راه و بیراه مهاجران

۳۰۰ هزار نفر اتباع قانونی در اصفهان

آمار اتباع خارجی غیرمجاز در کشور مشخص است اما باید این آمار نهایی را سازمان اتباع وزارت کشور اعلام کند، منتها نزدیک به ۲ میلیون نفر امسال از کشور خارج خواهند شد.

عبارات فوق اظهاراتی است از سوی سردار ‌احمدرضا رادان، فرمانده کل انتظامی کشور با این تأکید که امسال تا پایان سال قرار است تعداد  قابل‌توجهی از اتباع غیرمجاز خارجی را  که حضور آن‌ها غیرقانونی است و نمی‌توانند در کشور حضورداشته باشند  از کشور طرد کنیم.

واقعیت آن است حضور مهاجران افغان در ایران موضوعی است که تقریباً به بیش از ۴ دهه بازمی‌گردد. به‌طوری‌که اکنون با نسل چهارم افغان‌ها در ایران روبرو هستیم حال‌آنکه هنوز سیاست‌گذاری صحیحی در جهت ساماندهی آن‌ها اتخاذ نشده است.

هرچند آمار شفافی از تعدادشان در ایران موجود نیست؛ اما آخرین آمار رسمی که مربوط به سرشماری سال ۱۳۹۵ است تعداد قطعی آن‌ها را یک‌میلیون و ۵۸۳ هزار و ۹۷۹ نفر اعلام می‌کند. ضمن آن‌که گفته‌های مسوولان هم حاکی از ارقامی تا مرز ۸ میلیون مهاجر در ایران است.

در این حال تعداد آن‌ها نامشخص اما فراوان است و بیشتر از هر شهری مشهد، تهران، کرج، شیراز، یزد، کرمان و اصفهان، میزبانی این مهاجران را عهده‌دار شده‌اند.

به‌گفته کارشناسان  پیامد حضور اتباع، جدای از برهم خوردن ترکیب جمعیتی کشور، برهم خوردن نظم و توازن بازار کار و کمبود فضای آموزشی و همچنین افزایش ناهنجاری‌های اجتماعی بوده است.

فقط در اصفهان که یکی از این استان‌های مهاجرپذیر است. گفته می‌شود ۳۰۰ هزار نفر اتباع قانونی، حضور دارند که قطعاً با احتساب تعداد غیر مجازها این جمعیت، بسیار بیشتر می‌شود و موضوع دیگر آنکه در فصول خاصی با توجه به بازار کار، آمار مجازها بالاتر هم می‌رود.

به گفته معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری اصفهان بنا به جاذبه‌های متفاوتی که در کشورها، استان‌ها و شهرهای مختلف وجود دارد، مهاجران برای حضور در منطقه‌ای خاص به‌منظور استفاده از فضای آموزشی، شغلی یا رفاهی تصمیم‌گیری می‌کنند.

بنا بر اظهار این مسوول در استان اصفهان جایی برای اسکان اتباع غیرقانونی و غیرمجاز نیست، اجازه نخواهیم داد چارچوب‌های قانونی کشورمان توسط اتباع خارجی غیرمجاز درهم‌شکسته شود.

گفتنی است که اصفهان توانسته است رتبه نخست طرد اتباع غیرمجاز را به خود اختصاص دهد. چراکه در ۲ سال اخیر، نظارت جدی‌تری بر ورود اتباع به استان انجام‌گرفته علاوه بر آن‌که گفته می‌شود ورودی‌های استان و گلوگاه‌هایی که ورود اتباع بیشتر از آن‌ها انجام می‌شود باقوت بیشتری رصد و کنترل خواهند شد.

وسعت اعتراضات نسبت به حضور افغان‌ها

مردادماه ۱۴۰۲ بود که‌موجی از درخواست‌ها از طریق هم فضای مجازی وهم واقعی برای خروج افغان‌ها آغاز شد.

انتشار تصاویر خشونت‌آمیز از حضور افغان‌ها در ایران، موجب واکنش مسوولان هم شد. تا جایی که درمهرماه همان سال برخی از سایت‌های غیررسمی آمار تعداد افغان‌ها را تا ۱۰ میلیون نفر هم اعلام و به‌تدریج کارزاری برای درخواست اخراج مهاجران غیرقانونی به راه افتاد حتی برخی دولت سیزدهم را مقصر افزایش حضور افغان‌ها دانستند.

اما دلیل این واکنش‌های گسترده، پس از گذشت سال‌ها از ورود و حضور افغان‌ها در ایران چیست؟

ریشه این اعتراضات به‌غیراز بحث خشونت‌ها، به تشدید بیکاری در برخی نقاط کشور، ایجاد افزایش تقاضا در برخی از حوزه‌ها و افزایش بی‌رویه قیمت خدمات و کالاها همچنین بهره‌مندی مهاجران از منابع و یارانه‌های پنهان اعم از مسکن و حمل‌ونقل عمومی و بهداشت مربوط می‌شود که در طول این سال‌ها مسوولان تدبیری برای سامان بخشی این امور نداشته‌اند.

