قانونی برای ساکنان خط بقا

قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان مصوب شده است. اگر حداقل‌های رفاهی  برای بازنشستگان فراهم می‌شد، آن‌ها تمایلی به بازگشت به محیط کار نداشتند. وقتی بازنشسته‌هایی وجود دارند که زیرخط فقرمستمری دریافت می‌کنند،  همان‌ها مجبور می‌شوند برای تامین معاش و یک‌لقمه‌نان به  نگهبانی، مسافرکشی، دربانی و به هر کار آبرومندی تن دهند. ساکنان خط بقا، همان‌ها که نام علمی‌شان می‌شود دهک اول و دوم، سرِ پیری  خانواده گسترده‌تری هم دارند. عروس و داماد و نوه و چندین بچه که بزرگ‌شده ولی شغلی ندارند، سقف بالاسر ندارند. کسی می‌داند مظنه نرخ مشارکت اقتصادی چند است؟مرکز آمار می‌گوید که پاییز امسال ضریب نرخ مشارکت اقتصادی افزایش و نرخ بیکاری در اصفهان کاهش‌یافته! ساکنان خط بقا هنوز حیران نان‌خورهای خانه‌نشینی هستند که مستمری اندکشان را می‌بلعند. به همین دلیل آن‌ها باید به بازار کار بازگردند تا جایگاهشان سقوط نکند و البته تامین اجتماعی، نان‌خور، زیاد دارد.

دستمزدی که تعریف‌نشده

یکی از عمده دلایلی که باعث می‌شود فرد بازنشسته دوباره به محیط کار برگردد، عدم تعریف دقیق میزان دستمزدها در زمان اشتغال است. سازمان تامین اجتماعی برای برخی مشاغل، سطح دستمزد تعریف  و بر اساس همان میزان دستمزد نیز کارگر و کارفرما حق بیمه می‌دهند. اما در بیشتر مشاغل، این سطح دستمزد از سوی سازمان تامین اجتماعی تعریف‌نشده و این ابهام  باعث شده بیشتر کارفرمایان،  حداقل دستمزد را برای کارگر تعیین کنند. بنابراین طبیعی است که در حین بازنشستگی هم این حداقل حقوق نمی‌تواند کفاف زندگی فرد بازنشسته را بدهد و درنتیجه، او به دلیل پایین بودن میزان مستمری مجبور به کار دوباره می‌شود.

این خلأ، این حلقه مفقوده در همه سطوح کاری وجود دارد و ازآنجایی‌که قرارداد کاری، ارتباطی با امنیت شغلی ندارد و کارفرما هر زمان که اراده کند، کارگر، نرخ بیکاری کشور را افزایش می‌دهد، بنابراین اگر دوباره در جای دیگری شاغل شود، خبری از رده‌بندی شغلی و دستمزد قانونمند نیست. خیلی‌ها به همین قرارداد نیم‌بند و حقوق پایه هم دل‌خوش می‌کنند و از عاقبت کار خبر ندارند.

امروز در بیشتر شرکت‌ها، موسسه‌های پیمانکاری، صنوف، اتحادیه و سایر محیط‌های کاری، حداقل حقوق برای کارگر محاسبه می‌شود، چون دستمزد مقطوع، عادلانه و واقعی برای کار کارکنان تعریف‌نشده است. وقتی برای اغلب نیروهای کار کشور، دستمزد واقعی تعریف نشود، طبیعی است که مستمری بازنشستگی آن‌ها هم در سطح حداقلی خواهد بود. در حال حاضر حدود ۶۵ درصد بازنشستگان تامین اجتماعی، حداقل حقوق و دستمزد مصوب شده در هرسال را دریافت می‌کنند و۵۴درصد جمعیت کشور زیرپوشش تامین اجتماعی هستند.

کار می‌خواهند

وقتی از سه میلیون مستمری‌بگیر تامین اجتماعی، حداقل دو میلیون نفر،ساکن خط بقا هستند، نباید توقع داشت افراد بعد از بازنشستگی، دنبال کار نگردند. ساکنان خط بقا برای کاهش هزینه‌ها ارتباطات اجتماعی خود را کاهش می‌دهند. انزوای اجباری برای مهار هزینه‌های زندگی، اتفاق ملموسی است که برای خیلی از بازنشسته‌ها اتفاق افتاده است. شاید درگذشته، افراد سالمند با  کمک فرزندان خود می‌توانستند حداقل‌های زندگی را در دوران پیری تامین کنند، اما با تغییر ساختارهای اجتماعی و دغدغه‌های مالی که در زندگی بسیاری از خانواده‌ها جریان دارد، فرزندان در بهترین حالت می‌توانند زندگی خود را اداره کنند.