لـوازمخـانگـی در تله مونتاژکاری
تولید بدون راهبرد با دومین صنعت ایران چه کرد؟
یکی از آسیبشناسیهای رایجی که برای پاسخ به چرایی نرسیدن به این مهم در اقتصاد ایران ارائه میشود، نبود رقابت کافی در بین تولیدکنندگان است. واقعیت آن است که هرچند سیاستهای آزادسازی، در برخی کسبوکارها بهتنهایی میتواند سودمند باشند ولی برخی صنایع برای موفقیت به سیاستهای صنعتی هم نیاز دارند که در غیر این صورت تولید آنها مضر هم هست. بررسی صنایع لوازمخانگی و خودروسازی در ایران و مقایسه آن با کشورهای موفق خارجی نشان میدهد میزان تولید بسیاری از کارخانههای ایرانی کمتر از حد بهینه و صرفه اقتصادی است چرا که این بنگاهها در بخش مونتاژ از زنجیره تولید فعالیت میکنند.
معمای ایجاد سراها و شهرها
عدم شکلگیری واحدهای صنعتی بزرگمقیاس باعث میشود امکان سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، ارتقای کیفیت، انتقال فناوری و بازاریابی خارجی بهشدت محدود شود. اتفاقی که تا حد زیادی در صنعت لوازمخانگی کشور رخداده است. از طرف دیگر تعداد بیشازاندازه تولیدکننده ویژند( برند) لوازمخانگی، اضافه ظرفیت، هدر رفت منابع، رقابت مخرب و ظهور محصولات و ویژندهای ( برند) بیکیفیت و ارزانقیمت را در پی داشته است.
برای مثال تعداد کارخانههای تولیدی یخچال و یخزن (فریزر) در کشور ۱۴۰ واحد با ظرفیت تولید بیش از ۱۰ میلیون یخچال و یخزن است. درحالیکه نیاز بازار داخل کمتر از ۳ میلیون یخچال در سال است.بهعبارتدیگر حدود ۷۰ درصد ظرفیت واحدهای تولید یخچال در کشور نهتنها بلااستفاده بوده که علیرغم جهش تولید در این حوزه، میتوان گفت هدر رفت منابع هم در این بخش رخداده است. اصفهان ۷ واحد فعال تولید یخچال تا سال۱۴۰۱داشته و از این نظر در جایگاه چهارم کشور قرار گرفت ولی این تعداد واحد صنعتی فقط۴۸۱هزار یخچال و یخ زن (یخزن) تولید کردند تا اصفهان از این نظر رتبه هشتم کشور را به خود اختصاص دهد! بهعبارتدیگر کارخانههای اصفهان به دلایل مختلف از همه ظرفیت تولیدی خود استفاده نکردهاند. از سوی دیگر تعداد زیاد تولیدکنندگان باعث عدم شکلگیری اقتصاد مقیاس یا صرفه تولید در این صنعت شده بهطوریکه بر اساس گزارشهای وزارت صنعت، حداقل مقیاس اقتصادی برای رقابتپذیری یک واحد صنعتی، تولید سالانه حداقل ۷۰۰ هزار یخچال است. بنابراین نیاز کمتر از سه میلیون بازار داخل به معنی اضافه بودن ۱۳۵ تولیدکننده است.
معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی تهران،وضعیت تولید کالاهای منتخب صنعتی در ۹ ماهه اول سال قبل را منتشر کرده که بر مبنای آن در ۹ ماهه سال ۱۴۰۲ معادل بیش از ۵.۳ میلیون دستگاه لوازمخانگی (شامل یخچال و یخزن، ماشین لباسشویی و کولرآبی) تولیدشده است. بر اساس این آمار تولید لوازمخانگی در ۹ ماهه سال ۱۴۰۲ حدود ۳۲.۵ درصد نسبت به مدت مشابه سال ۱۴۰۱ افزایش داشته است. ارزش بازار لوازمخانگی در ایران شش میلیارد دلار بوده و سهم ۰.۷ درصدی از صادرات غیرنفتی را به خود اختصاص داده تا دومین صنعت بزرگ تولیدی بعد از خودروسازی در کشور باشد. این آمار در حالی ثبتشده که میزان ظرفیت اسمی صنعت لوازمخانگی در ایران برای تولید یخچال و یخزن هشت میلیون دستگاه و برای تولید تلویزیون و ماشین لباسشویی نیز شش میلیون دستگاه بوده ولی میزان تولید در این سه بخش بسیار کمتر از ظرفیت اسمی آن است. بااینوجود سهم صنعت لوازمخانگی کشور از عدد تولید ناخالص داخلی ۱۳درصد برآورد میشود.
