Vc اینهمه است، Vc اینهمه نیست
بااینکه این قسمت از صنعت مالی هم دارای قواعد و ضوابط خاص خودش است ولی در مورد آن افسانهپردازی و یا سو استفاده صورت میگیرد. عنوان این یادداشت هم به همین موضوع اشاره دارد که سعی کند بهصورت سریع بر قسمتهایی از این صنعت نور بتاباند.
این موارد در سرمایهگذاری جسورانه جای ندارد
داشتن یک VC ابزاری برای جمعآوری رای و یا ایجاد محبوبیت برای شما نیست. چون ذات این صنعت کوتاهمدت نیست و به سبب داشتن ریسک بالا در ایجاد نتایج مثبت، در بزنگاهی که شما به آن نیاز دارید، ممکن است برای برندتان اثر منفی هم ایجاد کند.
درست است که بهظاهر و البته شاید بهواقع این صنعت بتواند وسیلهای برای تطهیر و پولشویی باشد ولی چون نتایج عینی سرمایهگذاریهای شما توسط بازار و عموم مردم سنجیده و مشاهده میشوند، بهسرعت عملکرد شما در همهجا پخش میشود.
اگر به دنبال کسب درآمد مداوم، سریع و نقدی هستید، به شما خبر دهم که جای مناسبی برای سرمایهگذاری انتخاب نکردهاید. سرمایهگذاری جسورانه صنعتی جسور و درعینحال صبور (۵ تا ۷ ساله) است.
داشتن قدرت مالی بالا و توان تحمل زیان و اختصاص حجم کمی از سرمایه (زیر پنج درصد) سه اصل بنیادی مالی برای فکر کردن قبل از ورود به این حوزه از سرمایهگذاری است.
اگر خود شما (و یا اطرافیان مورد اعتماد و مشورت شما) از منتورهای خود خوانده و مشاوران فاقد دانش و تشنه تشویق هستند و یا فکر میکنید که با خواندن یک کتاب و حضور در یک جلسه مذاکره سرمایهگذاری برای این صنعت آماده هستید، بدانید که سرمایه و اعتبار خود را از دست خواهید داد.
استارتآپ نسخه کوچکشده شرکت بزرگ نیست، استارتآپ در مسیر رشد و توسعه و تبدیلشدن به شرکت بالغ در حال حرکت است. ایجاد حاکمیت شرکتی بیموقع، سهام زیاد گرفتن، رفتارهای غیر همدلانه با بنیانگذار و ... میتواند مرز بین موفقیت و شکست شما باشد.
آنچه شما در سرمایهگذاری جسورانه پیدا خواهید کرد:
ارتباط موثر و با افراد تسهیلگر و کسانی که در لایه تجاریسازی و عملیاتی اقتصاد نوآوری و فناوری و دانشبنیان (دولتی، اجرایی، دانشگاهی، حقوقی و ...) فعال میباشند.
اختصاص درصدی از سرمایه شخصی یا شرکتی و یا حتی نهادی به سرمایهگذاری جسورانه یک امر رایج در دفاتر مدیرت ثروت در اروپا و آمریکا است و این تنوعبخشی در سبد داراییها یکی از روشهای افزایش میانگین بازده کل دارایی و جانماندن از قطار توسعه تکنولوژی است.
در این روزگار نقش سرمایههای انسانی در پیشبرد شرکتها و یا ایجاد کسبوکارهای جدید و یا بهینهسازی زندگی انسانها کاملا قابللمس است و سرمایهگذاری جسورانه تنها راه مشارکت با سرمایههای انسانی و نخبهها در حوزههای مختلف است.
در اکوسیستم اقتصاد نوآوری و فناوری وظایف و جایگاههای گوناگونی وجود دارد، که اصلیترین و پایهایترین آن تامین مالی استارتآپها است و از انواع تامین مالی، سرمایهگذاری جسورانه عمدهترین سهم را دارا است.
در ایران بسیاری از کالا و خدمات به دلایل مختلف ارزش صادراتی دارند، از هندوانه و فلفل سبز گرفته تا محصولات پتروشیمی و خدمات برنامهنویسی. صدور کالا و خدمات شرکتهای استارتآپی و یا حتی بردن کسبوکارهای استارتآپی به خارج از ایران میتواند سود سرمایهگذاریهای انجامشده را چند برابر کند.
بااینکه ریسک شکست استارتآپ ها بالا است ولی ازآنجاکه میزان و سرعت رشد استارتآپها بسیار بالا است، بازدهی این نوع سرمایهگذاری در کل یکی از بهترینهای روش سرمایهگذاری است. (البته بهجز سفتهبازی با دلار و سکه) ۵ خرداد ۱۲۸۷ هجری شمسی تاریخ کشف اولین چاه نفت در ایران است. بااینکه تا مدتها (حتی تا حال حاضر ) این کشف باعث شور و شوق در ملت و دولت بوده و هست و عنوان میکردند که این کشف، راهحل ایران برای عبور از مشکلات و فقرزدایی و طی کردن سریع مسیر توسعه است، ولی صاحبنظران واقعگرا عنوان میکنند که شاید در صورت عدم وجود این اکتشاف در کوتاهمدت متضرر میشدیم و آهنگ توسعه کند میگشت ولی در درازمدت از ضررهای سیاسی، جنگی و کشمکشهای داخلی و خارجی و ... رها میشدیم و ایران مسیر توسعه طبیعی ولی پایدار خود را طی میکرد.
به نظر من اقتصاد نوآوری و فناوری یکی از ابزارهای برونرفت ایران از تنگناهای کنونی است ولی اینکه ما از چاه نفت بیانتهای اقتصاد دانشبنیان چگونه استفاده کنیم بستگی به دولت و شرکتها و افراد و دیگر ارکان زیستبوم ارزشآفرینی دارد.
صدسال دیگر در مورد کاشفان و فعالان اقتصاد دانشبنیان چه میگویند؟
وای بر همه ما که اگر آیندگان ازآنچه ما توسعه دادیم راضی نباشند.
* عنوان یادداشت برگرفته از
عنوان کتاب «اصفهان اینهمه است، اینهمه نیست.» است.