اقتدار اقتصادی و آیندهنگری فناوری
جایگاه ایران آینده در عرصه اقتصاد جهانی کجاست؟
«تغییر» و «پارادایم شیفت» دو مفهوم کلیدی در دنیای امروز محسوب میشود که توجه به آیندهنگری را بیشازپیش ضروری میکند. وقتی بروز تغییر و تحولات به ویژگی اصلی قرن ۲۱ تبدیل میشود و میتواند سرنوشت اقتصاد، جامعه، فرهنگ و حتی سیاست را بهکلی تغییر دهد، پیشبینی آینده به هر روش منطقی باهدف آمادگی برای روبهرو شدن با آینده، حیاتی خواهد بود.
تقریباً یک قرن پیش سیاستگذاران معتقد بودند «تولید» و ملزومات آن تنها علت رشد اقتصادی محسوب میشود و بنابراین هرچه زیرساختهای فیزیکی تولید بیشتر شود و به عبارتی سطح سرمایهگذاری در این حوزه مثل افزایش تعداد نیروی انسانی توسعه یابد، رشد اقتصادی کشورها نیز افزایش خواهد یافت. اگرچه این موضوع صحیح است و سرمایهگذاری در تولید، در رشد و توسعه اقتصادی جوامع نیز تأثیر مستقیم و مثبت دارد اما رشد اقتصادی تنها متأثر از این متغیر نیست.
نتیجه یک پژوهش اقتصادی که در دهه ۱۹۶۰ توسط دنیسون در زمینه بررسی علل مؤثر در پیشرفت اقتصادی آمریکا انجام شد، نتایج متفاوتی را نشان داد. ازآنجاکه این مطالعه بدون تمرکز صرف بر تجزیهوتحلیل گذشته و با بررسی عوامل بحرانی مؤثر بر سیاستهای اقتصادی آینده انجام شد، میتوان آن را آیندهنگری دانست. بر اساس نتیجه این تحقیق، رشد اقتصادی خارقالعاده ایالاتمتحده امریکا در آن برهه علاوه بر سرمایههای فیزیکی و انسانی، تحت تأثیر یک عامل مهم دیگر به نام «پیشرفت دانش» و کاربرد آن در تولید نیز بوده است. این عامل امروزه به «فناوری نوآورانه» یا «نوآوری تکنولوژیکی» نیز شهرت دارد. به همین دلیل از دهه ۱۹۸۰ که نقش مثبت دولتها در تأثیرگذاری بر سرعت پیشرفت دانش و فناوری ثابت شد، توجه کشورها به این حوزه افزایش یافت و رقابتی جدید بر سر سرعت پیشرفت فناوری پدید آمد. کشوری که با سرعت بیشتری میتوانست دانش خود را گسترش دهد و از آن در کنار عوامل فیزیکی (سرمایه ثابت) و سرمایه انسانی، در تولید بهره ببرد، از رشد اقتصادی بالاتر و پایدارتری برخوردار بود و بنابراین در گامهای بعدی میتوانست به برنامههای دیگر نظیر تقویت قدرت سیاسی خود بپردازد.
نکتهای که نباید دراینبین از دید پنهان شود، چالشهایی است که دولتها در مسیر دستیابی به یکروند مثبت و پایدار رشد اقتصادی بهویژه از منظر فناوری با آن دستوپنجه نرم میکنند. همانطور که احتمالاً همه خوانندگان این مطلب میدانند، یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در رشد اقتصادی، اتخاذ سیاستهای صحیح و اثربخش افزایش تقاضا برای محصولات ساخت یک کشور در خارج از مرزهای آن کشور است که بهطور خلاصه از آن بهعنوان سیاستهای صادراتی یاد میشود. یکی از این سیاستها، ایجاد صنایع صادرات محور است که بتواند استانداردهای مردم جوامع مختلف را تأمین کند. این مهم در سطح کلان جهانی (و نه صرفاً در یک کشور خاص) بدون توجه به توسعه فناوری و تولید فناورانه یا بهعبارتدیگر اقتصاد دانشبنیان امکانپذیر نیست. محمدمهدی غفاری در مقالهای مینویسد بهطورکلی دولتها یا صنایع در مواجهه با چالشهای اقتصادی با مسائلی خاص و نسبتا رایج از قبیل گزینههای سیاسی دشوار و موازنهها، ضرورت نظارت مفید، فناوریهای کهنه و از رده خارج، فقدان سرمایهگذاری، نبود نیروی کار ماهر، بیکاری زیاد، کارایی ضعیف نظام صادرات، استانداردهای کیفی بسیار دقیق جهانی، دستیابی به اطلاعات صحیح و کنترل آمادگی دستوپنجه نرم میکنند.
