محوری پایین کوچک copy

با کمی دقت متوجه موضوع فراگیر (تِرِند) جدید دیگری در حوزه برند سازی می‌شویم. برند سازی کشورها و شهرها. برند سازی شهری فرآیند استراتژیک برای ارتقای تصویر، هویت و شهرت یک شهر برای جذب ساکنان، گردشگران، سرمایه‌گذاران و کسب‌وکارهاست. برند سازی شهری با یک داستان متفاوت از شهر شروع می‌شود و با استفاده از هویت بصری، ویژگی‌ها، ارزش‌ها و آرزوهای منحصربه‌فرد آن شهر را به گوش دیگران می‌رساند.

یک برند شهری قوی با رویکرد جامع مدیریت شهری، می‌تواند یک شهر را از رقبای خود متمایز کند و مانند کمپین « I LOVE NEWYOURK » که در سال 1977 در شهر نیویورک آمریکا باهدف جذب گردشگر برگزار شد، غرور مدنی و حس علاقه‌مندی به شهر را در مردم نیویورک تقویت کرد و همچنین فرصت‌های اقتصادی بسیاری را به وجود آورد.

یک برند شهری شفاف و مشخص می‌تواند سرمایه‌گذاران خصوصی و مرتبط را جذب کند، توسعه اقتصادی را تحریک کند و فرصت‌های شغلی جدید به وجود بیاورد. سرمایه‌گذاران به سمت شهرهایی باشهرت مثبت، زیرساخت‌های قوی و محیط تجاری مساعد جذب می‌شوند. علاوه بر آن گردشگران که منبع درآمد قابل‌توجهی برای بسیاری از شهرها هستند، با برجسته شدن جاذبه‌های منحصربه‌فرد، میراث فرهنگی و فرصت‌های تفریحی، به سمت این شهر سرازیر خواهند شد و با بازدیدهای مکرر و اقامت طولانی‌تر مشاغل محلی و بخش‌های مهمان‌نوازی رونق بیشتری می‌گیرند. با به وجود آمدن محیط اقتصادی پررونق و جذب شدن سرمایه‌گذاران متعدد، متخصصان ماهر، کارآفرینان و استعدادهای خلاق، مهاجرت نخواهند کرد و حتی نخبگان دیگر شهرها را به‌سوی خود می‌کشند. یک برند شهری جذاب که بر کیفیت زندگی، نوآوری و نشاط فرهنگی تأکید دارد، می‌تواند شهر را برای نیروی کار جذاب‌تر و باعث رشد اقتصادی و نوآوری شود. این اتفاق انسجام اجتماعی، مشارکت مدنی و احساس تعلق مشترک بین ساکنان شهر را تقویت می‌کند. در دنیایی که به‌طور فزاینده رو به جهانی‌شدن است، شهرها برای استعداد، سرمایه‌گذاری و گردشگری در مقیاس جهانی باهم رقابت می‌کنند. درنتیجه، برند سازی شهری برای پیشرفت شهرها در چشم‌انداز رقابتی امروز ضروری است. شهرها با شکل دادن به ادراکات، جذب سرمایه‌گذاری، هدایت گردشگری، پرورش استعدادها، ارتقای انسجام اجتماعی و پذیرش پایداری می‌توانند جوامعی قوی، انعطاف‌پذیر و پر جنب‌وجوش به نفع همه بسازند.