تا زمان رقابت‌های انتخاباتی دولت چهاردهم که برای نخستین مرتبه چگونگی برخورد با این اتباع مطرح و پزشکیان رئیس‌جمهور هم با ۳ وعده عملیات دیوارکشی و انسداد فیزیکی مرز ایران و افغانستان ساماندهی و مذاکره با کشورهای اروپایی برای تقبل هزینه‌های حضور مهاجران در ایران به این موضوع پرداخت.

اکنون نیز این امر به اولویتی برای دولت چهاردهم تبدیل‌شده است.

و دولت فعلی هم‌زمان با طرح سامان‌دهی اتباع خارجی در کشور پروژه ساخت دیوار مرزی یا انسداد مرزها را در دستور کار قرار داده است.

از طرفی هم بر اساس طرح خانه ملت با عنوان اصلاح قانون مربوط به ورود و اقامت اتباع خارجه می‌بایست تعداد جمعیت مهاجران در ایران سالانه ۱۰ درصد کاهش یابد که در صورت تصویب این طرح وزارت کشور دولت چهاردهم موظف می‌شود ظرف یک ماه اتباع غیرمجاز را به کشور متبوعشان بازگرداند.

حضور هوشمندانه و کنترل‌شده

در ارتباط با حضور افغانستانی ها درکشور وچگونگی برخورد با این مهاجران رضا اسماعیلی عضو هیات‌علمی دانشکده علوم اجتماعی اصفهان در گفت‌وگو با روزنامه دنیای اقتصاد بیان می‌کند: بحث مهاجرت به داخل کشور از چند زاویه قابل‌بررسی است. یکی از منظر سیاست‌گذاری مهاجرتی که به‌طورکلی پس از انقلاب اسلامی سیاست‌گذاری منظمی از سوی دولت‌ها برای مهاجرت افغان‌ها وجود نداشته و در این دوران فرازوفرودهای زیادی را از ورود مهاجران خارجی داشته‌ایم.

این‌چنین که درزمان اشغال افغانستان توسط اتحاد جماهیر شوروی بخشی از مردم آن مهاجرت کردند وعده‌ای وارد ایران شدند و پس از مدتی که اتحاد جماهیر، افغانستان را ترک کرد تعدادی از افغان‌ها بازگشت داشتند.

به‌علاوه در دوره طالبان، پسا طالبان و دوره استقرار مجدد آن هم نظام سیاست‌گذاری و مدیریت مهاجران افغانی در ایران از روند سامانمند، سازمان‌یافته، پیشرفته و هوشمندی برخوردار نبوده است.

در ادامه این استاد دانشگاه بیان می‌کند: ازنظر اجتماعی افغان‌هایی که وارد ایران می‌شوند بنا به چند دلیل ویژگی‌های متفاوتی دارند.

و می‌گوید: عمدتا آن‌ها به‌عنوان نیروی کار غیر ماهر، کارگر روزمزد و کارگرانی که در همین ایران مهارت می‌آموزند تقسیم می‌شوند و هرچه هم روبه‌جلو می‌رویم افغان‌ها علاوه بر کار یدی در بحث خدمات و تجارت سهم بالاتری را پیدا می کنند و به‌عنوان یک گروه نوظهور در عرصه اقتصاد و اجتماع پدیدار می‌شوند.

اسماعیلی تصریح می‌کند: نکته دیگر ازنظر فرهنگی است افغانستان جزو ایران فرهنگی محسوب می‌شود. ایران یک قلمرو جغرافیایی دارد و افغانستان هم یکی از قلمروهای فرهنگی ایران است. حال آن عده‌ای که بحث ادغام مهاجرین در ایران را مطرح می‌کنند یک قلمرو ایرانی را در نظر می‌گیرند که این مهاجران هم شامل آن می‌شوند. ولی نکته آن است که تا چه میزان نظام فرهنگی رسمی ایران توانسته است افغان‌ها را در فرهنگ ایرانی هضم کند. آیا مثلاً سیستم فرهنگی دانشگاه و مجموعه وزارت علوم توانسته است دانشجویان افغانی را درون فرهنگ بزرگ‌تری به نام ایران حل وهضم کند؟

وی اظهار می‌کند: در این زمینه تجربه ناموفقی را درزمینهٔ ادغام و پذیرش فرهنگی افغان‌ها داشته‌ایم. افغان‌هایی که وارد ایران شده‌اند بخش مدرن فرهنگ ایران را که ناشی از تمدن صنعتی است تسخیر کرده درصورتی‌که عصاره‌ها و بنیاد فرهنگی جامعه ایران را پذیرش نکرده‌اند.

