شرکتهای دانشبنیان و استارتآپهای حملونقل چه نقشی در توسعه دارند؟
حملونقل دانشبنیان
در یک دهه گذشته، فعالیت شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها در حوزه حملونقل رشد قابل توجهی داشته است. بر اساس آمارهای معاونت علمیوفناوری ریاستجمهوری، بیش از ۴۰۰ شرکت دانشبنیان و استارتآپ در ایران بهطور مستقیم یا غیرمستقیم در حوزه حملونقل و لجستیک فعالیت میکنند. این شرکتها در بخشهای متنوعی از حملونقل، از جمله حملونقل جادهای، شهری، بینشهری و خدمات لجستیک، راهکارهای نوآورانه ارائه میدهند.
پلتفرمهای آنلاین حملونقل بار و مسافر مانند اوبار، الوپیک، میاره و تپسی، نمونههایی از استارتآپهای موفق در این حوزه هستند. این شرکتها توانستهاند با استفاده از فناوریهای دیجیتال، خدمات بهینهتری به مشتریان ارائه دهند و چالشهای سنتی مانند عدم شفافیت، تردد بدون بار و هزینههای غیرضروری را کاهش دهند. بهعنوان مثال، اوبار تاکنون بیش از ۱۵۰ هزار راننده را به پلتفرم خود جذب کرده و با ایجاد شفافیت و تسهیل فرآیند حملونقل، توانسته رضایت ۹۵درصدی رانندگان را جلب کند.
همچنین، فعالیت شرکتهای دانشبنیان در زمینههای تخصصیتری مانند مدیریت هوشمند ناوگان، سیستمهای پیشگیری از تصادف، حملونقل پایدار و خدمات لجستیک پیشرفته رو به افزایش است. این شرکتها با هدف کاهش هزینههای حملونقل، افزایش ایمنی و بهرهوری، و کاهش آلودگیهای زیستمحیطی فعالیت میکنند.
شرکتهای دانشبنیان و استارتآپهای ایرانی در زمینه دانش و توان فنی، از پتانسیل بسیار بالایی برخوردار هستند.
در این میان، حضور نخبگان و متخصصان تحصیلکرده در دانشگاههای برتر ایران مانند دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه تهران و دانشگاه امیرکبیر باعث شده است که این شرکتها بتوانند از نظر دانش فنی و نوآوری در سطح قابل قبولی قرار داشته باشند. بسیاری از بنیانگذاران و مدیران این شرکتها، از رتبههای برتر کنکور و مدالآوران المپیادهای علمی هستند که توانستهاند با خلاقیت و دانش خود، محصولات و خدمات رقابتی ارائه دهند.
با این حال، در مقایسه با شرکتهای مشابه در کشورهای پیشرفته مانند ایالاتمتحده، آلمان و چین، شرکتهای دانشبنیان ایرانی همچنان با شکافهایی مواجه هستند. این شکافها عمدتاً در زمینه دسترسی به سرمایهگذاریهای کلان، زیرساختهای فناورانه و بازارهای بینالمللی است. بهعنوان مثال، استارتآپهای حملونقل در کشورهای پیشرفته از حمایتهای مالی و اعتباری گستردهای برخوردارند و میتوانند با استفاده از منابع مالی قابلتوجه، فناوریهای پیچیدهتر و بهروزتر توسعه دهند. در حالی که در ایران، بسیاری از شرکتهای دانشبنیان برای تامین مالی و توسعه محصولات خود با چالشهای جدی مواجه هستند.
از نظر کارآمدی نیز، شرکتهای ایرانی نشان دادهاند که میتوانند خدماتی با کیفیت و استانداردهای بینالمللی ارائه دهند. اما چالشهایی مانند نبود زیرساختهای مناسب، قوانین پیچیده و مشکلات مربوط به همکاریهای بینالمللی مانع از شکوفایی کامل این توانمندیها شده است. با وجود این، پتانسیل بالای این شرکتها و موفقیتهای نسبی آنها نشان میدهد که با حمایتهای مناسب، میتوانند به رقبای جدی در سطح جهانی تبدیل شوند.
با وجود رشد و پیشرفت شرکتهای دانشبنیان در حوزه حملونقل، این شرکتها همچنان با چالشهای متعددی مواجه هستند که مانع از توسعه کامل و بهرهگیری از ظرفیتهای بالقوه آنها میشود. یکی از مهمترین این چالشها موانع قانونی و ضوابط پیچیده است، به این معنا که این قوانین عمدتاً برای سیستمهای سنتی تدوین شدهاند و انعطافپذیری لازم برای پذیرش فناوریهای جدید را ندارند. شرکتهای دانشبنیان برای فعالیت در این چهارچوب پیچیده، با مشکلات متعددی از جمله دریافت مجوزها و تطبیق با ضوابط مواجه هستند.
دسترسی محدود به سرمایهگذاری از دیگر مشکلات این حوزه است؛ تامین مالی یکی از دغدغههای اصلی شرکتهای دانشبنیان است. سرمایهگذاریهای کلان برای توسعه فناوریهای پیشرفته و زیرساختهای مورد نیاز، در ایران محدود است. این در حالی است که شرکتهای مشابه در کشورهای توسعهیافته از حمایتهای مالی گستردهای برخوردارند.
از طرفی، ضعف زیرساختهای فناورانه وجود دارد. در واقع، نبود زیرساختهای مناسب در حوزه فناوری اطلاعات، اینترنت پرسرعت و سیستمهای ارتباطی پیشرفته، باعث میشود که بسیاری از پلتفرمهای هوشمند نتوانند بهطور کامل عملکرد مطلوب داشته باشند.
مقاومت در برابر تغییرات از دیگر چالشهای شرکتهای دانشبنیان در عرصه حملونقل بهشمار میآید. بسیاری از بازیگران سنتی صنعت حملونقل در برابر پذیرش فناوریهای جدید مقاومت میکنند. این مقاومت، فرآیند پذیرش نوآوری و تغییر را در این صنعت کند کرده است.
همچنین محدودیت در همکاریهای بینالمللی به عبارتی تحریمها و مشکلات سیاسی باعث شدهاند که شرکتهای دانشبنیان ایرانی نتوانند بهراحتی با شرکتهای بینالمللی همکاری و از فناوریهای روز دنیا استفاده کنند. این مسئله، فرصتهای توسعه و یادگیری را برای آنها محدود کرده است. از مشکلات فرهنگی و اجتماعی این شرکتها نیز نباید غافل شد. فرهنگسازی برای استفاده از پلتفرمهای دیجیتال و خدمات هوشمند در حوزه حملونقل هنوز بهطور کامل انجام نشده است. بسیاری از رانندگان و صاحبان بار، هنوز به روشهای سنتی اعتماد بیشتری دارند.
در پایان باید گفت که شرکتهای دانشبنیان و استارتآپهای ایرانی در حوزه حملونقل توانستهاند گامهای مهمی در راستای بهبود بهرهوری و کاهش هزینههای این بخش بردارند. این شرکتها با استفاده از فناوریهای نوین، به ارائه خدمات بهتر و کارآمدتر پرداختهاند و نشان دادهاند که ظرفیتهای بالایی برای رقابت در سطح جهانی دارند. با این حال، برای رفع موانع پیشرو و استفاده کامل از این ظرفیتها، نیاز به حمایتهای جدی از سوی دولت، تسهیل قوانین، بهبود زیرساختها و سرمایهگذاریهای کلان احساس میشود. در صورت تحقق این شرایط، شرکتهای دانشبنیان میتوانند نقش کلیدی در تحول صنعت حملونقل و توسعه اقتصادی کشور ایفا کنند.