اصفهان؛ شهر بی دفاع
وقتی اینجا در اصفهان که به اذعان معاون شهرسازی و معماری آن، مجریِ واقعا ذیصلاحی برای ساختوساز نمیتوان یافت، آیا صحبت از ساختمان و شهر پایدار و توسعه برمدار شهر دوستدار محیطزیست، آیا تنها یک شوخی تلخ نیست؟ بیش از سه دهه است که رعایت مبحث 19 مقررات ملی ساختوساز وارد ادبیات شهرسازی ایران شده، پس به یک معنا باید مشخصات هر ساختمانی که از آن تاریخ تا امروز پایان ساخت خود را گرفته بربندهای این مبحث منطبق باشد،آلایندگی و هدر رفت انرژیاش پایین باشد، از فضای سبز مناسب بهره بگیرد و دیگر مواردی که سازندگان ظاهرا راههای عبور از آن را خوب بلدند چون میبینیم که اصولا ساختمانی بدون پایان ساخت کمتر پیدا میشود، تازه اینها فقط ساختمانها هستند، عباس حاج رسولیها عضو شورای اسلامی همین شهراست، او در 4 دهه گذشته در این شهر منشا اثر بوده، ایشان بهصراحت در گفتگویی که مشروح آن در شماره پیش رویتان هم منتشرشده، میگوید سرمایهگذار کمتر پیدا میشود، بسیاری از خانوادهها شمال و کیش را بهعوض شهر آبا و اجدادیشان وطن کردهاند، چرا؟
چون آلوده است، هوایش را که تنفس میکنی مثل کشیدن قلیان با اعمال شاقه شده، سالهاست که زایندهرودش به گاه رود تبدیلشده، همین حالا که مردمان کلافه از آلودگی با خوشحالی ذرهبینی از برُد سپاهان مقابل پرسپولیس خوشحالاند یا برای دلخوشی ای گذرا چشمشان به جمال آب زیر سیوسهپل روشنشده، دهها مدرسه به خاطر فرونشست زمین یا تعطیلشدهاند یا در آستانه آن هستند، این را فقط من نمیگویم، بروید روزنامه شهرداری همین شهر را بخوانید شاید باورتان شود.
اصلا چرا راه دور میروید، مگر فرزند محصلتان دیروز و پریروز به مدرسهرفته؟ آیا این سریال برایتان تکراری نیست، تازه هنوز غول مرحله آخر از دودکشهای شهر آزاد نشده، مازوت را میگویم که هرسال میگویند نه و نمیشود و نیست و بعد آمارش میرسد که بله، نا ترازی گازی راهی بهجز مازوت سوزی نگذاشته بود، انگار که قاعده دفع افسد به فاسد را دوستان تنها در همین یک مورد نافذ دانسته باشند.
این شهر بیدفاع است، علیرغم رسیدن میلیونها مترمکعب آب به پشت سد زایندهرود، آنقدر برایش کیسه دوختهاند که فقط جایی برای حقابه 176 میلیون مترمکعبی گاوخونی دیده نشده و این تالاب همچون کودکی بد سرپرست( نه یتیم) به حال احتضار افتاده و از تالاب به باتلاق و حالا خشکزار تبدیلشده است.
این شهر جای دفاع ندارد چون مدافع ندارد، چه کسی قرار است برای پایداری این شهر اندیشه کند، برای مثال اگر خدایی ناکرده زلزلهای رخ دهد، کدام خاک را بر سر بریزیم؟ وقتی برای اولین بار یک کلانشهر دومیلیوننفری 24 ساعت با قطعی آب مواجه شد، چه تضمینی وجود دارد که بار دیگر یک هفته قطع نشود!
این شهر دلسوز و هواخواه ندارد چون در مالیات ستانی هیچوقت برایش کم نگذاشتهاند اما بهوقت صرف مالیاتها، جایش آن آخر جدولها قرار میگیرد، کسی به فکر این نیست توسعه عمودی بدون زیرساخت چه بر سر شهر میآورد، وقتی پایههای سیوسهپل آن توسط دستگاه حفاری رنده شد، کسی درنهایت پاسخ مشخصی نداد و مدیر مربوطه را به پای میز محاکمه نکشاند. بهعبارتدیگر ما اینجا با محلههای بیدفاع مواجه نیستیم، ساختمان ناپایدار نداریم، بعضی از روزها هوایمان آلوده نیست و محلات فرسوده و ناکارآمدمان با بحران مواجه نیستند، ما اینجا با اصفهانی بیدفاع، ناپایدار و پر از آلایندگی و ناکارآمدی مواجه هستیم که در برابر چشمان پراشکمان هرروز نحیفتر میشود و منابعش تحلیل میرود و تنها میشنویم هرکسی دستش رسیده ویلایی، باغی یا کاشانهای در شمال و کیش و ترکیه خریده تا بهوقت باریدن بلا، آنجا پناه بگیرد، آری اصفهان هواخواه ندارد، بیدفاع است.