در سایر صنایع مانند مس و آلومینیوم، تولید بیشتر از مصرف داخلی است، گاهی در صنعت آلومینیوم به صورت تهاتری کار انجام می‌شود. یعنی مواد اولیه را از خارج از کشور دریافت کرده و سپس محصول مورد نظر را در داخل مرزهای کشور تولید می‌شود به این‌گونه می‌توان ارزش افزوده تولید کرد و به سود دست یافت.  به هرحال، در صنعت مس، مواد اولیه به حد کافی وجود دارد و می توان به جرات گفت که حتی در کشور کنستانتره مازاد وجود دارد. امید است با طرح هایی که در شرکت ملی مس و بخش های خصوصی در حال اجراست، کل کنستانتره داخلی در داخل مصرف شود. و حتی به جایگاهی برسیم که از خارج کشور هم کنستانتره وارد کرده و در داخل با تبدیل کنستانتره به مس، ارزش افزوده ایجاد کنیم.

اگر نگاهی کلی به طرح‌های در دست اجرا بیاندازیم، هر سال طرح های جدیدی در کشور افتتاح می‌شود که این طرح‌های جدید، باعث افزایش تولیدات می‌شود. امیدواریم در کنار افزایش کمی، به افزایش کیفی هم توجه شود. اگر به زنجیره توزیع نگاه بیاندازیم با حمایت سیاست گذار، در صنعت مس، روی و آلومینیوم می‌توان زنجیره خود را تکمیل کرد. در همه کشورهای دنیا برای تولید ارزش افزوده، سیاست‌های تشویقی اعمال می‌شود اما در ایران، سیاست‌های تشویقی وجود ندارد. احیای معادن کوچک کار بسیار سختی است که از چندین سال قبل شروع شده و ادامه دارد. پیش از این، قرار بود معادنی که بلاتکلیف مانده و صرفه اقتصادی ندارد را فعال کنیم اما این طرح انجام نشد. با این همه، در یک سال گذشته، طرح جدیدی شروع شده و بخش خصوصی از آن حمایت می کند. همین که معاونت معدنی تصمیم گرفته در احیای معادن کوچک و راکد کمک کند، قابل تقدیر است زیرا پیش از این باید چندین بار در بخش خصوصی این درخواست‌ها مطرح می‌شد. باید توجه داشت که حتی در صورتی که این معادن تکمیل شوند نیاز به مواد اولیه و ماشین‌آلات از بین نمی‌رود.