درد بیدرمان بیمه
بیمههای پایه تا قبل از اجرای طرح تحول سلامت و اعمال تحریمها نیز همه هزینههای بیماران را پوشش نمیدادند. این روند اما پسازاین اتفاقات پررنگ ترشد. در دو سال اخیر کفگیر بیمهها نهتنها به تهدیگ خورد که اگر دولت اقدامات لازم را انجام نمیداد، ورشکستگی آنها دور از انتظار نبود.
کشورهای توسعهیافته، معمولا بخش قابلتوجهی از هزینههای درمانی، مستقیم یا غیرمستقیم توسط سازمانهای بیمه پرداخت میشود تا این هزینهها در سفره خانوارها تاثیری نداشته باشد. آمار بهدستآمده نشان میدهد که با توجه به تمام تلاشهای انجامشده برای کاهش هزینههای درمانی اما به دلیل وجود بسیاری از موانع و مشکلات و البته سیاستگذاریهای نادرست و ایده آل گرایانه، هنوز هم چالش مهم افزایش سهم هزینههای سلامت در سبد خانوارها وجود دارد.
باوجود افزایش میلیاردی اعتبارات حوزه بیمههای اجتماعی اما سالهاست که عدم کارایی بیمههای پایه در حوزه پاراکلینیک و بستری و ناکارآمدی بیمارستانهای دولتی ثابتشده و به همین دلیل نهادها و سازمانها با تحمیل هزینه به کارمندان خود به بیمههای مکمل درمان روی آوردهاند.
تعدادی از وزارتخانهها و یا سازمانهایی که درآمد خوبی دارند با پشتوانه بیمههای تکمیلی با بیمارستانهای خصوصی لوکس قراردادهایی با چند برابر نرخ تعرفه دولتی منعقد میکنند تا شکاف طبقاتی در حوزه درمان هم رخ دهد. این در حالی است که ماده ۱۰ قانون بیمه همگانی مصوب ۱۳۷۳ تاکید میکند که فقط خدمات فوق تخصصی، مشمول بیمههای مکمل است و حداقل سطح خدمات پزشکی و دارو شامل خدمات پزشکی اورژانس، سرپایی و بستری در نظام بیمه خدمات درمانی باید توسط بیمههای پایه پوشش داده شوند! بنابراین آنچه با عنوان بیمه تکمیلی ارائه میشود مابهالتفاوت هزینههای بخش خصوصی و دولتی است که البته این روزها بخشی از هزینههای بستری و پاراکلینیک دولتی هم توسط بیمههای تکمیلی پرداخت میشود. بهبیاندیگر بیماران برای پوشش خدماتی که باید توسط بیمههای پایه حمایت مالی شود، علاوه بر حق بیمه پایه، هزینه اضافهای را بهعنوان حق بیمه تکمیلی هم پرداخت میکنند.
بیمهگذاران از رفتار بیمهگران راضی نیستند. سرپرستی که برای هر عضو خانواده خود ماهانه حق بیمه پایه و تکمیلی میلیونی پرداخت میکند انتظار دارد که در زمان بیماری، هزینههای آن پوشش داده شود؛ اتفاقی که هرگز نمیافتد. ودیعه گرفتن از بیماری که بیمه تکمیلی دارد یا محاسبه بخش زیادی از هزینههای دارو بهصورت آزاد و خارج از دفترچه بیمه در بسیاری از بیمارستانها و داروخانههای کشور، رایج است.
شرایط این روزهای بیماران نشان میدهد شرکتهای بیمه باوجود حق بیمهای که از مردم میگیرند و وعدههایی که میدهند به تعهدات خود عمل نمیکنند. در گلایههای شهروندان موارد متعددی از نارضایتی و گلایه ناشی از غافلگیری در برابر عمل بیمهها به تعهداتشان به چشم میخورد. کاغذبازی و بروکراسی پیچیده برای صدور معرفینامه بستری و جراحی، سقف پایین تعهدات برای اعمال جراحی و بخش پاراکلینیک که فقط بخشی از هزینههای کلان بخش خصوصی و حتی دولتی را پوشش میدهد، تنها گوشهای از بار مشکلات خرج گزاف درمان است که این روزها بیماران باوجود داشتن چندین بیمه پایه و تکمیلی باید آن را تحمل کنند.