پانزی به زبان ساده
روزی روزگاری، گلد کوئست
پانزی چیست؟
پانزی یک روش کلاهبرداری مبتنی برگردش پول و مسکوکات و اقسام مشابه آن است و در تعریف ساده و شناختهشده آن، قرار است سرمایهگذار از طریق سپردن سرمایه و جذب سرمایهگذار به روش تبلیغ نفربهنفر، به پورسانت و سود دست یابد! شناختهشدهترین نقشه برای این عمل چیدمان سرمایهگذاران بهصورت «باینری» بود، در این روش هر سرمایهگذار دو فرد را زیرشاخه خود قرار میداد و آن دو زیرشاخه هرکدام دو نفر سرمایهگذار را زیرشاخهی خود میکردند که در اندک زمانی به گستردگی بسیار دست مییافت.
پانزی چگونه کار میکند؟
لیدر اصلی شرکتها و تشکلات پانزی، سرمایههای خرد را در سیستم خود جمعآوری میکند، و با تنظیم شرح وظایف برای متقاضیان، بهسرعت سرمایهی کلانی به دست میآورد، در اوایل این روند برای جلب بیشتر اعتماد متقاضیان، مقادیری از سرمایهی جذبشده را به سرشاخههای سیستم که عموماً افراد عادی هستند بهعنوان پورسانت و کارمزد پرداخت مینماید. با این کار افرادی که هنوز شرح وظایف خود را برای جذب بیشتر سرمایه عملی ننمودهاند با دیدن کارمزد دریافتی توسط بالادستیها ترغیب به جذب سرمایهی بیشتر میشوند، سرمایهی جذبشده در این حین و بین از مرزهای اعداد و ارقام عبور میکند و ناگاه فرد لیدر با کل سرمایه ناپدید میگردد!
به عبارت خیلی ساده، فرض کنید شما در محیطی بدون اطلاع از تقویم و اخبار و امکانات مشابه زندگی میکنید، فردی تنها ساعت زندگی شمارا به شما هدیه میدهد، اگر این ساعت خراب باشد و در هر ساعت فقط یک دقیقه عقب یا جلو بیافتد، روزها هفتهها و شاید ماهها طول خواهد کشید تا شما متوجه شوید که ساعت نمیبایست در هنگام غروب خورشید ساعت ۱ یا ۱۳ را نشان دهد! شرحی که گفته شد نهفقط در سرمایهگذاریهای مالی، بلکه در همهی عرصهها اعم از فروش، خدمات و حتی تولید میتواند پیادهسازی شود!
فکر کنید فردی به شما پیشنهاد شراکت و خرید سهام و دانگ یک کارگاه تولید گیرهی موی سر بدهد، برای شما تشریح کند که با ۱۰۰ میلیون تومان سرمایهگذاری، به سود ماهیانه ۱۰ میلیون تومان خواهی رسید که اغواکننده هست،
در ماه هفتم، به بهانهی مهاجرت، به شما پیشنهاد خرید مابقی کارخانه را بدهد و شما با مشقت فراوان و به امید اینکه اگر ۱۰۰ میلیون تومان، دارد ۱۰ میلیون تومان در هرماه سود میدهد پس یک میلیارد سرمایه، ماهی ۱۰۰ میلیون تومان خواهد داد، کارخانه را خریداری میکنید، سپس بعد از گذشت چند ماه متوجه میشوید که آن ۷۰ میلیون تومان سود در هفت ماه اول شراکت شما، درواقع ۷۰ درصد از پول خودتان بوده است! و در هیچ برهه از زمان این کارخانه تحت هیچ شرایطی نمیتوانسته حتی در ماه ۲ میلیون تومان همسود بدهد!در عرصه فروش هم اتفاقات مشابه میافتند.
در سالهای اخیر شاهد فروش اقلام بسیار کمکاربرد و اصطلاحاً بنجل توسط یک شرکت بودیم که رویارویی با بازاریابهای عمدتاً غیرحرفهای آن طاقتفرسا و خستهکننده بود! شاید بااحساس ملول و ناخوشایندی در حال به یادآوردن اسم دخترانه آن شرکت هستید!
پانزی نه در علوم نظری و نه در علوم تجربی و نه حتی در اقتصاد تعریف نمیشود، به نظر بنده، اینیک بسط علوم انسانی است! تنها و تنها با انگیزش افراد با ضریب هوشی معمولی و کمتر، با تطمیع افراد جاهطلب، با امیدوار سازی افرادی که از هرگونه احساس نقص و کاستی در رنج هستند و القای واژه جمله« تو میتوانی» کاری چنین به وجود آورد!
