کرکرههای پایین
محسن جلالپور از مهمترین موانع مقابل صادرات ایران میگوید
این مسئله برای سیاستگذاران هم به منظور اتخاذ برخی اقدامات برای حذف یا حداقل کاهش آثار آنها دارای اهمیت است. این توضیح شناسایی و اولویتبندی موانع صادرات و ارائه راهکارهای توسعه صادرات صنایع کوچک و متوسط است که در ابتدای این گفتوگو به آن اشاره شد. محسن جلالپور، تاجر و صادرکننده ایرانی معتقد است؛ مهمترین مشکل صادرات ایران این است که مثل یک مغازه پر از محصول است، ولی درها و کرکرههای مغازه بسته است. او بر این باور است که ایران تحت تحریم و محدودیتهای ارتباطات با جهان، در کنار سیاستگذاری نادرست در حوزههای مختلف از جمله صادرات، نمیتواند روزگار خوبی در آینده داشته باشد.
مهمترین مشکل ایران در حوزه صادرات چیست؟
مهمترین مشکل ما در حوزه صادرات عدم باور و شناخت و فقدان نگاه درست و منطقی به صادرات است. تعریف درستی برای مسئولان و سیاستگذاران در حوزه صادرات وجود ندارد. وقتی از صادرات حرف میزنیم، یعنی با دنیای خارج از مرزهای ایران مراوده کاملاً آزاد و رقابتی در ارائه کالا و خدمات و کلیت مسائل اقتصادی داشته باشیم. همه کشورهای دنیا چنین رویکردی را در حوزه صادرات دارند. اولین نکته ضروری این است که باید روابطمان با کشورهای دیگر بهبود پیدا کند. وقتی مشکل بزرگی به نام مسدود بودن رابطه با بسیاری از کشورها وجود دارد، یعنی باور درست و دانش صحیحی در این زمینه در ذهن سیاستگذاران ما وجود ندارد که این مسئله خود مشکلاتی برای ما درست میکند. وقتی فهم مناسبی از مناسبات صادرات وجود ندارد، ارتباطات خود را با دنیا محدود میکنیم. فکر میکنیم ارتباط با چند کشور محدود میتواند مشکل ما را حل کند. باور نداریم که آن کشورها ارتباطاتی با کشورهای دیگر دارند و اگر ما نتوانیم در سطح جهان رقابت داشته باشیم و در بحث تولیدی که در دنیا انجام میشود، کیفیت، قیمت و... را از دست دهیم، و نتوانیم در این رقابت جهانی حضور داشته باشیم، به خودی خود کیفیت و بازار خود را حتی با این کشورهای محدود هم از دست میدهیم. وقتی یک کشور با آمریکا و اروپا و کشورهایی که ما را تحریم کردند، ارتباط دارد و ما با آن کشور ارتباط داریم و میخواهیم کالایی را صادر کنیم، باید بدانیم اولویت اول آنها این است که از تحریم ما آسیب نبینند. همین امروز شرایطی که پسته ایران دارد، جای تعجب دارد. پسته ایران مختص ایران است، اکنون بسیاری از کشورها پسته ما را دوست دارند و طعم و مزه پسته ما را میپسندند و با ما هم مشکل ندارند، ولی پسته ما را نمیخرند. چون میگویند نمیخواهیم به اسم صادرات و واردات با ایران مشمول تحریم شویم. یعنی آنها نگران هستند که به اسم بازرگانی با ایران بقیه کالاهایشان محدود و مشمول تحریم شود. اولین مشکل در زیرمجموعه عدم شناخت از صادرات این است که ما باید ارتباطات درستی داشته باشیم. دومین مسئله این است که باید ثبات داشت. نگاه غلط و نادرستی در کشور در مورد صادرات وجود دارد، بنابراین سیاستگذاری درستی نیز در حوزه صادرات وجود ندارد. صادرات مسئلهای بلندمدت است. ۵۰ سال پیش، گذشتگان ما پستهای را کاشتهاند و امروز ما داریم آن را صادر میکنیم. شاید ۲۰ سال دیگر ما محصولی داشته باشیم که امروز باید ریشه آن را به خاک بسپاریم. بنابراین نگاه کوتاهمدت به پدیده صادرات مشکل ما را بیشتر میکند.
