تا اینکه سرانجام این روند دچار وقفه شد و همراه با دلایلی دیگر، شاهد سقوط شدید شاخص بورس بودیم.
علل اصلی این سقوط را چه میدانید؟
درخصوص علل اصلی سقوط شاخص بورس نظرات متفاوتی وجود دارد. یکی از این دلایل، شکلگیری حباب قیمت بود که موجب شد رابطه بین سودآوری و قیمت سهام شرکتها به نوعی قطع شود. در این راستا، با توجه به نرخ بهره موجود و ریسکهای مترتب بر فعالیت شرکتها و در سطح کلانتر ریسکهای موجود در اقتصاد کشور، به نظر میرسد P/ E به میزان ۲۰ تا ۲۵ برای شرکتها مناسب نبود. علاوه بر این، عرضههای اولیه طی چند ماه اخیر، این روند را تشدید کرد؛ به گونهای که سرمایهگذاران به سوی قیمتگذاری رفتند و ارزشگذاری را نادیده گرفتند. به این ترتیب، افراد قیمتهای تابلو را برای انتخاب سهم خود مدنظر قرار میدادند؛ حتی یکی از شرکتهای بزرگ تامین سرمایه کشور نیز قیمت تابلو را مبنای تعیین قیمت سهامی قرار داده بود که امور مربوط به عرضه اولیه آن را بر عهده داشت. این موضوع نیز دلیل دیگری بود که در مقطع دوم باعث شد قیمتها به شدت کاهش پیدا کند. علت دیگری که موجب سقوط شاخص شد، کند شدن ورود نقدینگی به بورس بود و موجب شد افراد نسبت به ثبات قیمتهای موجود تردید کنند. در این بین فروش سهام توسط برخی حقوقیها و خروج منابع حاصل از آن از بازار نیز سبب تشدید این روند شد و جایگزین جدیدی برای آن وجود نداشت. چند عامل ذکر شده باعث شدند قیمتها ثابت شده و سپس انتظارات افزایش قیمت تعدیل شود. بنابراین، برخی فروش سهام خود را آغاز کردند و چون خریداری برای آنها وجود نداشت، کاهش قیمتها آغاز شد.
بازارهای موازی نسبت به بازار سرمایه در چه شرایطی هستند؟
اگر شاخص کل بورس، شاخص هموزن و همچنین، قیمت سهمها را بررسی کرده و نتایج را با سایر بازارها مقایسه کنیم، جاماندگی در بازارهای موازی وجود نداشته و تقریبا میتوان گفت در سایر بازارها گاهی رشد بیش از شاخص بورس بوده است.
چه راهکارهایی برای خروج بازار از این وضعیت پیشنهاد میکنید؟
مهمترین اقدام جهت بازگشت به روند صعودی رشد بورس، رجوع به فضای تحلیلی شرکتها است. در این راستا، توصیه میشود که سرمایهگذاران قیمت تابلو را مدنظر قرار ندهند و بیشتر به ارزشگذاری شرکتها توجه کنند.
آیا سازمان بورس به تعهدات خود طی این مدت عمل کرده است؟
بیشترین وظایف سازمان بورس و اوراق بهادار به عملکرد نظارتی آن مربوط میشود. افراد زیادی ذینفع بازار سرمایه هستند که تصمیمگیری در این حوزه را بسیار مشکل میسازد؛ از نظر بنده، سازمان بورس در بسیاری موارد تحت تاثیر جو معاملات تصمیم میگیرد و مستقل نیست. درخصوص تغییر قوانین نیز در شرایط هیجانی نباید قوانین را تغییر داد؛ چرا که تغییر قوانین در شرایط آشفته هیجانی تاثیری نخواهد گذاشت و حتی ممکن است شرایط را بدتر کند. بنابراین، بهتر است سازمان بورس منتظر آرامش بازار بماند و با توجه به تجارب گذشته تصمیمسازی درخصوص تغییر قوانین صورت پذیرد.
تاثیر انتخابات آمریکا بر بازار سرمایه را چگونه ارزیابی میکنید؟
بازار سرمایه با انتخاب بایدن نزدیکترین تصویر را که مشابه شرایط زمان امضای برجام است ایجاد میکند. یعنی زمانی که شرکتهای خارجی به سرمایهگذاری در داخل کشور روی آوردند، شاخص بورس و نرخ دلار کاهش یافت و بازارها وارد رکود شدند. اما مشخص نیست که به سادگی این مذاکره انجام شود. چرا که بسیاری از تحریمها در دوران ترامپ به گونهای برقرار شد که اکنون برداشتن آنها کار آسانی نیست.
با توجه به تمام این موارد، وضعیت بورس را در کوتاهمدت و بلندمدت چگونه پیشبینی میکنید؟
عوامل تاثیرگذار بر بازارها در کوتاهمدت زیاد است و بازار در کوتاهمدت بیش از هر چیز تحت تاثیر اخبار و شایعات قرار دارد. اما در بلندمدت، با توجه به نرخ تورم ۲۰ تا ۲۵ درصدی و افزایش سالانه ۲۰ درصدی نرخ ارز، همچنان بازار سهام یکی از جذابترین گزینههای سرمایهگذاری خواهد بود. فراموش نکنیم که بیش از ۸۰ درصد ارزش بورس تهران متاثر از قیمت کامودیتیها است و قیمت این دسته از کالاها نیز تحت تاثیر ارزش دلار قرار دارد. متنوعسازی در مجموع داراییهایی که وجود دارد، بهعنوان مثال مسکن، طلا، سکه و مقداری سهام. اما در بازار سهام یکی از مواردی که بر آن تاکید میشود، داشتن سهام متنوع در سبد است. حتی اگر فردی با تحلیل کامل یک شرکت را سودآور ارزیابی میکند، نباید تمام پرتفوی خود را به آن سهم اختصاص دهد. چرا که ریسکهای عملیاتی آن شرکت قابل پیشبینی نیست و باید با احتیاط در این خصوص عمل کرد. بنابراین، در بازار سرمایه توصیه اکید میشود که حداقل چهار سهم و حداکثر ۱۰ سهم از صنایع مختلف یا صنایع پیشرو در پرتفوی سهامدار وجود داشته باشد.