دنیای اقتصاد نتایج اجرای قانون هوای پاک در اصفهان را بررسی می کند
نفس تنگی با قانون هوای پاک
یک قانون فقط بر روی کاغذ
تیرماه سال ۱۳۹۶ مجلس شورای اسلامی قانونی با عنوان قانون هوای پاک را با ۳۴ ماده و دهها تبصره به تصویب رساند. قانونی که برای اولین بار، وظایف دقیق ۲۷ دستگاه اجرایی، دولتی و عمومی را در قبال آلودگی هوا مشخص کرد. از اسقاط خودروهای فرسوده و الزام تولید خودرو با استاندارد یورو ۵ گرفته تا نصب پالایه(فیلتر) دوده روی دودکش کارخانهها و نیروگاهها، پایش لحظهای آلایندهها، توسعه حملونقل عمومی پاک و حتی آموزش زیستمحیطی در مدارس؛ همه در این قانون پیشبینیشده بود.
اما هشت سال بعد، همان موافقانی که از تصویب این قانون دفاع میکردند، اکنون با تأکید بر عدم اولویتدهی به تخصیص بودجه در وزارتخانهها برای اجرای تکالیف خود در قانون هوای پاک میگویند: کمتر از ۱۵ درصد از این قانون اجرایی شده و حتی پس از تصویب آن، تعداد روزهای آلوده نهتنها کم نشده، بلکه بهطور محسوسی افزایشیافته است.
حالآنکه مشکل اصلی نه در متن قانون، بلکه در اجرا بود. دستگاههای مسوول یا بودجهای برای اجرا نداشتند و یا ارادهای برای اجرای وظایف نشان ندادند. نتیجه آن شد که قانون هوای پاک، بهجای منشور تنفس، به یک شعار بیاثر تبدیل شود.
چرا اصفهان، آلودهترین کلانشهر ایران شد؟
آمارهای رسمی نشان میدهد حدود ۷۰ درصد آلودگی هوای اصفهان از منابع متحرک (خودروها، موتورسیکلتها و اتوبوسهای دیزلی) و ۳۰ درصد از منابع ثابت (صنایع، معادن و کارگاههای آجرپزی و سنگبری) تولید میشود.
در شعاع ۵۰ کیلومتری شهر اصفهان، بیش از ۱۰ هزار واحد صنعتی و تولیدی، ۷۰۰ معدن فعال، دو هزار کارگاه سنگبری، پنج ناحیه بزرگ آجرپزی و ۷۷ شهرک و ناحیه صنعتی قرار دارد. این در حالی است که این محدوده تنها ۸ درصد مساحت استان را تشکیل میدهد؛ یعنی تراکم عجیب و نگرانکنندهای از فعالیتهای آلاینده در نزدیکی بزرگترین ،کانون جمعیتی استان قرارگرفته است.
هرروز صبح و عصر، صدها و گاهی هزاران دستگاه اتوبوس و مینیبوس دیزلی فرسوده، کارکنان این صنایع را از شهرهای اطراف به محل کار میآورند و برمیگردانند. ناوگان حملونقل درونشهری هم وضعیت بهتری ندارد؛ بیش از یکمیلیون خودرو و ۶۰۰ هزار موتورسیکلت در اصفهان تردد میکنند که بخش بزرگی از آنها فرسوده و فاقد استانداردهای آلایندگی هستند.
یکی دیگر از عوامل تشدیدکننده وضعیت، خشک شدن کامل زایندهرود و تالاب گاوخونی است. بستر خشک رودخانه و تالاب، به کانون تولید ریز گردهای محلی تبدیلشده و شرق و جنوب شرق اصفهان را زیر لایهای از گردوغبار مدفون کرده است. کشاورزان منطقه نیز به دلیل نبود آب کافی، ناچارند در مواردی از پسابهای تصفیه نشده یا نیمهتصفیهشده برای آبیاری استفاده کنند که خود تهدیدی جدی برای سلامت خاک و هوا به شمار میرود.
