پایان شکوه قیصریه!

سقف این بخش از بازار قیصریه سوراخ شده و همچنان آوار در محل باقی است... ویترین یکی از مغازه‌داران به دلیل ریزش آوار روی آن تخریب‌شده و آثار رطوبت نیز در سقف آشکار است. داربست‌هایی در محل حادثه وجود دارد که بازاریان می‌گویند در روز جمعه نصب‌شده است، اما آنچه پیداست هنوز از عملیات مرمت و بازسازی خبری نیست!

یکی از بازاریان می‌گوید: اینجا ورودی سرای چیت‌سازها است که بعد از باران و برف اخیر، سقف بخشی از ورودی آن فرو ریخت، البته قبل از آن‌هم سقف بازار قیصریه آسیب‌دیده بود و متأسفانه از طرف میراث فرهنگی هم رسیدگی نمی‌شد.

او ادامه می‌دهد: احتمال این زیاد است که سقف سایر بخش‌های بازار هم ریزش کند. ما انتظار رسیدگی داریم، هرچند که بارها و بارها تذکر داده‌ایم، ولی تأثیری نداشته است. خدا رحم کرد که ریزش این بخش از سقف در شب رخ داد و بازار تعطیل بود، چون سقف روی ویترین یکی از مغازه‌دارن ریخت و اگر این حداثه در روز اتفاق می‌افتاد  جان آدم‌ها هم درخطر بود. البته هرلحظه این احتمال وجود دارد که جان مردم درخطر ریزش دوباره سقف بازار در قسمت‌های مختلف آن قرار بگیرد، علاوه بر اینکه میراث اصفهان هم درخطر جدی است.

یکی دیگر از مغازه‌دارانِ همان محدوده با ما همراه می‌شود. او درباره این حادثه توضیح می‌دهد: همین سقف حدود دو یا سه سال است که مدام نم می‌داد و امسال هم به دلیل باران و برفی که آمد بازهم بیشتر شد که بازاری‌ها آن را ایزوگام کردند، البته قبلاً هم ایزوگام کرده بودند ولی به دلیل بارندگی‌های اخیر دوباره روی آن تکرار کردند.

او می‌افزاید: قبل از این حادثه و به دلیل مشکلاتی که سقف داشت بارها به میراث فرهنگی گفته بودیم، که از میراث هم آمدند و گفتند «باشه بررسی می‌کنیم.» ولی به‌هیچ‌عنوان نیامدند؛ تا اینکه برف اخیر آمد و روی سقف نشست و کم‌کم داخل پی رفت. اتفاقاً مغازه‌دارانِ بنده خدا روی ویترین‌هایشان فیبر گذاشته بودند تا مشکلی ایجاد نشود، اما باران و برفی که آمد باعث شد که سقف نصف شب بریزد و خدا خیلی رحم کرد که در روز نبود چون حتماً یکی دو نفر زیر آوار می‌رفتند.

این مغازه‌دار می‌گوید: روز جمعه که تعطیل بود از طرف آتش‌نشانی و میراث فرهنگی و شهرداری آمدند و سقف ریخته شده را دیدند و داربست زدند، تا ببینیم کی می‌آیند انجام‌وظیفه کنند! فعلاً فقط داربست زدند. الآن هم نمی‌دانم که می‌خواهند فقط ‌همین تکه را تعمیر کنند یا نه، چون مساله اصلی این است که پشت این سقف تیمچه دال‌خدجه و یک کاروانسرا وجود دارد که چندین سال است مخروبه‌ شده‌اند و همین دو ساختمان روی سقف ورودی بازار چیت‌سازها اثر گذاشته است. البته ما درباره این تیمچه و کاروانسرا خیلی به میراث گزارش کردیم، ولی توجهی نمی‌کردند و می‌گفتند که فعلاً بودجه کم است و ان‌شاالله بودجه برسد می‌آییم و تعمیر می‌کنیم! که نیامدند.

او ادامه می‌دهد: الآن یک نفر داخل تیمچه دال‌خدجه کار می‌کند که اگر او هم نبود اینجا تا حالا هزارباره ریخته بود. بنده خدا دیروز که آمد تا سر کارش برود بازهم یک قسمت دیگر از این تیمچه ریخته بود و آوارش پشت در را بسته بود و این بنده خدا نمی‌توانست به داخل تیمچه وارد شود، برای همین از روی پشت‌بام کاروانسرای مخروبه سرای چیت‌سازها به تیمچه دال‌خدجه وارد شد و پشت درِ آن را خالی کرد.

