گردشگری ورزشی، ظرفیتی فراموش شده
ممکن بپرسید فوتبال اروپا، میزبانی استانبول و یاد رفیقمان
( رئیس اردوغان) چه ربطی به دنیا یا عالم اقتصاد دارد؟ پس به این آمار توجه کنید! مهمت بویوککشی، رئیس فدراسیون فوتبال ترکیه میگوید: «ما انتظار داریم بیش از ۵۰هزار تماشاگر از خارج از کشور داشته باشیم و احتمالا بابت این رویداد ۱۲۰میلیون دلار درآمد ارزی خواهیم داشت» به نظر شما ساخت ورزشگاه آتاتورک که به امید میزبانی بازیهای المپیک 2008 ساخته شد( درنهایت پکن میزبان بازیهای 2008 شد) چقدر بوده؟ 140 میلیون دلار، البته سال 2005 ترکیه میزبان بازی مشابهی بود که درآمدش از این 120 میلیون دلار فعلی کمتر نبود، بهعبارتدیگر همسایه غربی ما توانسته از این رهگذر حداقل پول دو تا ورزشگاه را ابتیاع کند.
شاید بگویید این مطالب کمی پوپولیستی است از جنس همان حرفهایی که وقتی میبینیم فلان دکتر روزانه صد نفر را با هزینه متوسط 80 هزار تومان ویزیت میکند، برایش چرتکه میاندازیم، اما به هزینههای پیدا و پنهانش توجه نمیکنیم، بله درست میگویید، اینهمه ماجرا نیست!
پس به خاطر بیاورید جام جهانی قطر را، همان رویدادی که قرار بود جزایر جنوبی ما در خلیجفارس را مملو از گردشگر کند، اما نه 120 میلیون دلار که 120 دلار هم برایمان عایدی نداشت، دریغ از یک پروازِ نیمهپر از گردشگران ورزشی، این تازه رویدادی پرجاذبه بود، ما اینجا حتی نمیتوانیم میزبان لیگ قهرمانان آسیا باشیم تا آزادی خودمان را با تماشاگران خارجی( مثلا همین توریستهای عزیز چینی) پرکنیم.
شما نگاهی داشته باشید بهحق پخش تلویزیونی بازیهای لیگ جزیره، سری آ یا لیگ اروپا! حالا چرا فقط فوتبال، لیگ قهرمانان والیبال جهان، مسابقات جهانی کشتی و حتی تراکنش مالی حضور تماشاگران مسابقات سومو( کشتی سنتی ژاپن) که رویدادی بهظاهر محلی است، ایجاد میکند. البته ما اینجا بهتر از آن را خودمان داریم، مثلا کشتی باچوخه و بالاتر از همه ورزش باستانی و زورخانه! اما مثل همان جام جهانی در کشور همسایه، دریغ از یک ریال درآمد، نه هتلی پر میشود، نه رستورانی به گردشگران ورزشی سرویس میدهد و نه کسی میآید که برای مثال یک تاب توی میدان نقشجهان بزند و یکی دو تا پارچه قلمکار یا گلدان مینا بخرد.
پاسخ آن حسابوکتاب مثلا پوپولیستی شما اینجاست، گردشگر ورزشی هم مثل گردشگر دیگری جا و مکان میخواهد، رستوران میرود، پول خرج میکند و به من و شما یادآور میشود اقتصاد فقط پول نفت و فروش مواد معدنی یا محصولات پتروشیمی نیست، آلمان با همه عظمت اقتصادیاش فقط 27 درصد تولید ناخالص داخلی خود را با صنعت تامین میکند و 72 درصد آن را خدمات تشکیل میدهد، خدماتی که گردشگری و رویداد محوری بخشی از آن است.
بگذارید ادامه پاسختان را با چند پرسش دیگر به قول دوستان تبیین کنم تا شاید نوعی دیالوگ همشکل بگیرد، لازمه حضور گردشگر فارغ از ورزشی و طبیعت گرد یا زیارتی و حتی بیکار و علافِ تصادفی گرد بودنش چیست؟ حالا اگر آمد چطور میتواند یک دل سیر لذت ببرد و با طیب خاطر پولش را خرج کند و درنهایت یک خاطره خوش با خودش ببرد که به قول قدیمیها اگر کلاهش را جا گذاشت بازهم برگردد؟
این را همه بهخصوص دوستان تصمیمساز بلدند، زیرساخت میخواهد، مثلا هتل، فقط همین ؟ نخیر جاده مناسب، حملونقل درخور، آموزش نیروی انسانی برای پذیرایی، همراهی و راهنمایی و بیشتر از همه جذابیتهای حاشیهای، برای نمونه میدان نقشجهان، عالیقاپو، سه و سه پل( وقتی برای رضای خدا آبی زیر آن روان باشد) خودشان جاذبه اصلی هستند اما وقتی یک نفر میآید و آوازخوانی زیر پل خواجو را میبیند، این میشود جذابیت حاشیهای، اگر فلان زورخانه اصفهان بیاید چند نفر، آدم باحال و پرطرفدار را بیاورد در گود، میل و کباده دستشان بدهد و بشود لوکیشن عکاسی برای عاشقانِ « ما اینجا بودیم» آنوقت ما یک جذابیت حاشیهای به وجود آوردهایم که فلان گردشگر فقط به بازدید از گنبد مسجد جامع بسنده نکند، مثلا از شعرخوانی یک نفر زیر همان گنبد فیلم بگیرد و حال خوشی پیدا کند!
اما فقط همین نیست، اگر جاده مناسب، هتل خوب، حملونقل درخور و همه کارهایی که بقیه بندگان خدا در سراسر دنیای گردشگر پذیر کردند، بازهم گردشگری ما را قابل میزبانی نیافت ایراد کار کجاست؟ ایراد همان ذهنیت ایده پرداز کارآفرین هست که غایب است، ذهنیتی که فقط با منطق ساده ریاضی به هزینه و درآمد نگاه نمیکند، کسی که به دنبال خلق ثروت و توزیع آن بین ذینفعان به فراخور استعداد، توانایی و انگیزه آنها باشد، اگر جامعه بتواند به پرورش ایده پردازان و کارآفرینان بها بدهد، آنگاه خواهیم دید که شهری مثل اصفهان برای ساختن یک ورزشگاه 50 هزارنفری اینقدر بهزحمت نمیافتد، مشاهده میکنید، کارِ چندان سختی نیست، فقط باید دل به کار داد، گردشگری ورزشی یک ظرفیت است که تا امروز کمتر به آن توجه شده و اگر تصمیمساز محترم، دست از تصدیگری بردارد و فقط نقش تنظیم گری روابط و حفظ نظم بر اساس قانون را برای خودش قائل باشد، آنقدر ایدههای ناب و آدمهای خلاق و کارآفرین در این شهر هست که بتوانند زیرساخت بسازند و رویدادهای شهری یا ورزشی برگزار کنند که اقتصاد شهری بهجای تعدیل نیرو، دربهدر به دنبال تور لیدر، راهنما، هتل یا بوم گردی و حتی ماشین آفرود برای کویر نوردی باشد و البته با اسم اردوغان، یادش بیاید تورم و پایین آمدن ارزش پول میتواند منافعی هم داشته باشد، مثل همین گردشگر ورزشی که بلیط بازی منچستر سیتی و اینترمیلان را حاضر است بهصورت رسمی تا 690 یورو هم بخرد.