تبلیغات پانزی اشکال مختلفی دارد ؛
ازجمله میتوان با اثباتهای سطحی و ساختگی علمی، آموزشهای رایگان هدفمند توسط انسانهای بهظاهر موفق به سازمان شکل داد، مخاطب چنین تشکیلاتی انسانهای در حال رشد و درعینحال علم زده هستند، افرادی که به دانش و روشنگری علاقمند بوده و علم را خدا میپندارند و با مواجهه با چند نکته علمی ناگهان دچار ایست عقلی میشوند، دسته دیگر از تبلیغات توسط سلبریتیها و افراد مشابه انجام میشود که جامعه هدف ایشان سطحینگرترین اقشار اجتماع هستند که در همهی جوامع بالاترین درصد جامعه خویش را تشکیل میدهند، این قشر افراد معروف را عقل و تدبیر مطلق پنداشته و در پی اطاعت بیچونوچرای ایشان هستند، دستههای دیگر نیز برای اهل تفکر لازم به تشریح نیست، چراکه ؛
آنکه نامُخت از گذشتِ روزِگار
هیچ ناموزَد زِ هیچ آموزْگار
کلانشهری چون اصفهان با توجه به خواص جمعیتی، کیفیت اقتصادی شهرهای همجوار و حتی نوع نگرش ساکنان و شهروندان این شهر، همواره در معرض آسیبپذیری از ناحیهی فعالیتهای پانزی یا شبه پانزی بوده است.
مقدمه اینکه: ناهمترازی جمعیت دارای شرایط کسبوکار و رونق واقعی کسبوکار، از دیرباز جمعیت متوسط و حتی آسیبپذیر این کلانشهر را بالاتر برده و باعث به وجود آمدن نوعی خودکفایی عمومی در اکثر موارد سادهی زندگی و حتی خودکفایی در مسائل بهمراتب پیچیدهتر زندگی شده است، که این خود به خلأ درآمدی و محسوس بودن نارساییهای درآمدی در جمع کثیری از شهروندان، منجر گردیده است. ازاینرو پتانسیلهای فراوان در خصوص پیگیری راهیابی به خرده درآمدهای افزوده، در بین درصد بالایی از مردم این شهر از دیرباز قابلمشاهده بوده است، پیر و جوان فارغ از جنسیت و سواد و جایگاه اجتماعی از نزدیک به سه دهه پیش تاکنون، در ادبیات روزمره خود از آبباریکههایی سخن میگویند که به حالت نرمال کسبوکار وزندگیشان لطمه وارد نکند!
و این بهخودیخود جذابترین نوع نگرش اقتصادی برای فرد سو استفاده گر و هجوم سیلان پانزیها به این شهر بوده است. از طرفی، رازداری بخصوص غالب اصفهانیها دریافتن راهکارها و روزنهها در بیشتر موارد روزمره و حتی اساسی زندگی، باعث دوام آوری پلنهای کلاهبرداری اینچنینی در دهههای گذشته میشد ...
شاید اگر درصدی از افراد آلوده به دام پانزیها حتی شده از روی خیرخواهی دیگران را سریعاً از پلن اقتصادی جدید خود باخبر میساختند، در بین شنوندگان جدید، فرد آگاهی متوجه نزدیک بودن فاجعه میشد و جماعتی را از افتادن در چنین گودال و مغاکی منع مینمود. در روزگاری نهچندان دور، آن روزگاری که کافیشاپهای اصفهان رونق امروزی را نداشت و اساساً نسل جوان آن روزگار اعتقادی به رفتن به چنین مکانهایی نداشت، چه جلسات گستردهای در همین مکانها برگزار شد و چه امیدها که داده شد و هیچیک از آن تعاریف و انگیزشها هیچیک بهجایی نرسید ...
درودیوار این مکانها گواه گفتگوی افراد مهمی در باب تشریح سرابی ست، که حتی دیده هم نشد ... سراب اگرچه خطای بینایی است ولی دیده میشود، این سرابها حتی دیده نشدند، فقط تعریف شدند. به خاطر هزاران مسأله گوناگون از تشریح اسامی و اهداف آنچه پیرامون پانزی در اصفهان گذشت سخنی به میان نیاید بهتر است. ولی اکنون به واژگان زیر کمی بیندیشید، ما برای جلسهای به شمال کشور سفرکردهایم تو نیز به ما بپیوند!
«برای منزل خود که به این کالا احتیاج دارید، پسخرید آن بهصورت عمده و بازاریابی آن ضرری نخواهد داشت!»
«برای رسیدن به یک خودرو نو آیا حاضرید روزانه فقط ۱ ساعت وقت بگذارید؟ کتاب نفیسی است، اگر حتی نتوانید مشتری کافی جذب نمایید دستکم یکی از این کتب نصیب شما خواهد گردید»
«این شرکت دفترش در لندن است و میتوانید آدرس پستی و شماره تلفن آن را بررسی نمایید! گوگل ارت اگر این دفتر لندن را نشان نمیدهد چون آنجا امنیتیترین نقطهی لندن است و عکس گوگل ارت مربوط به چندین سال قبل هست»