نقش مهم خالص ارزش دارایی‌ها

از مهم‌ترین دلایل رشد این گروه می‌توان به تغییر دیدگاه سرمایه گذاران از سودآوری به خالص ارزش دارایی‌ها اشاره کرد. بر این اساس تجدید ارزیابی دارایی‌های شرکت‌های این گروه که عموما زمین هستند برای سرمایه‌گذاران جذاب بوده است. این موضوع در لیدر این گروه بیشتر نمود پیدا کرد و از طرفی عرضه دارا دوم که متشکل از گروه‌های پالایشی و چند نماد پالایشگاه نفت اصفهان، پالایشگاه نفت تهران، پالایشگاه نفت بندر عباس و تبریز بود بر جذابیت این گروه برای سرمایه‌گذاری افزود و حتی بعضا سبب شد این گروه از ارزش جایگزینی خود هم فراتر روند.

 

هر چند دیدگاه‌هایی در ارتباط با ارزش جایگزینی وجود دارد. بنابراین به دلیل مخاطرات سرمایه‌گذاری و مشکلاتی که در تامین مالی پروژه‌ها و همچنین زمان‌بر بودن آنها وجود دارد؛ باید به این ارزش‌ها ضرایبی هم اضافه کرد.

 

بررسی شرکت‌های این گروه نشان می‌دهد شتران ارزش بازار بالاتری به ازای پالایش هر بشکه دارد و در این بین شراز ارزش بازار کمتری نسبت به ظرفیت خود دارد. همچنین شتران و شپنا با توجه به گمانه‌زنی‌ها در مورد دارا دوم نسبت به بقیه رشد بیشتری را تجربه کردند اما شاید مهم‌ترین پارامتر رشد این نماد گمانه‌زنی‌ها در مورد افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی زمین بود که به درستی هر دو این پالایشگاه‌ها می‌توانند سرمایه خود را از این محل به شکل قابل ملاحظه‌ای افزایش دهند.

 

وضعیت سودآوری این گروه

سه محصول مهم و اثر گذار بر پالایشگاه‌های کشور بنزین، گازوئیل و نفت کوره است. به‌طور معمول دو محصول بنزین و گازوئیل سودآور هستند ولی نفت کوره که حدود 20 درصد از فروش پالایشگاه‌های کشور را تشکیل می‌دهد زیان‌ده است.

عمده‌ترین دلایل موثر برسودآوری این گروه کرک اسپرد یا فاصله قیمت بین هر بشکه نفت با هر بشکه محصول است که عملا نشان‌دهنده حاشیه سود ناخالص در این گروه است. در گذشته شاهد این بودیم این گروه هم تراز با پالایشگاه‌های برتر جهان به ازای پالایش هر بشکه سود ناخالصی در حدود 5 دلار به‌دست می‌آوردند، اما با کاهش قیمت نفت و همچنین نفت کوره ( نفت کوره ایران تماما صادراتی است ) عملا این حاشیه سود رو به کاهش گذاشت و همواره شرایط تورمی کشور سبب می‌شد نفت کوره ارزان ابتدای سال در انتهای سال به قیمت بالاتری فروخته شود و خود عامل موثری در جهت سودده بودن این محصول بود. اما درسال 98 این اتفاق رخ نداد و روند رو به کاهش در بازارهای جهانی و نبود تقاضا در نفت سبب شد تا قیمت نفت سقوط کند و به دنبال آن قیمت فرآورده‌های نفتی هم با کاهش رو به روشد و شاهد گزارش‌های ضعیف این گروه در فصل زمستان و زیان ده شدن آنها بودیم.

بعد از بهبود اوضاع جهانی به دلیل شیوع کرونا و بهبود قیمت نفت و رشد آن از محدوده 22 دلار به بیش از 45 دلار انتظار می‌رود که این گروه هم بتوانند گزارش‌های بهتری را روانه کدال کنند

 

اما از مهم‌ترین ابهامات این روزهای این گروه بحث نرخ‌گذاری خوراک دریافتی است که این نرخ از95 درصد فوب خلیج فارس به محموله‌های صادراتی ایران تغییر کرده است و ضرایبی در این بین تعیین شده که عملا تحلیل سودآوری این گروه را با چالش رو به رو ساخته است. اما با توجه به دشوار بودن شرایط فعلی دولت و کشور به نظر نمی‌رسد دولت چندان تمایلی داشته باشد که در جهت رشد حاشیه سود این گروه و حمایت از آن کاری کند و باید در گزارش‌های آتی این شرکت‌ها به دنبال اثر این تصمیم بود.

رشد سریع این گروه و اخبار متعددی که از آن به گوش رسید فشار فروش روی این نمادها را افزایش داد؛ فاصله گرفتن قیمت تابلو از ارزش جایگزینی در این گروه سبب شد تا لغو شدن دارا دوم جرقه‌ای باشد برای افت قیمت نمادهای این گروه و لاجرم رشد‌های سریع، اصلاح‌های شارپ و تند وتیزی در پی دارد. لیدر بودن نمادهای گروه پالایشی در بازار سرمایه، فشار فروش را به کلیت بازارسرمایه تسری داد و ایجاد صف‌های فروش در بازار سبب ترس سهامداران و مضاعف شدن صف‌های فروش شد. به نظر می‌رسد در شرایط فعلی با افت قیمتی بیش از 35 درصدی در کلیت نمادهای این گروه و کاهش جذابیت فروش می‌توانیم به مرور شاهد ایجاد تعادل و عدم ریزش بیشتر در این نمادها باشیم اما محرک‌های رشد این گروه را می‌توان رشد قیمت‌های جهانی و رشد اسپرد محصولات نسبت به خوراک دریافتی، ‌اعمال تخفیف بیشتر از سوی دولت برای خوراک دریافتی، ‌اقدامات لازم جهت افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی جهت رقیق شدن قیمت نمادهای لیدر گروه و عرضه شدن دارا دوم دانست.

نگاهی به ارزش روز دارا دوم

ارزش کل سهام دولت در این نمادها به 75 هزار میلیارد تومان میرسد که با اعمال تخفیف 20 درصدی ارزش واگذاری عددی نزدیک به60  هزار میلیارد تومان خواهد بود.