اصفهان تا چه حد تغییر میکند؟
عروج شهادت گونه و درگذشت ناگهانی رییس جمهور و همراهانشان در ۳۰ اردیبهشت، انتخابات زودهنگام و خاصی را پیش روی کشور قرارداد که رنگ و بوی تغییر از آن دیده میشود. اگرچه نتیجه انتخابات و نامزدها مبهم است و نمیتوان حدس دقیقی از آن داشت اما در صورت ایجاد گشایشهایی برای اصلاحطلبان و میانهروها، رقابت برای چهرههای نزدیک به دولت سیزدهم و اردوگاه اصولگرایان، با اصلاحطلبان و میانهروها، سخت خواهد بود. رقابتی که بخشی از آن ناشی از تضاد میان اصولگرایان و چند دسته شدن آنهاست. از سوی دیگر آن بخش از طبقه متوسط و آرا خاکستری که به هر دلیل در انتخابات اخیر مشارکت پررنگی نداشتند، حالا در مواجهه با صحنهای قرارگرفته است که میتواند در صورت وجود کاندیداهای مناسب خود، صحنهی انتخابات را رقابتیتر کند. این عامل، یعنی مشارکت بالا ۵۰ درصد، رقیب بسیار بزرگتری برای اصولگرایان از تضاد درونی و کاندیداهای اصلاحطلب است. چنین تصوری از انتخابات باعث میشود احتمال تغییر توسط جامعه جدیتر گرفته شود.
در صورت فرض به قدرت رسیدن یک دولت با نگاههای متفاوت از دولت سیزدهم، چه با نگاه میانهرو از جنس لاریجانی و چه با نگاه اصلاحطلبی از جنس صالحی و خاتمی، استانها باید خود را آماده تغییرات قابلتوجهی کنند زیرا دولت سیزدهم و اصولگرایانی که از ۱۴۰۰ به قدرت رسیدند، تمام تلاش خود را برای گنجاندن نیروهای خود در سمتهای مدیریتی و کارشناسی انجام دادند. همین رفتار باعث شد نام دانشگاه امام صادق هم بیشتر شنیده شود. اگرچه سمتهای انتصابی مدیریتی برای اصولگرایان در تهران بیشتر از شهرستانها جذابیت داشت. شاید بروز و ظهور این سبک نگاهها را در نمایندگان مجلس نیز بتوان یافت، از نظرات عجیب «بانکی پور» تا تصورات «بخشی» درباره دلار که با تعجب و لبخند جامعه و حتی نخبگان اصولگرا همراه شد.
بهعنوانمثال، سایت تابناک، نزدیک به اصولگرایان، با پخش ویدئو صحبتهای بخشی نوشته است:
«پس از انتخاب رسول بخشی دستجردی بهعنوان نماینده اصفهان، ویدیویی از مصاحبه او درگذشته منتشرشده که تأکید میکند: «بعضی اقتصاددانها اجازه نمیدهند که جلوی سفتهبازی گرفته شود. تنها پولی که بر مبنای مدلهای ریاضی در برابر دلار ایستاده ریال است...» حرفهای کامل او که با توجه اوضاع ارزش پول ملی کشورمان در فضای مجازی دستمایه شوخی شده را میبینید و میشنوید.»
استانداری، فرمانداریها، مدیران کل، مدیران کارخانههای عظیم صنعتی و حتی بخشداریها، نقاطی هستند که احتمال تغییر در آنها بسیار است و تغییر هریک از این سمتها، میتواند رنگ و بوی جدیدی به استان بدهد. رنگ و بویی که شاید بتواند استان را بر ریل نگاههای کارشناسی برای عبور از بحرانهای شهری بازگرداند. مشخصاً یکی از مسائلی که در اصفهان به سمت تغییر حرکت میکند، نگاههای اقتصادی مدیران است، نگاههایی که اگرچه از تهران دیکته میشود اما اجرا آن در اصفهان به شکل اصفهان پردازی شده (اصفهانیزه) شرایط را برای بازار بغرنجتر کرده است.
اما اصفهان صرفاً به ادارات دولتی و فرمانداریها خلاصه نمیشود؛ اصفهان دارای ثروت عظیمی در بخش صنعتی است که تغییرات مدیریتی در وزارت صمت، باعث تغییر وسیع در مدیران این حوزه نیز خواهد شد. مدیرانی که صرفا مدیرهای برخی واحدهای صنعتی نیستند و در حیاطخلوتهای این مجموعهها ازجمله باشگاههای ورزشی و مجموعههای وابسته به سمت و جایگاهی رسیدهاند.
بااینوجود هر دولتی که در تیرماه به قدرت برسد، اگر مدیری را در هر گوشه از کشور، توانمند و مفید تشخیص داد، تغییر آن مدیر ضربهای به پیکر دولت است. نگاه سیاسی متفاوت اولویت چندم برای تغییر یک مدیر است و آنچه برای جامعه اهمیت دارد، حضور اشخاصی در سمتهای مدیریتی است که توانستهاند کار خود را بهدرستی انجام دهند. این نمونه در تغییر شهرداران اصفهان پس از سال ۱۴۰۰ نیز رخ داد و در برخی نقاط صحبتهایی از عدمتغییر تعدادی از مدیران شنیده شد که این صحبتها دوام چندانی نیاورد و آن مدیرها نیز تغییر کردند.
روی کار آمدن یک دولت میانهرو و یا اصلاحطلب، صحنهی جالبی از جورچین( پازل) سیاسی ایران نشان خواهد داد. صحنهای که مجلس و شوراهای شهر آن دست اصولگرایان، است. درنتیجه هر جناحی که به قدرت دست یابد، ناچار به تعامل و همکاری مشترک با جریان رقیب است. شرایط کشور نیز دیگر مناسب اخلال جریانها در کار دولت و مجلس نیست و باید چند سال پیش رو را بدون تنشهای سیاسی در سطح دولت و مجلس طی کرد.
جریانات سیاسی اصفهان نیز هنوز بروز و ظهور جدی برای انتخابات نداشتهاند و در سطح اخبار آنچنان وجودی از آنها دیده نمیشود. شاید در اتاقهای دربسته جلساتی برگزارشده باشد و اصولگرایان نزدیک به دولت در حال جمعکردن توان خود برای تبلیغات باشند اما اصلاحطلبان کماکان دچار دودستگی میان طرفداری از کاندیدا حداقلی و یا میانهرو در مقابل حمایت از کاندیدا مطلوب با احتمال رد صلاحیت بالا هستند که پیروز شدن نگاه دوم در میان اصلاحطلبان، احتمال شکست آنها را افزایش خواهد داد. اصلاحطلبان در اصفهان مولفه های قدرت چندانی در دست ندارند و بدنه اجتماعی آنها نیز طی دو سال اخیر ریزش قابلتوجهی داشته است. عدم ارتباط گفتمانی با دهه هشتادی ها و کمرنگ شدن ارتباط با طبقه متوسط و آرا خاکستری، کار را برای اصلاحطلبان در اصفهان و بیشتر استانها، سختتر کرده است. از سوی دیگر اصلاحطلبان در صورت پیروزی در انتخابات، مشخص نیست با کدام چهرهها، سمتهای مدیریتی را به دست میآورند. همهچیز به تیرماه بستگی دارد....