کودکان روستا نسبت به کودکان شهر روحیه رهاتری دارندوخونگرم هستند و راحت ارتباط برقرار می کنند. کارکردن با آنها لذت بخش است. درمسافرتی که قبل از فیلمبرداری به منطقه رفتم فقر خیلی حاکم بود اما خانواده ابراهیم شاد زندگی می کردند.درفیلم به دنبال قضاوت فقر نبودم و فقط راوی ماندم واکثر مخاطبان هم زیبایی بصری فیلم را دوست داشتند. به دنبال پیام مستقیم دادن به کودکان نبودم ترجیح دادم خودشان پیام فیلم سیارک را دریافت کنند.

او ادامه داد:من سالهاست کارکودک میکنم. وقتی ابراهیم را دیدم بر مبنای او قصه فیلم را نوشتم و کارکردم. چون از قصه خوشم امد نوشتم. ازجذابیت ترین سکانس های فیلم نیز پررنگ بودن تم رفاقت در آن  بود. حسینی وند درباره دیگر همکاران خود در این فیلم نیز گفت:هنرمندانی مانند آریا عظیمی نژاد  و هادی کاظمی لطف داشتند و  کنارما قرار گرفتند.عظیمی نژاد در یکی از اکران های فیلم پسرنوجوان خود را نیز برای تماشای فیلم آورد و گفت دوست دارم زندگی ابراهیم را دیگر کودکان و نوجوانان نیز ببینند.

او در پایان گفت : فیلم «سیارک» قصه تلخی را روایت می‌کند، قصه را برمبنای زندگی ابراهیم نوشتم که مجبور است در سن کودک کار کند و اهالی خانواده‌اش شناسنامه ندارند.  فیلم کمتر به این موضوع می‌پردازد چون داستان من این نبود  اما امیدوارم روزی بیاید که شرایطی فراهم شود تا همه مردم ایران بتوانند در شرایطی یکسان زندگی خوبی داشته باشند. در رویدادی دیگر مرتبط با سی و پنجمین جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان در اصفهان، نشست پرسش و پاسخ دو فیلم «هوک» کارگردانی حسین ریگی و «خیابان ملک» به کارگردانی احسان سلطانیان، در اولین روز اکران فیلم‌های سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان اصفهان برگزار شد. به گزارش خبرنگار دنیای اقتصاد در نشست پرسش و پاسخ فیلم «هوک» که صبح شنبه ۱۵ مهرماه  در سالن پردیس سینمای چهارباغ و در غیاب حسین ریگی، کارگردان فیلم، با اجرا و کارشناسی سعید اسلام‌زاده و حضور قابل توجه کودکان و نوجوانان اصفهان برگزار شد، ابتدا مجری نشست به روایت فیلم اشاره کرد و سپس تعامل با کودکان و نوجوانان نشست صورت گرفت که فیلم «هوک» را در سالن سینما دیده بودند. در این نشست هرکدام از کودکان و نوجوانان با کنجکاوی زیاد پرسش‌های کوچک و بزرگی از داستان و قصه فیلم می‌کردند. اسلام‌زاده نیز بدون پاسخ مستقیم به این پرسش‌ها، جواب هر سوال را در میان کودکان حضار در سالن جست‌وجو می‌کرد.

 یکی از بچه‌های حاضر در سالن به ادای دین فیلم‌ساز به شهر سیستان و بلوچستان و ورزشکاران حاضر در آن خطه اشاره کرد. در راستای این صحبت اسلام‌زاده از رستم دستان و ریشه سیستانی گفت: کارگردان‌ قصد‌داشت توسط کاراکتر حمزه (امیر جعفری) منش پهلوانی و شاهنامه‌ایِ رستم را ترسیم کرده و چنین نمایشی را برای کودکان نیز نمایان کند. اسلام‌زاده ادامه داد: فیلم «هوک» با ترسیم منش و هویت پهلوانانه قصد دارد تصویری از شهر سیستان و بلوچستان نیز نمایش دهد. تصویری که در سینمای ایران بسیار مهم است و حکم یک سند را دارد. من باب همین موضوع می‌توانیم به شعار فیلم‌ساز نیز توجه کنیم. حسین ریگی شعاری جالب توجه دارد: «جهانی فکر کن، بومی عمل کن». از این رو می‌توانیم به هدف کارگردان نیز در ساحت فیلم ساختن نزدیک شویم. با پرسش یکی از کودکان، سبک و ژانر فیلم نیز مورد پرسش قرار گرفت‌. این پرسش از خشم و غم جاری در روایت می‌آمد. آن‌ها درخصوص مخاطب هدف فیلم «هوک» نیز از اسلام‌زاده پرسش‌هایی داشتند.

اسلام‌زاده پرسش را به کودکان منعکس کرد. یکی از بچه‌ها پاسخ داد: به نظر می‌رسد مساله در اینجا عنصر جذابیت است. خیلی فیلم‌های هالیوودی هستند که با وجود تمام خشم و حزنی که دارند برای کودکان نیز جذاب هستند. بنابراین نمی‌توانیم فیلم «هوک» را به دلیل خشم و غمی که دارد از آنِ مخاطب کودک ندانیم.