تاثیر ورزش در برند سازی شهری

اگر کمی اهل ورزش و پیگیر مسابقات ورزشی باشید، شاید به این سوال رسیده‌اید که ورزش یا آچار فرانسه تبلیغاتی؟ رویدادی که مخاطبان زیادی را میخکوب خود می‌کند. حتی کشورهای استعمارگر نیز طبق تقویم‌های مهم ورزشی فعالیت‌های خود را برنامه‌ریزی می‌کنند که تا لنز دوربین‌ها، چشم مردم و میکروفون خبرگزاری‌ها به سمت ورزش است سود کلان خود را به جیب بزنند. استفاده تبلیغاتی از ورزش زمانی آغاز شد که کنار زمین‌های ورزشی اسم نمانام‌های (برند) مختلف دیده می‌شد. بعدها اسم شرکت‌های روی لباس‌ها آمد، تبلیغات حین پخش مسابقه و هزار و یک‌راه دیگر برای دیده شدن و شناخته شدن بکار گرفته شد. حالا اما ورزش کاملا محسوس و علنی‌تر از گذشته برای ترویج فرهنگ و گاهی تحمیل عقاید مردم یک کشور یا یک شهر استفاده می‌شود. کشورها از ورزش برای بیشتر نشان دادن فرهنگ و تمدن خود استفاده می‌کنند. نمونه آن قطر که در سال 2022 موقع بالا بردن جام قهرمانی توسط لیونل مسی، عبای قطری روی دوشش انداخت و این صحنه برای همیشه در تاریخ جهان ثبت شد. همین اتفاق را چندی پیش در جشن قهرمانی جام ملت‌های آسیا نیز تکرار کرد. قطر که حدودا ده سال پیش ادعا کرد توانایی برگزاری جام جهانی تمام رشته‌های ورزشی را دارد و انصافا هم به حرفش عمل کرد. وقتی به این فکر میکنیم که چه زیرساخت‌هایی برای برگزاری یک جام جهانی نیاز است، واقعا آدمی از آن ادعا، همت بالا و آن همه دلاری که در مسیر درست و مشخصی خرج کردند حیرت می‌کند. این نوع فعالیت هدفمند کشورهای حوزه خلیج فارس و به نمایش گذاشتن عقایدشان در کنار منفعل بودن و گاهی گل به خودی زدن‌ها، زنگ خطری برای کشورماست. ما اشتراکات زیادی با این کشورهای کوچک پولدار از نظر فرهنگی و جغرافیایی داریم که ریشه در تاریخ مشترک دارد که در جای خود بسیار هم جذاب است ولی جایی خطرناک می‌شود که جهان آن فرهنگ، عقاید و رسوم را به اسم سرزمین‌هایی جز ایران بشناسند. حالا شاید بیشتر نگران نام خلیج فارس در ده سال آینده باشیم. اسطوره‌های مطرح ورزشی دنیا که با دلار عربی مهمان آنها می‌شوند در رسانه‌ها هرگز به دنبال نام تاریخی و اصیل خلیج فارس نمی‌گردند و اسمی را به زبان می‌آورند که میزبان شان دوست دارد و اسمی را به گوش میلیون‌ها هوادار خود می‌رسانند که برایش پول گرفته اند. با فحاشی کردن، رگ غیرت بیرون دادن و مصاحبه هم هیچ چیز درست نمی‌شود. کشورهای عربی هدف‌دارند و از ابزار قدرتمندی برای رسیدن به آن استفاده می‌کنند. این ما هستیم که باید متوجه وخامت اوضاع شویم و رویکرد تازه‌ای در نظر بگیریم. ورزش، به دلیل توانایی بالا در جذب مخاطب، برانگیختن احساسات و ایجاد تجربیات جمعی، نقش شگفت‌انگیزی در شکل دادن به هویت و درک شهرها و کشورها دارد. شهرها و کشورها از ورزش به عنوان ابزاری قدرتمند برای برند سازی خود استفاده می‌کنند.