حالا دلیل ایجاد شهرها و سراهای لوازمخانگی مشخص میشود. رشد تولیدی که هنوز با ظرفیت واقعی تولید تفاوت ماهوی دارد اما درعینحال روی دست تولیدکننده مانده و به دلیل نبود صرفه اقتصادی، به قیمت گزاف هم تولیدشده و مردم توان خرید آن را ندارند. بنابراین با ایجاد مسیر سرراست و با حمایت ویژه بانکها و مسوولان ذیربط، سعی درفروش محصولات لوازمخانگی تولید داخل دارند. ادغام کنید
حالا با تناقض هدر رفت منابع در عین رشد تولید چه باید کرد؟ پاسخ را میتوان در تجربه غولهای تولیدکننده کشورهای توسعهیافته، پیدا کرد. امروز اگر دقت کنید بسیاری از کارخانههای مشهور و معروف ژاپنی، آلمانی، فرانسوی و کرهای وجود خارجی ندارند، کارخانههایی که هرچند ویژندهای (برند) معتبر و باکیفیتی تولید میکردند که تقاضامحور نیز بود ولی امروز با صرف هزینههای گزاف تحقیق و توسعه در مسیر انقلابهای صنعتی نهتنها در همتایان خود ادغامشدهاند که رنگ فناوریهای جدید را هم به خود دیدهاند. در فضای رقابتی جهانی باید قیمت تمامشده مقبول و کیفیت هم مطلوب باشد و این امر فقط با افزایش شمارگان تولید میسر میشود. درواقع تعدد کارخانهها با تولید اندک و نامطلوب توجیه اقتصادی ندارد. بهعبارتدیگر هرچه شمارگان تولید محصول نهایی بالاتر باشد، هزینههای ثابت، روی تعداد بیشتری از محصولات سرشکنشده و هزینه تمامشده محصول نهایی که با کمک تحقیق و توسعه طراحیشده، پایینتر میآید. به سرشکن شدن هزینههای ثابت روی تعداد زیاد محصول، صرفه مقیاس گفته میشود. به دلیل وجود صرفههای ناشی از مقیاس لازم است که تولیدکنندگان بهاندازه کافی بزرگ بوده و در شمار بالا تولید کنند. از طرفی محدودیت طرف تقاضا ممکن است اجازه حضور تعداد زیاد بنگاه بهاندازه کافی بزرگ در اقتصاد را ندهد. در ادبیات اقتصادی ساختار بهینه صنعت برای این صنایع با فرض محدود بودن طرف تقاضا، ساختاری با تعداد بازیگران کم با شمارگان بالای تولید تعریف شده است.
سیاستهای آزادی ورود به کسبوکارها که در ایران تحت عنوان تسهیل صدور مجوزهای کسبوکار مطرح است، بدون وجود سیاستهای صنعتی، ممکن است برای صنایعی که روند تولید آنها مستلزم تحقیق و توسعه است، نتایج زیانباری به همراه داشته باشد که ایجاد شرکتهای جدید زیادی باهدف مونتاژِ قطعات از آن جمله است. بهعبارتدیگر، سیاستهای آزادسازی ممکن است به تله مونتاژکاری منجر شود و هرگز صنعت بزرگ داخلی شکل نگیرد.
در چنین شرایطی هرچه زودتر اصلاح ساختار صنعت لوازمخانگی باهدف ایجاد تعدادی ویژند(برند) بزرگ ملی با حداقل مقیاس تولید قابلرقابت در بازارهای خارجی باید در دستور کار وزارت صنعت قرار بگیرد. محدود کردن بازیگران یک صنعت مانند تجربه سایر کشورها (الجی و سامسونگ در کره؛ بنز و بیامو در آلمان) به دولت امکان مدیریت و سیاستگذاری بهتر صنعت را نیز میدهد. صادر کنید
هرچند صنعت لوازمخانگی رشد خوبی را در سالهای اخیر تجربه کرده اما پس از اشباع بازار دیگر امکان رشد مبتنی بر بازار داخل وجود ندارد و تنها راه تداوم رشد، حرکت به سمت بازارهای صادراتی است. بااینحال با توجه به توانمندیهای تولیدکنندگان داخلی و مشکلات مربوط به تحریم و ضعف سایر زیرساختها، شرایط برای صادرات مهیا نبوده و بهرغم رشد قابلتوجه صنعت لوازمخانگی در چند سال اخیر، هنوز فاصله تولیدکنندگان ایرانی با رقبای بینالمللی قابلتوجه است.
