download copy

اصولا به خاطر پدافند غیرعامل و احتمال آلوده شده منابع آب زیر زمینی که می تواند به سلامت شهروندان آسیب جدی بزند، جانمایی آرامستان ها، ارزیابی محیط زیستی می خواهد. دشت مشهد و توس از دهه 1340 دشت ممنوعه و بحرانی بوده است و همه می دانیم که مشهد و تمام سکونتگاه های اطرافش به شدت با بحران کمبود آب شرب مواجه هستند و این اندک منابع آب موجود را نباید با دست خودمان آلوده کنیم.

در منطقه خراسان رضوی مکان آرامستان را با رعایت استادنداردهای لازم به راحتی می توان جانمایی کرد. در این جا مثل بسیاری از مناطق دشتی جلگه ای خوزستان، هامون، سیستان و یا زابل بحران جانمایی نداریم. اگر استان گلستان یا میناب بود، بله می توانستیم بگوئیم که با کمبود جا برای انتخاب گورستان مواجه هستیم، اما اینجا یک بدسلیقگی و اقدامی قلدرمابانه است و همه باید جلوی این خطا را بگیرند.

با توجه به اینکه آبخوان دشت مشهد بیلان منفی دارد و سطح آب زیرزمینی به شدت دچار افت کمی شده است، در نتیجه توانش برای مقابله با آلودگی هم به شدت کاهش پیدا کرده است. در واقع یعنی یک دز مشخص مواد آلاینده در یک حجم کمتر، می‌تواند خسارت بیشتری ایجاد کند.  برای مثال اگر قبلا آبخوان دشت مشهد 2 میلیارد متر مکعب بوده و حالا به کمتر از 500 میلیون متر مکعب کاهش یافته است و اگر تصور کنیم 2 هزار لیتر مواد سمی وارد دو میلیارد متر مکعب یا 500 میلیون متر مکعب شود، طبیعی است که خسارات سنگین تر خواهد شد؛ به همین دلیل باید حساسیت ها نسبت به ورود هر گونه مواد آلاینده سمی و پساب ناشی از آرامستان ها را کنترل کنیم، چون فاجعه می‌تواند غیرقابل جبران باشد.

نباید این پیام به تمامیت خواهانی که خود را مافوق قانون می دانند منتقل شود که مردم سرخورده و ناامید شده و دیگر حوصله کنشگری و مطالبه گری ندارند. همواره باید کار درست را انجام داد و به روشنگری ادامه داد و در نهایت باید گفت که نه سزاوار است و نه خردمندانه که کیفیت زیست زنده ها را فدای جانمایی سهل آرامگاه مرده ها کنیم.