سرمایه گذاری برای سرمایه انسانی
بسیاری از جامعه شناسان معتقدند رواج فردگرایی، افزایش سن ازدواج، رشد طلاق، افزایش تحصیلات و اشتغال زنان، شهرنشینی، مصرفگرایی، رواج فرزند سالاری و تحقیر نقش مادری و خانهداری در کاهش جمعیت موثر بوده است.
تحقیقی نیز انجامشده که نشان میدهد بیش از ۵۰ درصد مردها موافق کار همسران خود در بیرون از خانه هستند. دادههای این پژوهش، وجود ارتباط معنیدار بین کار زنان در بیرون از خانه و کاهش تعداد فرزندان را تایید میکند. همه این دلایل در تغییر فرهنگ و سبک زندگی افراد در درازمدت و کاهش نرخ رشد جمعیت موثر بودهاند؛ اما سقوط نرخ موالید در سالهای اخیر با شدت بیشتری اتفاق افتاده که نشان میدهد اتفاق نوظهوری رخداده است.
رشد اقتصادی و توسعه اجتماعی
توسعه با رشد اقتصادی تفاوت دارد. توسعه اقتصادی، سیستمهای اقتصادی و فعالیت آنها را ملاک توسعهیافتگی میداند و به شاخصهای کمی و مجموعه تولیدات و درآمدهای یک کشور یا یک منطقه توجه میکند. توسعه اجتماعی اما بر کیفیت زندگی انسانهای یک منطقه تاکید کرده و نقش باورها و نگرشهای افراد جامعه را در بهبود شاخصهای آن موردتوجه قرار میدهد. بررسی ضریب توسعه اقتصادی و اجتماعی بین استانها و مناطق مختلف کشور، نابرابری این شاخص را گوشزد میکند. تفسیر این شاخص در استانهای مختلف بیانگر یک نتیجه مهم است:"بین میزان باروری و توسعه اقتصادی و اجتماعی استانها رابطه معنیدار وجود دارد بهطوریکه با رشد شاخص توسعهیافتگی از تعداد فرزندان هر خانواده کاسته میشود؛ بنابراین با افزایش میزان توسعهیافتگی اقتصادی و اجتماعی و بهموازات آن با بهبود وضعیت زندگی، خانوادهها تمایل کمتری به فرزند آوری خواهند داشت."
رابطه معکوس
بررسی نرخ باروری استانها و مقایسه آن با میزان توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به کشف یک رابطه معکوس بین میزان زاد و ولد و محرومیت یا رفاه خانوارها در استانها منتهی میشود. در مناطق محروم، زادوولد و میزان باروری بالاست و بهموازات دسترسی به رفاه و توسعه موردنظر، از میزان باروری آنان کاسته میشود. نرخ باروری استانهایی مثل اصفهان و تهران حدود۱.۴ تا۱.۲ و زیر سطح جانشینی است این نرخ اما در استانهای محروم مانند سیستان و بلوچستان و هرمزگان بالاتر از ۲ گزارش شده است.
در سالهای اخیر رشد جمعیت در مناطق شهری و روستایی درحالتوسعه، کاهشیافته که بخشی از این تغییرات جمعیت را میتوان به تحولات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نسبت داد.
در جوامع فقیر و محروم تعداد فرزندان پسر کالای سرمایهای بهحساب میآیند چراکه باکار کودکان یک بازده و سود مورد انتظار نصیب والدین آنها میشود و هنگامیکه والدین به سن بازنشستگی و ازکارافتادگی میرسند، فرزندان که اینک بزرگشدهاند میتوانند بهعنوان منابع مالی به آنها کمک کنند.
سرمایهگذاری برای سرمایه انسانی
با توجه به تأثیر مستقیم نرخ باروری بر رشد اقتصادی میتوان به موضوع سرمایهگذاری در سرمایه انسانی اشاره کرد. با افزایش کیفیت نیروی کار و اختصاص هزینههای مربوط به بهداشت و درمان و تحصیلات از محل بودجه عمومی دولت میتوان اثرات منفی رشد کمی جمعیت بهعنوان فاکتور مهم در تبیین رفاه اقتصادی را کاهش داد. این موضوع نیازمند اتخاذ سیاستهای مناسب اقتصادی و اجتماعی کشور برای افزایش کیفی جمعیت است. میتوان این موضوع را با فرهنگسازی برای پرورش هرچه بهتر فرزندان و سرمایهگذاری در امر تحصیل و کسب مهارتهای لازم برای کسب شغل همراه کرد. در این خصوص سیاستهای مکمل ازجمله سیاستهای تشویق مادی در تامین آتیه فرزندان توسط دولت، عامل محرک نرخ باروری خواهد بود. عامل محرکی که سالها طول میکشد تا به هدف رسیده و نرخ رشد جمعیت را به سطح جانشینی برساند.