مشکلاتی که بنا به گفته مسوولان شهری با وجود اقداماتی مانند خرید اتوبوس و تاکسی برقی، توسعه خطوط مترو، افزایش فضای سبز ، راهاندازی سامانه پایش لحظهای کیفیت هوا و دهها اقدام دیگر،همچنان لاینحل مانده است.
چهبسا تا وقتی هماهنگی ملی وجود نداشته باشد، این تلاشهای محلی فقط میتواند سرعت فاجعه را کند و نه متوقف کند.
محمد نورصالحی، رییس شورای شهر اصفهان، با انتقاد از عملکرد ضعیف قانون هوای پاک در اصفهان بیان میکند: آمارها نشاندهنده وخامت اوضاع است و این شهر هماکنون آلودهترین کلانشهر ایران به شمار میرود.
وضعیتی که دلیل اصلی آن حجم بالای تردد وسایل نقلیه و مصرف سوخت در اصفهان عنوان میشود.
رییس شورای شهر با اشاره به تمرکز بالای فعالیتهای صنعتی در اطراف اصفهان اظهار میکند: انتظار داریم صنایع در راستای کاهش آلودگی هوای اصفهان پیشقدم شوند و وسائل نقلیه و حملونقل کارکنان خود را برقی کنند زیرا روزانه صدها و حتی هزاران دستگاه اتوبوس آلاینده کارکنان صنایع را جابهجا میکنند که این کار آلودگی هوا را تشدید میکند. او مشکل دیگر را فرسودگی ناوگان حملونقل عمومی و شخصی عنوان و میگوید :افزایش شدید قیمت خودرو و موتورسیکلت باعث شده مردم کمتر توان نوسازی وسایل نقلیه خود را داشته باشند.
این مسوول ،اظهار میکند: این قانون برای اصفهان، حداقل نتیجهبخش نبوده و بعد از تصویب آن، تعداد روزهای آلوده نهتنها کم نشده، بلکه افزایش هم یافته است.
مردم برای ابتداییترین حق خود مطالبه گری کنند
نبود هماهنگی واقعی بین دستگاهها ،کمبود بودجه و اراده سیاسی ازجمله دلایلی است که برای ناکامی قانون هوای پاک ، ارائه میشود.
دیدگاه عدهای هم آن است مهمترین عامل برای تحقق نیافتن این قانون ، ضعف نظارت و نبود برخورد قضایی با متخلفان است. در شرایطی که طبق ماده ۲۹ قانون هوای پاک، قوه قضائیه موظف است مدیران متخلف و ترک فعل کننده را مجازات کند ،اما در هشت سال گذشته، تقریباً هیچ مدیر ارشد یا کارخانه بزرگی به دلیل عدم اجرای قانون، محاکمه نشده است.
در این حال به نظر میرسد تنها راه نجات اصفهان، مطالبه گری گسترده عمومی است. رسانهها، سازمانهای مردمنهاد، دانشگاهیان و شهروندان باید مسوولان را پاسخگو کنند. چرا عوارض آلایندگی صنایع بزرگ صرف امور دیگری میشود؟ چرا طرح اسقاط خودروهای فرسوده عملاً متوقفشده؟ چرا هنوز سوخت یورو ۵ در همه پمپبنزینهای اصفهان توزیع نمیشود؟
و چرا ساکنان شهری که قرنها نماد تمدن، هنر و صنعت ایران بوده است امروز حتی از داشتن ابتداییترین حق خود یعنی هوای پاک ، باید محروم بمانند.
قطعاً تا زمانی که ساختار هماهنگی اصلاح نشود، صنایع بزرگ مسئولیت واقعی خود را نپذیرند و دولت و مجلس بهجای شعار، بودجه و برنامه عملیاتی مقرر نکنند، آسمان نصف جهان، شاهد اجرای قانون هوای پاک نخواهد بود. قانونی که سالها پیش تصویب شد تا حق تنفس را به مردم بازگرداند اما هرچه گذشت بیقانونی هم بیشتر شد.