روابط صادراتمحور
چرا ایجاد رابطه بینالمللی در نمایشگاههای تجاری مهم است؟
از سوی دیگر، مدتهای طولانی است که بخش خصوصی را بین زمین و هوا نگه داشتهاند. هنوز تکلیف این بخش مشخص نیست. در همه سیاستهای اقتصادی بر توسعه بخش خصوصی تاکید میشود اما در عمل اجازه رشد به این بخش نمیدهند. تا زمانی که شرکتهای بزرگ بخش خصوصی که قابلیت رقابت با شرکت بینالمللی را داشته باشند شکل نگیرند، صحبت از توسعه صادرات شوخی است.
پایداری روابط بینالمللی، مولفه مهمی در توسعه صادرات است. در یک فضای ناپایدار دیپلماتیک هیچگاه با رشد و جهش صادراتی مواجه نخواهیم شد. چرا هاب هوایی اول به استانبول و دوبی و حالا به قطر رفت؟ اگر این هاب هوایی در ایران شکل میگرفت، چه میزان درآمد میتوانست برای ایران ایجاد کند؟ از زمانی که منطقه ناامن شده، آسمان ایران محل امنی برای پروازهای بینالمللی نیست و درآمد ایران از حملونقل هوایی کاهش چشمگیری پیدا کرده است. در صورتی که با دیپلماسی صحیح میتوانستیم میلیاردها دلار درآمد را جذب کنیم. ما از منظر ارتباطات دریایی هم تواناییهای بسیاری داریم. ایران میتواند به هاب دریایی هم تبدیل شود. قرار بود بندرعباس به هاب منطقهای تبدیل شود. هفت کشور محصور در خشکی با ما در ارتباط هستند. هاب دریایی باید در ایران تشکیل میشد اما به دلیل ارتباط ضعیف ما با دیگر کشورها، این مزیت را هم از دست دادیم. اهمیت دیپلماسی پویا و فعال و همینطور تعیین تکلیف با جهان، برای توسعه صادرات بسیار مهم و اساسی است.
باید بتوانیم در موافقتنامههای منطقهای و بینالمللی عضو باشیم. در موافقتنامههای منطقهای و بینالمللی عضو نیستیم و طبیعتاً از مزایایی هم که این توافقنامهها میتوانند برای ما ایجاد کنند محروم ماندهایم. این مسئله اهمیت دیپلماسی خارجی را مشخص میکند. اما این مسئولیت تنها بر عهده وزارت امور خارجه نیست و نباید تنها از وزارت امور خارجه انتظار داشت. حاکمیت در همه سطوح باید چنین دغدغهای داشته باشد. اگر بتوانیم مشکلاتمان را با دنیای خارج حل کنیم، این مسئله بر صادرات و تجارت ما قطعاً تاثیرگذار است. بهطور مثال، در ایامی صادرات ما به عربستان زیاد بوده است. سیمان یکی از کالاهایی است که به عربستان صادر میکردیم. اما بعد از حمله به سفارت عربستان، بسیاری از صادرکنندگان سیمان ما دچار مشکل شدند. به همین دلیل است که من به شدت معتقدم دیپلماسی خارجی در عرصه تجارت بسیار مهم است.
در دهه گذشته صادرات به روسیه هم فرصت بسیار خوبی برای ما بود. ما میتوانستیم به شکلی حسابشده و درست، بخشی از بازار روسیه را در دست بگیریم اما به دلایل مختلف این اتفاق رخ نداد. چنین فرصتی را در دهه 70 و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از دست دادیم. در بازار عراق هم فرصتسوزی کردیم. شاید یکی از مهمترین مشکلات ما این است که تولیدکننده در حد و اندازه بازارهای جهانی نداریم. یا شاید بهتر است بگوییم تاجر در حد و اندازه بازارهای جهانی نداریم. قطعاً یکی از ضعفهای ما این است که اندازه تولیدکنندگان و صادرکنندگان ما کوچک و نزدیک به متوسط است. تولیدکنندگان خرد ما نمیتوانند وارد بازارهای جهانی شوند. یکی از مشکلات ما ضعف اتحادیهها و پایانههای صادراتی است که بتواند تولیدات خرد را جمع کرده و با یک برند واحد صادر کند. بخش خصوصی ظاهراً چنین اقداماتی را آغاز کرده و امیدوارم در زمینه مرکبات و انواع میوه شاهد این حرکت باشیم.
در ارتباط با روسیه ما با دوستان صحبتهایی داشتیم. همه شرکتهای تولید غذایی ما استاندارد کافی را که مورد تایید روسیه باشد، نداشتند. تنها برخی از شرکتها این استاندارد را داشتند. طبیعتاً برای بسیاری از صادرات ما خط سبز اجرا نشد. پس کالایی که هم استاندارد باشد و هم تولید آن همیشه تداوم داشته باشد، وجود نداشت.
هیچ کشوری نیست که بدون سیاستگذاری صحیح، به توسعه دست پیدا کرده باشد. وصل شدن به شرکتهای جهانی بسیار مهم است. زمانی میتوانیم در امر تولید و صادرات موفق شویم که بخشی از زنجیره تولید جهانی باشیم. نمایشگاههای بینالمللی فرصت ایجاد رابطههای مختلف را برای تجار و حتی حکمران ایجاد میکند.