چه موانعی پیشروی صادرات ایران وجود دارد؟
موانع زیاد است. اصلیترین مانع پیشرفت صادرات ایران، تعاملات بینالمللی ماست. من همیشه میگویم؛ ما مثل مغازهای هستیم که معلوم نیست کِی کرکرهاش بالاست. اینکه درون این مغازه چه کالایی است اصلاً مهم نیست. ما کالا تولید میکنیم اما کرکره مغازه پایین است. درهای کشور بسته و کشور تحت تحریم و محدودیتهای خودساخته است. وقتی چنین اتفاقی رخ داده، چطور میتوان محصول تولیدشده را در بازار عرضه کرد؟ پس مانع اصلی تحریم و ارتباطات کشور است. باید مسئله تحریم حل شود تا موانع جدی پیشروی صادرات ایران نیز برداشته شود. ما حتی با کشورهای همسایه مثل عراق مشکل ارتباطات داریم. ما حتی در عراق و افغانستان هم نفوذی نداریم. در سوریه که این همه خرج شده نفوذی نداریم. مشکل اصلی این است که کرکره کشور برای ورود به بازارهای جهانی بسته است. باید این راههای ارتباطی باز شود.
آیا حل مشکلات صادرات ایران واقعاً به اینکه چه دولتی در ایران بر سر کار باشد مربوط است یا نیاز است سیاستگذاریهای کلان اقتصادی و سیاسی تعریف تازهای داشته باشند؟
دولتها در همین عرصه ارتباط بینالملل روال متفاوتی دارند. مثلاً یک دولت روابط منطقی پیش گرفت و بهترین صادرات را در آن سالها داشتیم. در یک دوره مسئله برجام توانست مسائل ارتباط بینالمللی را تسهیل کند و خوب توانستیم عمل کنیم. بنابراین دولتها موثر هستند، اما نه در اینکه در عرصه صادرات چه کمکی میکنند. مهمتر این است که این دولتها در عرصه بینالملل چه عملکرد و رویکردی دارند. وقتی کابینه دولتها انتخاب میشود، از من میپرسند که نظرتان در مورد تیم اقتصادی دولت چیست؟ همیشه پاسخ میدهم که به تیم اقتصادی دولت نگاه نکنید، بلکه بر تیم بینالملل تمرکز کنید. اگر تیم بینالمللی خوبی در کشور روی کار آید، تیم اقتصادی هم میتواند خوب عمل کند حتی اگر آن کارآرایی صددرصدی را نداشته باشد. اما اگر عرصه بینالمللی بسته باشد، حتی اگر تیم اقتصادی توانمندی روی کار باشد از عهده کار برنمیآید. کمااینکه در دوره دوم روحانی تیم اقتصادی ضعیف نبود اما عرصه بینالمللی تنگ شد. بعد از آن هم سیاستگذاریهایی که در مورد اقتصاد میشود مهمترین اتفاقات را در تجارت رقم میزند. هر دولتی که بیشتر به اقتصاد ورود کند و بیشتر به کنترل بازار و قیمتها و مدیریت بازار روی آورد، محدودیت بیشتری در صادرات و تولید و در فضای اقتصادی ایجاد میکند. مسلم است که هرچه دولتها فضای کسبوکار را رقابتیتر و آزادتر کنند و در اختیار بخش خصوصی و بازارها قرار بدهند، شرایط برای تولید و صادرات و رقابت مهیا میشود و هرچه تنگنا را بیشتر و فضا را گلخانهای کنند، مشکلات بیشتر میشود و روی صادرات تاثیر جدی میگذارد.
راهکارهای برونرفت از چالشهای صادراتی را در شرایط کنونی و با توجه به تمامی محدودیتها چه میدانید؟
در وهله اول، گره اصلی و بزرگ، همان برگشت به روابط بینالمللی و منطقی با دنیاست و رویکردهایی مثل برجام یا زنده کردن برجام است یا رویکردهایی که با دنیا، هم ارتباط از روی مصلحت و عزت و حکمت داشته باشیم، هم ارتباط واقعی و منطقی، که همه اینها با هم در بسیاری از کشورها وجود دارد. بسیاری از کشورها استقلال خود را دارند و اقتصاد محکم و پابرجا و توسعه دارند و هیچ باجی هم به دیگران نمیدهند. اینطور نیست که ما فقط دو راه داشته باشیم. بنابراین بهترین کار حکمفرما کردن رویکرد درست در ارتباط با دنیاست. بعد از آن اصلاح بسیاری از قوانین است که باید بعد از برقراری روابط حسنه با دنیا اتفاق بیفتد و شروع کنیم به اصلاح و آزاد کردن تنگناهایی که ساختهایم.