دیپلماسی اقتصادی بعد از تنشزدایی سیاسی
نقش عربستان و امارات در دیپلماسی اقتصادی جدید ایران چیست؟
بنابراین در حال حاضر این منطقه اقتصادی پتانسیلهای بسیار زیادی برای توسعه و سرمایهگذاری دارد و مورد توجه سرمایهگذاران کشورهای مختلف است. در این میان با توجه به قرابت و نزدیکی جغرافیایی که بین ایران و این کشورها وجود دارد طبیعتاً ایران نباید از این ظرفیت بسیار بزرگ برای توسعه اقتصادی و تجاری غافل شود. روندی که در کشورهای عضو GCC و مشخصاً امارات و عربستان و قطر شروع شده به سمت تقویت قدرت اقتصادی و تجاری بوده است. در میان این کشورها امارات متحده عربی جایگاه ویژهای دارد، به این دلیل که توسعه اقتصادی و تجاری در این کشورها ابتدا از دوبی و با ایدههای شیخ محمد بنزاید شروع شد و بعدها به قطر سرایت کرد و چند سالی است که عربستان نیز در این مسیر قرار گرفته و عمان و کویت هم برنامههایی برای توسعه اقتصادی دارند، بنابراین شاهد این هستیم که پیشرفتهای امارات متحده عربی در این زمینه به مراتب چشمگیرتر است.
امارات متحده عربی شرکتهای زیادی برای توسعه اقتصادی، توسعه بنادر، توسعه کشتیرانی، توسعه تجاری، توسعه مالی و بورس تاسیس کرده است؛ به عنوان مثال شرکت دوبی پورت یا DP در کشورهایی مانند جیبوتی، سومالی و سایر کشورهای منطقه فعالیت زیادی دارد و مهارتهای زیادی در ساخت بنادر و فرودگاهها دارد، ضمن اینکه دوبی مرکز مالی منطقه خلیجفارس، دریای سرخ و به نوعی خاورمیانه است و با افزایش سرمایهگذاری ژاپن، اروپا، چین و کرهجنوبی در منطقه خلیجفارس اهمیت دوبی دوچندان میشود. از اینرو در اینجا پتانسیل بزرگی وجود دارد که نباید از آن غافل شد. امارات متحده عربی، قطر و عربستان برنامه بلندمدتی را برای کاهش وابستگی به نفت و حرکت به سمت متنوع کردن اقتصاد خود آغاز کردند که این اقدام جنبههای مختلفی دارد، از سرمایهگذاری در شرکتهای بزرگ جهانی، خرید زمین در کشورهای قارههای مختلف برای کشت محصولات غذایی و تامین امنیت غذایی گرفته تا حضور در کشورهای آفریقایی و اقداماتی از این دست.
آخرین اقدام را نیز شاید بتوان در راستای افزایش تکیه بر هوش مصنوعی و ایجاد شغل از این طریق دید و در این زمینه هم موفقیتهای آنان قابل توجه است. برای مثال در برنامه 2023 عربستان هم آمده که این کشورها به دنبال این هستند که پیش از کاهش مضاعف اهمیت نفت در اقتصاد جهانی بتوانند خود را از وابستگی به نفت رها کرده و در حوزههای دیگری مانند انرژیهای تجدیدپذیر، هوش مصنوعی و... سرمایهگذاری کنند. بنابراین در حوزه GCC ظرفیت زیادی وجود دارد.
در حوزه سیاسی و ژئوپولیتیک هم این کشورها به این جمعبندی رسیدهاند که تنشهای خود را با همسایگان به حداقل برسانند و طی دو، سه سال اخیر شاهد این بودیم که امارات و عربستان رابطه خود را با ترکیه و ایران عادیسازی کردند و همینطور به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل حرکت میکنند؛ از طرفی روابط خود را با روسیه، ژاپن، چین و هند گسترش دادند و خود را از اتکای بیش از حد به آمریکا خلاص کردند. اگرچه از نظر امنیتی همچنان به آمریکا وابسته هستند اما سرمایهگذاری زیادی در حوزه دفاعی انجام دادند. بنابراین در کل کشورهایی مثل امارات و عربستان در حال حرکت به سمت ظرفیتسازی اقتصادی و تجاری هستند. از طرفی ایران و قطر از گذشته روابط خوبی داشتهاند و قطر هم تلاش کرده با ایران روابط نزدیکی داشته باشد. زمانی که قطر از سوی عربستان و امارات و مصر تحریم شد، ایران و ترکیه از جمله کشورهایی بودند که همچنان به قطر کمک میکردند، اما ما همچنان با امارات متحده عربی و عربستان به دلیل رقابتهای منطقهای، مسائل سوریه، محور اخوانیه و محور مقاومت تنشهایی داشتیم که خوشبختانه در دو سال گذشته کمتر شده است.
