خبرنگار استانی دنیای اقتصاد گزارش میدهد؛
کارگران؛ زیر سایه مشکلات معیشتی
کارگران بهخصوص در بخش تولید باوجوداینکه جز لاینفک رونق و جهش تولید هستند ولی با مشکلات زیادی همچون عدم امنیت شغلی، عدم دریافت کامل حقوق و مزایا و غیره دستوپنجه نرم میکنند.
لَختی در خیابانهای شهرک پرسه میزنم و پس از مدتی دریکی از خیابانها چند نفر را میبینیم که از یکی از شرکتهای فرشبافی بیرون آمدهاند. احتمالا نوبت آنها تغییر پیداکرده است و قصد عزیمت به خانه رادارند.
سه نفر از آنها پس از خروج از شرکت گعدهای را تشکیل داده و در حال صحبت باهم دیگر هستند که خودم را به آنها میرسانم و پس از معرفی از آنها میخواهم درباره مشکلاتی که دارند، صحبت کنند.
حمیدرضا یکی از این کارگران است که زودتر از همه سفره دلش را برای ما باز میکند.
این کارگر کارخانه فرش در گفتوگو با خبرنگار دنیای اقتصاد با اشاره به اینکه دارای مدرک فوقلیسانس است و از سر اجبار و بیکاری مجبور شده است که رو بهسوی کار در کارخانه فرش بیاورد، اظهار کرد: با مدرک دانشگاهی نتوانستم درجایی مشغول بشوم و به دلیل اینکه ازدواجکرده بودم و برای گذران زندگی به پیشنهاد یکی از دوستان، کار در کارخانه را شروع کردم.
وی بابیان اینکه حقوقش تعریفی ندارد ولی بالاجبار در این شرکت کار میکند، ابراز داشت: کارگران جز ضعیفترین اقشار جامعه هستند که در بسیاری از مواقع دیده نمیشوند.
این کارگر واحد تولیدی تصریح کرد: سردی و یا گرمی هوا، آلودگی هوا، کرونا و غیره همه باعث میشود که ادارات تعطیل شود ولی کارخانهها حتی در اوج شیوع کرونا هم تعطیل نشد و ما با اعمال شاقه کار میکردیم.
وی با اشاره به اینکه افرادی زیادی در شهرک با تحصیلات عالیه اشتغال دارند، گفت: سهم ما از بازار کار، اشتغال در شرکت فرش و ایستادن پای دستگاهی بود که باید زمینهای ایجاد میشد که ما افراد تحصیلکرده خودمان تولیدکننده آن دستگاه باشیم ولی چرخ روزگار اینگونه چرخید.
دیگر همکار حمیدرضا ناگهان وسط صحبتهای او پرید و خود را احمد معرفی کرد و دغدغههای خودش را برای ما بیان کرد.
این کارگر شرکت فرش که سابقه او تقریبا دو برابر حمیدرضا در این شرکت است در گفتوگو با خبرنگار دنیای اقتصاد اظهار کرد: من غیرازاین شرکت، چند جای دیگر هم کارکردهام. کار در کارخانه برای کارگر امنیت شغلی چندانی ندارد و کارفرما هر بلایی بخواهد سر کارگر میآورد.
وی بابیان اینکه ابتدای هرسال یک کاغذ را به ما میدهند و ما امضا میکنیم، ابراز داشت: اسم این کاغذ را قرارداد گذاشتهاند ولی غیر از اسم و فامیل ما و کد ملی هیچچیز دیگری در قرارداد نوشتهنشده و بهصورت کاملا سفید امضا قراردادی را امضا میکنیم که خودمان هیچ از آن نمیدانیم.
احمد بابیان اینکه اگر این کاغذ را امضا نکنیم عملا نمیتوانیم مشغول به کار شویم و باید امضا کنیم، افزود: همکاران دیگر او در دیگر شرکتها هم همینگونه هستند و عملا اختیاری در موقع عقد قرارداد ندارند و هرچند میدانیم غیرقانونی است ولی حق اعتراض نداریم.
بعد از جدا شدن از این جمع بازهم پرسهای در شهرک میزنیم ببینیم فردی دیگر برای مصاحبه هست یا نه؟
بهصورت اتفاقی با مردی میانسال آشنا میشویم که خود را حسابدار یکی از شرکتهای صنعتی معرفی میکند.
عباس در گفتوگو با خبرنگار دنیای اقتصاد با اشاره به اینکه بازنشسته یکی از ادارات است و به دلیل اینکه دخلوخرجش به هم نمیخورد مجبور به کار دوباره شده است، اظهار کرد: زندگی مشکل است، عروس و داماد و نوه در خانه رفتوآمد میکنند و یک حقوق بازنشستگی واقعا کفاف زندگی را نمیدهد و ما را مجبور به کار مجدد میکند.
وی بابیان اینکه درزمانی که کارمند اداره بوده در بخش مالی کارکرده و الان به حسابداری مسلط است، ابراز داشت: در حال حاضر در یک شرکت فرش حسابدار است و با این شرایط حقوق حداقلی میگیرد که بهتر از هیچی است.
عباس خاطرنشان کرد: کارگران قشر ضعیف این جامعه هستند که کمتر کسی برای آنها دل میسوزاند و متاسفانه اگر کارفرمایی نصیب آنها شود که کمی وجدان نداشته باشد، شرایط را برای آنها سختتر میکند ولی بااینوجود کارگران مجبورند سکوت کنند چراکه اگر بخواهند اعتراض کنند، شغل و منبع درآمد خود را از دست میدهند.
وی با اشاره به قطعیهای مکرر برق طی روزهای گذشته گفت: با قطعی برق واحدهای صنعتی، کارگران به مرخصی اجباری میرفتند در حالی که معیشت و زندگی بسیاری از آنها حتی به یک روز کار هم گیر بود.
این شهروند خاطرنشان کرد: در همین شرکتی که او کار میکند برخی از کارگران به دلیل کمبود نقدینگی مجبور هستند حتی بعد از نوبت کاری بهسوی کارهای پارهوقت و یا عبارتی کار دوم بروند که این بسیار غمانگیز است که چرا باید کارگری که بعد از محل کار به استراحت و به امور منزل بپردازد مجبور است مجددا به کار دوم روی آورد و خود را از حداقلهای زندگی محروم کند.
کارگران بااینکه یک جز لاینفک از توسعه اقتصادی و افزایش تولید در هر کشوری هستند ولی عدم رسیدگی به اوضاع معیشتی و اقتصادی آنها میتواند در درازمدت باعث صدمه به تولید کشور شود.
باوجوداینکه بارها مشکلات و معضلات کارگران بازگو شده است ولی همچنان از حداقلها هم محروم هستند و در میدان تولید مشغول اند.
عدم امنیت شغلی، عدم پرداخت کامل حقوق و مزایا، عدم اختصاص امکانات رفاهی ازجمله دغدغههای بخشی از کارگران بخش تولید است که بیانشده است. البته دراینبین کارگران بخشهای دیگر همانند کارگران ساختمانی هم با شرایطی حتی بدتر وجود دارد که در گزارشهای بعدی به آن خواهیم پرداخت.