این فرد تأکید کرد: مشکلات بازار قیصریه و تیمچه‌هایش زیاد است، چون این طاق‌ها به هم وصل است. متأسفانه مسوولین می‌گویند بازاری‌ها توجه نکردند! اما بروند پشت‌بام را ببیند، طاق اینجا را ببیند، اینجا سه لایه ایزوگام شده که بازاری‌ها انجام داده‌اند و میراث هیچ کاری نکرده است.

با یکی از بازاریان به داخل تیمچه دال‌خدجه می‌رویم. او قسمت‌های مختلف این سرای مخروبه را به ما نشان داده و با اشاره به یکی از تیرک‌های چوبی که اتصال بین دیوار تیمچه و سقف ریزش شده‌ی اخیر را موجب شده است، توضیح می‌دهد: الآن اگر این چوب را قطع کنیم سقف کامل پایین می‌آید، تمام نیرویش بر روی همین تیرک چوبی است!

او سپس به سردر تیمچه اشاره‌کرده و ادامه می‌دهد: این سردر را می‌بینید، هفته قبل پایین آمد. این تیمچه طاق شیروانی داشت که چند سال پیش ریزش کرد و جای خالی تیرک‌های چوبی در دیوار آن مشخص است؛ وقتی ریزش کرد همه‌اش ریخت. این فرد گفت: طاق بازار قیصریه دست همین تیمچه بوده و به‌مرور روی سقف بازار هم اثر گذاشته و این ریزشی که شما دیدید روی پشت‌بام بود که ما چند سال آن را ایزوگام کردیم ولی تأثیری نداشت، چون داخل طاق ترک‌هایی خورده که این ترک‌ها موجب شده آب به داخل نفوذ کنده و خشت‌ها را از بین برد. درواقع همه این آسیب‌ها مربوط به تیمچه دال‌خدجه است و آب باران و برفِ اخیر، اینجا را شسته و طاقش پایین آمده و حتماً تا چند وقت دیگر همه این قسمت‌های تیمچه که در اتصال به سقف بازار است پایین می‌آید و به دنبالش طاق بازار هم ریخته می‌شود. ما با هزینه‌های خودمان پشت این دیوار را محکم کردیم که دیوار برنگردد، اما یک روز مثل همان طاق که پایین آمد اینجا هم برمی‌گردد.

او افزود: یک‌زمانی آدم‌های زیادی در تیمچه دال‌خدجه کار می‌کردند و کاسبی داشتند، اینجا تولیدی بود و هنوز دار قالی و نخ‌های آن‌ها دیده می‌شود اما همه‌اش ریزش کرده است. این چوب همین سقف را نگه‌داشته که اگر بشکند معلوم نیست چه اتفاقی برای آن سمت راسته‌بازار قیصریه خواهد افتاد! ما بارها این موضوع را با میراث فرهنگی و استانداری و شهرداری مطرح کرده و نامه‌نگاری کردیم که بیایید و فکری به حال اینجا بکنید اما نکردند تا اینکه دو سه روی قبل سقف بازار ریخت و فیلم آن در فضای مجازی منتشر شد و میراث و شهرداری مجبور شدند که بیایند و داربست بزنند و حتماً اگر فیلمی منتشر نمی‌شد آن‌ها هم نمی‌آمدند.

این فرد اشاره می‌کند: یک نکته دیگر این است که چند سال قبلاً از طرف شهرداری جلوی تیمچه دال‌خدجه پلاکارد زده بودند که شما باید ظرف ۱۵ روز بیایی و اینجا را درست کنی، ولی صاحب این تیمچه آدم کله‌گنده‌ای است و وقتی این پلاکارد را دید و فهمید شهرداری زده است به شاگردش گفت «اینو بِکَن بیار پایین» شهرداری هم کاری نداشت و دیگر پیگیری نکرد!

او می‌گوید: یکی از کارشناسان میراث به من گفت شانسی که بناهای تاریخی اصفهان آورده‌اند این بوده که در چند سال اخیر برف نیامده بود چون برف روی بنا می‌نشیند و ۹۰ درصد آن آرام‌آرام داخل آثار نفوذ می‌کند درحالی‌که باران می‌آید و عبور می‌کند.

با او به روی پشت‌بام بازار قیصریه می‌رویم، درست در جایی که سقف ریزش پیداکرده است. وضعیت پشت‌بام بازار قیصریه نشان می‌دهد که سقف آن برخلاف مبانی مرمت، تماماً ایزوگام شده است! از پشت‌بام، وضعیت اسفناک تیمچه دال‌خدجه نیز پیداست... یک‌سو تیمچه و سوی دیگر کاروانسرا قرار دارند که هردو مخروبه‌اند و سازه سست آن‌ها راسته‌بازار قیصریه را با تهدید جدی مواجه کرده است!