با عادیسازی روابط ایران و عربستان در بعد امنیتی و سیاسی این انتظار وجود دارد که همکاریهای اقتصادی ایران و عربستان هم بیشتر شود تا مکملی برای عادیسازی روابط سیاسی باشد، چرا که متاسفانه در دو سال گذشته و بهرغم حل مشکلات سیاسی و امنیتی این دو طرف، هنوز حجم روابط و همکاریهای اقتصادی عربستان محدود است و این به این معناست که وابستگی متقابل اقتصادی و تجاری دو کشور همچنان کم است و از نظر سیاسی باعث میشود روابط دو طرف همچنان در مقابل اتفاقات پیشبینینشده آسیبپذیر باشد. به عبارت دیگر ما باید بتوانیم وابستگی متقابل دو طرف را افزایش دهیم تا روابط سیاسی نیز مستحکمتر باشد و آسیبپذیری کمتری پیدا کند. در مورد امارات هم همینطور، البته امارات همواره تمایل به سرمایهگذاری در ایران داشته و این تمایل را ابراز نیز کرده است، اما در طرف ایرانی به دلیل فقدان اجماع در داخل و موانع اداری این اتفاق نیفتاده است. مثلاً از زمانی که محمد بنزاید برادر خود را به ایران و بعد از آن به ترکیه فرستاد ترکیه تا الان نزدیک 20 میلیارد دلار سرمایهگذاری از امارات جذب کرده، اما بهرغم توافق ایران و امارات برای گسترش سرمایهگذاری همچنان حجم روابط ایران و امارات در این حد نیست.
ایران در حوزه جنوب شرقی و در منطقه آزاد چابهار در سواحل مکران نیازمند سرمایهگذاری است و با توجه به اینکه هند بر اثر فشارهای سیاسی آمریکا به تعهدات خود در گسترش زیرساختها در بندر چابهار عمل نکرده گفته میشود که یکی از گزینههای ایران برای انجام این کار امارات متحده عربی و دوبی است و گزینه خوبی هم محسوب میشود، چون دوبی در این زمینه سابقه زیادی دارد و میتواند کار زیادی انجام دهد، البته موانعی هم وجود دارد، هم در طرف ایرانی و هم در طرف امارات و هم در مورد طرفهای ثالث، به نوعی میتوان گفت که آمریکا تمایل به این کار ندارد، پاکستان هم به دلیل سرمایهگذاری در بندر گواتر دوست ندارد اسکله شهید بهشتی یا بندر چابهار به رقیب جدی برای بندر گواتر تبدیل شود. موضع چین هم به دلیل سرمایهگذاری زیادی که در بندر گواتر انجام داده تا حدی مبهم است. بنابراین در برابر دیپلماسی اقتصادی ایران با کشورهای امارات و عربستان موانعی وجود دارد که البته میتوان آنها را رفع کرد. همانطور که اشاره شد ظرفیت و پتانسیل امارات در توسعه بنادر و توسعه تجاری از عربستان بیشتر است. عربستان اگرچه حرکت در این مسیر را شروع کرده اما با توجه به اینکه امارات سابقه و توانایی بیشتری دارد، بنابراین دیپلماسی اقتصادی ایران و امارات میتواند سرعت بیشتری بگیرد.
اما طبیعی است که سرمایهگذاری نیازمند وجود محیطی آرام و باثبات و به دور از تنش است، بنابراین هر چه میزان تنش در منطقه خاورمیانه و مخصوصاً کشورهای حوزه خلیجفارس کمتر شود، احتمال گسترش همکاریهای اقتصادی ایران و امارات و عربستان بیشتر میشود و برعکس هرچه شاهد افزایش تنش در منطقه و پیشبینیناپذیر شدن شرایط منطقه شویم، بهتبع آن تمایل امارات و عربستان برای همکاری اقتصادی با ایران کمتر خواهد شد.