برای غلبه بر این مشکلات و تنگناها نیاز به تعریف برنامههای همکاری در سطح ملی، دوجانبه، چندجانبه و منطقهای ضروری است. بررسی کشورهای صنعتی و شرکتهای پیشرفته آنها نشان میدهد توجه به «آیندهنگری فناوری» که در این مطلب به آن اشاره شد میتواند یکی از ابزارهای مؤثر در حل این چالشها باشد. آیندهنگری فناوری شامل گردآوری و بهکارگیری عوامل کلیدی دخیل در تغییر و تحول و منابع دانش برای ایجاد دیدگاههای استراتژیک و تهیه اطلاعات آیندهنگرانه است که بر ایجاد و برقراری شبکههایی از عوامل مؤثر اطلاعاتی تمرکز میکند. این اطلاعات به دلیل پیشرفته بودن و نگاه آینده محور میتواند در سیاستگذاری یا بهطورکلی آگاهی از منابع علمی و جهتگیریهای استراتژیک اعضای این شبکه شامل بنگاههای تجاری، دولتها، بخش خصوصی، نهادهای اجتماعی و خبرگان را نیز افزایش دهد. بر اساس موضوعاتی که در بالا بیان شد و توجه به ماهیت آیندهنگری فناورانه، میتوان موارد متعددی را بهعنوان اهداف این مهم بهویژه در کشورهای درحالتوسعه بیان کرد که در ادامه به آن پرداخته میشود. این اهداف شامل «افزایش توان رقابتپذیری صنعتی و توسعه ظرفیتهای تجاری»، «درک بهتر چالشها و فرصتهای ناشی از تغییرات فناورانه»، «ارزیابی و شناسایی نیازها و اولویتهای بخش فنّاوری در سطوح ملی و منطقهای»، «تدوین و توسعه سیاستهای مفید و مؤثر در حمایت از صنایع استراتژیک»، «همکاری با بخش تحلیل روندهای قابل کاربرد در زنجیرهها و گروههای تولید» و «آشنا کردن مسئولان مربوطه با فرآیند تصمیمگیری آگاهانه در زمینه سرمایهگذاریهای مستقیم برای نوآوری و تحقیق و توسعه باهدف بهبود توانایی ملی در بهکارگیری فناوریهای مؤثر برای حضور فعال درصحنه رقابت در سطوح منطقهای و بینالمللی» میشود.
از بررسی موارد فوق بهوضوح مشخص است که توجه جدی به آیندهنگری فناورانه چه تأثیرات مثبتی در رشد و اقتصادی کشورها دارد. بااینحال به نظر میرسد این عامل کلیدی در ایران همانند سایر عوامل کلیدی رشد و توسعه اقتصادی نظیر کنترل تورم، توسعه صادرات و رشد سرمایهگذاری در عمل موردتوجه قرار نگرفته و در مواقع لزوم صرفاً به بیان شعارهای حمایتی یا اتخاذ سیاستهای حمایتی محدود و در عمل ناکارآمد بسنده شده است. گلایه از وضعیت اقتصاد دانشبنیان کشور بهوضوح در سخنرانیهای رهبر انقلاب نیز مشخص است. نباید فراموش کرد که امروز برترین شرکتهای غیرنفتی دنیا نظیر شرکت بزرگ اپل در ایالاتمتحده آمریکا بر پایه فناوری شکلگرفته و فناوری در آنها حکمرانی میکند. رشد، توسعه و بقا درصحنه اقتصاد جهان بلاشک از مسیر توجه به توسعه دانش و فناوری میگذرد و بیتوجهی به این مهم میتواند تبعات جبرانناپذیری برای کشور به ارمغان آورد. استفاده نادرست و غیر بهینه از منابع ملی متعلق به تکتک ایرانیان، منجر به هدر رفت صدها میلیارد دلار از ثروتی میشود که در صورت استفاده صحیح میتواند رشد اقتصادی عظیم و حتی غیرقابلتصوری را برای ایران ایجاد و این کشور را در زمره تصمیم گیران بلامنازع در عرصه بینالمللی تثبیت کند.