درواقع نظام فرهنگی ما فاقد یک نظام کارآمد و برنامه منسجم در جریان فرهنگ پذیری برای این مجموعه‌ها بوده است.

این جامعه‌شناس بیان می‌کند: ازنظر اجتماعی که نگاه کنیم گروه‌های اجتماعی اقلیت در حاشیه‌های شهری استقراریافته و معمولا فعالیت‌های یدی را انجام می‌دهند. ازاین‌رو همیشه در تعارض با کارگران یدی و بومی هستند. به عبارتی افغانی‌ها همیشه به‌عنوان یک گروه اقلیت در تعارض با جامعه بومی کشور مطرح بوده چراکه یک بخش از آن‌ها فرصت‌های شغلی را اشغال کرده و از طرفی هم به دلیل آن‌که فاقد نظام هوشمند مهاجرتی هستیم این مهاجران تخلفاتی را انجام می‌دهند که ممکن است هیچ اثری در حوزه پلیس و سیستم قضایی برجای نگذاشته و قابل‌ردیابی نباشند. موضوعی که گویای نابسامانی سازمانی مدیریتی و مهاجرتی در جامعه ایرانی است و ناکارآمدی و مشکلاتی را در جامعه بروز داده است.

وی در ارتباط با راهکارهای مقابله با این چالش اظهار می‌کند: اکنون برنامه‌ریزی ها در راستای ساماندهی تخلفات اتباع است. همچنین اخیراً از راه‌حلی به‌عنوان مرز کشی در شرق ایران نام‌برده می‌شود درصورتی‌که بسیاری از آمدورفت‌ها وداد و ستدها خارج از مرزها انجام می‌گیرد. در زمانه‌ای هستیم که مرز به معنای دیوار، چندان جایگاهی ندارد. شاید دیوارکشی موجب شود تا حدودی از نابسامانی ورود مهاجرین کم شود اما راه‌حل بنیادی و واقعی نیست.

و توضیح می‌دهد: باید نظام اشتغال، دستمزدها و خدمات‌دهی به این مهاجران موردبازنگری قرار گیرد. با قوانین کاری فعلی، نمی‌توان مسائل مرتبط با اتباع را حل‌وفصل نمود.

افغان‌هایی که در ایران هستند باید به‌عنوان نماینده‌ای از جامعه ایرانی در امور افغانستان سهم داشته باشند درحالی‌که میزان ناسازگاری و تخلفات افغان‌های ساکن در ایران بیشتر از آن‌هایی است که وارد ایران نشده‌اند؛ بنابراین اتباع نه‌تنها فرصت نیستند بلکه تهدیدی هم برای سیاست خارجی بشمار می‌آیند. وی تصریح می‌کند: براین اساس به نظر می‌رسد تنها راهکار برای خروج از این چالش، حضور هوشمندانه، کنترل‌شده و مطابق با نیاز افغان‌ها در ایران است.

به عبارتی دولت و سیاستمداران باید طول سیاست‌های خود را در دوران پس از انقلاب نسبت به حضور افغان‌ها بررسی کنند و خطاهایی که داشته‌اند را تکرار ننمایند.

فرصت‌ها و تهدیدها در کنار هم نگریسته شود

مهاجرت شهروندان افغان به ایران نه یک پدیده نوین بلکه جریانی است به قدمتی نزدیک به نیم‌قرن و هرچه روبه‌جلو آمدند این مهاجرت‌ها به دلایلی مانند خشک‌سالی، زلزله، شرایط دشوار اقتصادی و روی کار آمدن حاکمانی چون طالبان شدت یافت.

اما در این سال‌ها ایران هم سیاست‌هایی در جهت کنترل و ساماندهی این مهمانان نداشت وازاین رو مهاجران بدون هیچ کنترل و برنامه خاصی وارد  کشور شدند و شرایط را به‌جایی رساندند که دیدگاه‌های منفی نسبت به آن‌ها زیاد و امروز دولت چهاردهم درصدد اتخاذ تدابیری برای خروج هرچه سریع‌تر آن‌ها برآمده است.

حال آنچه مورد تاکید تحلیلگران اجتماعی است پرهیز دولت از نگاه افغان ستیزی و تهدید محور است. اگر عزم واقعی دولتمردان حل مشکل این مهاجران است لازم است فرصت‌ها و تهدیدها در کنار هم نگریسته و با برنامه‌ای مشخص و شفاف برای این منظور گام برداشته شود.

وگرنه سبک و سیاق سابق برای برخورد با این مهاجران، نتیجه‌ای جز آنچه تاکنون بوده است را دربر نخواهد داشت.