محوری پایین_1 copy

شهرها برای میزبانی رویدادهای ورزشی بزرگ مانند بازی‌های المپیک، جام جهانی فوتبال، مسابقات سوپربول و تورنمنت‌های بین‌المللی به عنوان ابزاری برای نمایش زیرساخت‌ها، مهمان‌نوازی و میراث فرهنگی خود در صحنه جهانی، رقابت می‌کنند. میزبانی موفق چنین رویدادهایی می‌تواند چهره یک شهر را متحول کند، به عنوان مثال، میزبانی بارسلونا از بازی‌های المپیک تابستانی 1992، شهر را احیا کرد و بازسازی شهری، گردشگری و رشد اقتصادی عجیبی را به دنبال داشت. به همین ترتیب، جام جهانی فوتبال 2010 در آفریقای جنوبی که همه آن را با صدای کرکننده شیپورهای ووزلا به خاطر دارند، پیشرفت و اتحاد این کشور را به نمایش گذاشت و تأثیر مثبت ماندگاری بر تصویر جهانی آن کشور گذاشت. رویدادهای ورزشی بزرگ فرصت‌های ارزشمندی را برای معرفی برندها و فعال شدن حمایت مالی ارائه می‌دهند. المان‌های برند شهر مانند لوگو و شعار در مکان‌های رویداد، برنامه‌های پخش و تبلیغات به نمایش گذاشته می‌شوند و باعث افزایش دیده شدن شهر می‌شود. مکان‌های ورزشی نمادین مثل استادیوم ومبلی در لندن، استادیوم لانه کبوتر در پکن و زمین کریکت ملبورن در استرالیا به نمادی از استعداد ورزشی و میراث فرهنگی شهرهای خود تبدیل‌شده‌اند. این مکان‌ها نه تنها میزبان رویدادهای ورزشی هستند، بلکه به عنوان مکان‌های دیدنی برای جذب گردشگران و القای حس غرور در بین ساکنان عمل می‌کنند. وجود چنین مکان‌هایی هویت شهر را به عنوان یک مقصد ورزشی تقویت می‌کند و به روایت برند شهر کمک می‌کند. از طرف دیگر مردم شهر با دیدن چنین بنای باشکوهی خاطرات خوب یک میزبانی را به خاطر می‌آورند. همیشه هم برای ساخت برند شهری از طریق ورزش نیازی به میزبانی المپیک نیست. شهرها با فعال کردن بخش ورزش همگانی خود، ساخت امکانات تفریحی_ورزشی بیشتر و لیگ‌های محلی باعث می‌شوند تا فرهنگ ورزشی و نشاط را افزایش دهند. این رویکرد شهروندان را درگیر می‌کند، سبک زندگی فعال و حس غرور جامعه را نیز تقویت می‌کند؛ مانند شهرهای اصفهان یا تبریز که به دلیل حمایت پرشور خود از تیم‌های سپاهان و تراکتورسازی شناخته می‌شوند و این حمایت به هویت و برند شهر تبدیل‌شده‌ است.

ارتقای سلامت، تناسب‌اندام و رفاه دیگر تاثیر ورزش در برند سازی شهری است. چه کسی زندگی کردن در شهری سرحال و شاداب را دوست ندارد؟ پارک‌ها، جاده‌های سلامت و امکانات ورزشی به کیفیت زندگی شهر کمک می‌کنند و ساکنانی را جذب می‌کنند که برای یک سبک زندگی فعال ارزش قائل هستند.  ورزش بستری برای تبادل فرهنگی، دیپلماسی و همکاری‌های بین‌المللی عمل می‌کند و ارتباطات بین شهرها و ملت‌ها را تقویت می‌کند. همان‌گونه که دیپلماسی پینگ‌پنگ بین ایالات‌متحده و چین در دهه 1970 به آب شدن روابط بین دو کشور کمک کرد و قدرت نرم ورزش را در دیپلماسی نشان داد. ورزش مردم را گرد هم می‌آورد و از موانع سنی، قومیتی و موقعیت اجتماعی-اقتصادی فراتر می‌رود. جشنواره‌های ورزشی فضاهایی را برای تعامل و احترام متقابل ایجاد می‌کنند و مردم به هم نزدیک‌تر می‌شوند. درنتیجه، ورزش و مسابقات ورزشی تأثیر عمیقی بر برند سازی شهر، شکل دادن به ذهنیت افراد، پرورش غرور و افزایش شهرت شهردارند. شهرها چه از طریق میزبانی رویدادهای مهم، پرورش فرهنگ ورزشی محلی، ارتقای سلامت و رفاه، تقویت تبادل فرهنگی، جذب حمایت مالی، یا ترویج مشارکت شهروندان، از قدرت ورزش برای ایجاد روایت‌های جذاب برند استفاده می‌کنند.