تعامل با غرب؛ تنشزدایی با همسایگان
دولت آینده چه مسیری را باید در دیپلماسی طی کند؟
سیاست خارجی در فضای روابط بینالملل و جامعه جهانی باید در پیش گرفته شود. از این منظر مهم است که بدانیم در جامعه بینالملل اساساً چه خبر است؛ چه بازیگرانی نقش دارند و چگونه فضایی حاکم است و افکار عمومی بینالمللی به چه سمتی است؛ دیگر کشورها در مورد کشور شما چه نگرشی دارند؛ سازمانهای بینالمللی چه نگاه و سیاستی در قبال کشور شما دارند؛ همه این جزئیات مهم است. بنابراین باید گفت مسیر دیپلماسی دولت آینده برآیندی از اهداف و برنامهها و ملاحظات داخلی و کیفیت و ماهیت جامعه بینالمللی و دیدگاه کشورهای دیگر و بازیگران و سازمانهای جهانی است. در فضای ترسیمشده وقتی به متغیرهای داخلی اثرگذار بر دیپلماسی دولت آینده نگاه میکنیم، این پرسش اساسی مطرح میشود که دولت آینده را چه کسی تشکیل میدهد؟ از کدام دریچه سیاسی به رویکردهای بینالمللی نگاه خواهند کرد؟ چه تشکیلات فکری و حزبی مدیریت دولت را برعهده میگیرد؟ با توجه به شرایط کاندیداهای تایید صلاحیتشده، حداقل سه رویکرد قابل ملاحظه است؛ یک رویکرد اصلاحطلبانه، یک رویکرد اعتدالگرایانه نسبی و یک رویکرد اصولگرایانه. طبیعتاً هر کدام از این تفکرات که دولت را در دست بگیرند، ملاحظات و اهداف و برنامههای متفاوتی خواهند داشت. تیمی که برای دیپلماسی و سیاست خارجی میچینند، با هم متفاوت است. این پرسش که چه تفکر و چه نگرشی دولت را در دست میگیرد، اولین متغیری است که باید برای دیپلماسی آینده ایران در نظر داشته باشیم. به نظر من این سوال حیاتی است. درست است که سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی در راستای ملاحظات کلی نظام و در چهارچوب کلی دغدغههای مقام رهبری تعیین میشود اما مجری این سیاستها دولت است و در فرآیند اجرا، شیوه پیشبرد دیپلماسی و سیاست خارجی میتواند از یک نگاه به نگاه دیگر و از یک دولت به دولت دیگر متفاوت باشد.
متغیر دیگر تعیینکننده چگونگی سیاست خارجی دولت آینده، سمت خارج این قضیه است. محیطی که قرار است دیپلماسی ایرانی در آن اتفاق بیفتد بسیار مهم است. این همان محیط بینالمللی با بازیگران و نهادها و سازمانهای متنوع است. در حال حاضر وقتی به محیط بینالمللی نگاه میکنیم چند متغیر عمده را مشاهده میکنیم که به نظر میرسد بر آینده دیپلماسی ایران اثرگذار هستند. اولین متغیر، دولت آینده آمریکاست. آیا دولت آمریکا همچنان در کنترل دموکراتها باقی خواهد ماند؟ یا جمهوریخواهان میتوانند دولت آینده را در دست بگیرند؟ در این زمینه دیدگاههای مختلفی مطرح است. برخی پیروزی ترامپ را محتمل میدانند. برخی کماکان معتقد هستند که بایدن میتواند به کار خود ادامه دهد. وقتی نظرسنجیها را مشاهده میکنیم متوجه میشویم که وضعیت بایدن در هفتههای اخیر بهبود پیدا کرده است. ضمن اینکه شخصیت ترامپ دافعههای خاص خود را دارد. باید همه این ملاحظات را در نظر داشت. متغیر دیگر، فضای راستگرایانه محیط بینالملل است. اکنون جریانهای راستگرا محبوبیت پیدا کردهاند؛ به ویژه در اروپا این جریانها در حال قدرت گرفتن هستند. در هند شاهد هستیم که مودی با جریان راست نسبتاً افراطی هندو برای بار سوم دولت تشکیل میدهد. عملاً این وضعیت در همه جای جهان در حال گسترش است. آمادگی در برابر عنصر راستگرایی باید در اولویت قرار گیرد. متغیر دیگر فضای شکلگرفته در افکار عمومی جهان در مورد مساله فلسطین است. این یک پدیده کمسابقه است و در آینده بر دیپلماسی ایران اثر دارد. چرا که ایران پیشگام حمایت از فلسطین است و میتواند در این مسیر خود را در تعامل با دیگر کشورها تقویت کند. متغیر دیگر که در دیپلماسی ایران مهم است، منطقهگرایی و همسایهگرایی است که در تنشزدایی با همسایگان بسیار مهم است. دولت آینده باید همین سیاست تنشزدایی با همسایگان و کشورهای منطقه را در پیش بگیرد. اتفاقی که در مورد کشورهای عربی صادق است و آنها نوعی همگرایی را نسبت به ایران از خود نشان میدهند. به نظر میرسد باید از این فضا استقبال کرد و از سطح تنش با همسایگان کاست و به سمت همگرایی رفت و این دغدغه بسیار مهمی برای مردم است که باید در دولت آینده در دستور کار ویژه قرار داشته باشد.