اسلام‌زاده پاسخ خود را به این پرسش داد و گفت: جذابیتی که در فیلم‌های هالیوودی و آمریکایی وجود دارد، برآمده از قدرت رسانه و پروپاگاندایی است که به آثار ساخته شده در کشور آمریکا پر و بال می‌دهد. البته رنگ و لعابی که آن‌ها در آثارشان به کار می‌برند نیز مطرح است. برخی از این خشونت‌ها به دلیل زرق و برقی که فیلم‌های هالیوودی دارند، حس نمی‌شود. اما رویکرد آن‌ها در استفاده از الگوهای کهن قابل ستایش است. به عنوان مثال انیمیشن «هتل ترانسیلوانیا» از افسانه دراکولا آمده است. این بهره‌برداری از الگوهای کهن همانطور که گفته شد در فیلم «هوک» نیز به واسطه شاهنامه دیده می‌شود. در سینمای ایران از چنین رویکردی کمتر دیده می‌شود. امید به آن که ویژگی‌هایی از این دست در سینمای کشور قوت بگیرد. همچنین نشست پرسش و پاسخ فیلم «خیابان ملک» نیز در جشنواره سی و پنجم با حضور عوامل آن در تالار حافظ سینما ساحل برگزار شد. در این نشست که سحر قناعتی اجرای آن را بر عهده داشت، احسان سلطانیان کارگردان و تهیه‌کننده، مجید محسنی مدیرفیلم‌برداری، خبرنگاران نوجوان جشنواره و اهالی رسانه حضور داشتند. احسان سلطانیان در ابتدای نشست درباره شکل‌گیری ایده فیلم گفت: من از کودکی حس ویژه‌ای به اصفهان داشتم. در شهر ما سینما نبود. من و پدرم وقتی به اصفهان می‌آمدیم به سینما می‌رفتیم. فضای اصفهان به ویژه میدان ملک برای من نوستالژیک است. یک بار از خیابان ملک رد می‌شدم و یک اتفاق برای من ایده‌بخش بود. این که چرا باید یک پیرمرد تنها اینجا باشد و نوه‌هایش برایش غذا ببرند؟

او ادامه داد: از ابتدای تصمیمم برای ساخت «خیابان ملک»، قصد داشتم از بازیگران تازه‌کار استفاده کنم تا فیلم باورپذیر باشد، چرا که از سویی داستان ما رئال است و از سوی دیگر استفاده از بازیگران حرفه‌ای و غیراصفهانی، غالبا با موفقیت همراه نبوده است.

سلطانیان با اشاره به این که خیابان ملک اولین فیلم او در زمینه سینمای کودک و نوجوان محسوب می‌شود، اظهار کرد: چالش اصلی من بازیگران کودک بودند. باید برای ارتباط گرفتن با کودکان، ابتدا شخصیت اصلی‌شان را شناخت. در این فیلم من سعی کردم به طور ویژه شخصیت بازیگران اصلی‌ام را بشناسم که این به من خیلی کمک کرد. کارگردان «خیابان ملک» در ارزیابی‌ خود از ارتباط این فیلم در نمایش اول با مخاطبان، بیان کرد: موفقیت فیلم را باید از مخاطب پرسید، اما فکر می‌کنم این اتفاق افتاده است.

او درباره حس و حال فیلم که در اصفهان رخ می‌دهد و یادآوری «قصه‌های مجید» با «خیابان ملک» افزود: قصه‌های مجید دغدغه کودکان و نوجوانان دهه شصت بود که در کودکان امروز وجود ندارد. شخصیت‌های اصلی فیلم خیابان ملک هم نماینده دو قشر بودند. پسربچه‌ای که عاشق لامپ است، استعاره از روشنگری برای آینده مردی است که قرار است مسوولیتی در آینده داشته باشد و دختری که عاشق گل و گیاه است، استعاره از زندگی. در واقع فیلم دغدغه کودکان نسبت به بزرگسالان و پلی بین اصفهان قدیم و جدید از دیدگاه کودکان است. سلطانیان در پاسخ به این سوال که چرا شخصیت‌های فیلم خیلی زود به کار اشتباه خود پی می‌برند و نتیجه آن را می‌بینند در حالی که ممکن است در واقعیت این اتفاق نیفتد، افزود: ما قرار نیست نتیجه‌گیری مستقیم در فیلم‌ها داشته بلکه قصد داریم برداشتی از فضای زندگی داشته باشیم و دراماتیزه شده آن‌ را به مخاطب نشان بدیم. سیر اتفاقات در فیلم خیلی هم دور از واقعیت نیست. ممکن است شما هم در زندگی روزمره در عرض نیم‌ساعت متوجه اشتباهتان بشوید. ضمن این که نمی‌شود ساعات طولانی را در فیلم نشان داد، بلکه باید بر حسب زمان، روایت فیلم را فشرده کرد.

مجید محسنی، مدیر فیلم‌برداری این فیلم نیز در پایان با اشاره به این که کار با کودکان سخت است، گفت: ۹۹ درصد از عوامل ما فیلم اولی بودند. از ابتدا قرار شد دوربین آزاد باشد یعنی بچه‌ها برای دوربین تعیین تکلیف کنند نه دوربین برای بچه‌ها. سبک فیلم‌برداری دوربین روی دست بود تا مخاطب تنش موجود در فیلم را دریافت کند.