از سوی دیگر دغدغه و تمرکز دولت و وزارت صمت بر کنترل قیمتها بوده و برنامهای برای اصلاح ساختار صنعت لوازمخانگی و کمک به ارتقای رقابتپذیری این صنعت ندارد. در چنین شرایطی نهتنها نمیتوان به موفقیت در صادرات امیدوار بود، بلکه به دلیل ساختار صنعتی غیر بهینه به دلیل تعداد زیاد تولیدکنندگان خرد و غیراقتصادی، رقابت مخرب و هدر رفت منابع نیز اتفاق افتاده است.
پس از سال ۹۷و خروج ویژندهای(برند) معتبر خارجی لوازمخانگی از ایران، رشد کمی صنعت لوازمخانگی اتفاق افتاد ولی انتظار جامعه این است که این رشد کمی با دستاوردها و پیشرفتهای کیفی همراه باشد. امروز هرچند میتوان گفت که کیفیت تولیدات ایرانی نسبت به سالهای قبل تا حد زیادی بهتر شده ولی در مقایسه با فناوریهای روز دنیا هنوز فاصله وجود دارد.
برای رهایی از اضافهتولیدی که روی دست کارخانهها مانده، باید صادرات افزایش یابد اما حرکت به سمت صادرات نیازمند رساندن کیفیت تولید به سطح جهانی است. حمایت از تولید یا ایجاد سیاست صنعتی برای توسعه صنایع داخلی، مشکلات و موانع خود را دارد. بهعبارتدیگر، کیفیت پایین و قیمت بالای محصول داخلی در کشورهای درحالتوسعه با توجه به شرایط و زیرساختهای باکیفیت پایین این کشورها و حل این مشکلات، نیازمند ورود دولت است. اما وقتی دولت برنامهای برای صنعت نداشته باشد نمیتوان انتظار داشت که تولید در کشورهای درحالتوسعه همانند کشورهای توسعهیافته شکل بگیرد. بنابراین میتوان گفت که دولت در ایران برنامهای برای صنعت لوازمخانگی ندارد و ازاینرو نمیتوان انتظار زیادی از این صنعت داشت. بر مبنای مطالعات وزارت صمت، حداقل مقیاس برای تولید رقابتی یخچال و یخزن، چیزی در حدود تولید سالانه ۷۰۰ هزار دستگاه است. یعنی برای تولید رقابتی و استفاده از صرفههای مقیاس در بازار یخچال و یخزن، وجود سه بنگاه تولیدی کافی است. درحالیکه در بخش یخچالفریزر بیش از ۱۰۰ تولیدکننده ۲ میلیون دستگاه یخچال یخزن تولید میکنند. واضح است که این مقیاس تولید و ساختار صنعتی نمیتواند تولید رقابتی انجام دهد. در خصوص وضعیت تولید هم استراتژی خاصی بهغیراز رشد بیبرنامه تولید به چشم نمیخورد. در ایران تنها دغدغه و مطالبهای که از سوی نهادهای ذیربط مطرحشده، مسئله قیمت یا به عبارت بهتر دغدغه رفاهی مردم است.
در حال حاضر فقط به لطف ممنوعیت واردات و بدون حمایت خاص دیگری صنایع داخلی تا حدی رشد تولید را تجربه کردند. این رشد خودکار شرایطی را به وجود آورده که وزارتخانه صمت نمیتواند به این صنعت بیتفاوت باشد و بهجای مواجهه با صنعت لوازمخانگی از زاویه سازمان حمایت و بحث قیمت، باید با نگاه توسعهای و همراه شدن با تولیدکنندگان قدم بردارد. یعنی راهبرد توسعه این صنعت را مشخص کند و سیاست تجاری، ارزی و مالی مربوط به این صنعت را سامان بدهد. البته که مسئله قیمت هم موضوع مهمی است، ولی اگر تمام ظرفیت و توجه دولت به قیمت معطوف بوده و به توسعه صنعت لوازمخانگی توجه اندکی شود، مشکلی حل نخواهد شد.