اصفهان جدیدی در راه است...
میدان کهنه و راستهبازارهای قدیم نماینده اقتصاد خرد شهری است که نفسش به نفس خدمات و حجره گرهخورده بود. بازار و میدان نو که آمد، شترهای پربار در سراها و حجرهها پهلو گرفتند. رنگ و بوی ادویه و چای هندی در سرای عطارها پیچید. اندکاندک پای گلیم و فرشفروشان هم به نقشجهان باز شد تا صنایعدستی، اقتصاد اصفهان را تولید محور کند. پهلوی خواهان توسعه غربی بود و زایندهرود وسوسه تولید به سبک صنعت را در تن اصفهان و مسوولان ذیربطش دوانید.
کشاورزی اما همیشه حرف اول را در اصفهان زده. از همان زمان که خشت اول شهر را کنار زایندهرود گذاشتند، نیاکان اصفهانیها کشاورز بودند و بازار قدیم و جدید شهر میزبان تولیداتشان بود.
رد قلم جهانگردان فرانسوی در دل تاریخ هنوز بوی خربزه گرگاب میدهد و هندوانه شیرین اصفهان که از دل کویر سر برمیآورد، سیاحان را شگفتزده میکرد. امروز که رود رفته، اصفهان مجبور به ترک اقتصاد چند هزارسالهاش شده. دلالی و دستفروشی، مبرهنترین شغل کشاورزانی است که آواره تمدن شهر شدهاند و پیشنهاد گردشگری، کلاسیکترین و شیکترین پیشنهاد برای اقتصاد شهری است که حتی مهمانانش را هم مدیون رودش بود. شهری که نفس آثار باستانیاش به زایندهرودش گرهخورده است که اگر نباشد خاکسترنشین فرونشست زمین میشوند.
خداحافظی با کشاورزی
استانی که نخستین ستونهای درآمدیش را با کشاورزی گذاشته بودند و تا دهه ۸۰ سهمی در خودکفایی گندم کشور داشت، امروز به گفته کمال طیبی، استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان، سهم بخش کشاورزیاش در تولید ناخالص داخلیاش کاهشیافته است. پژوهشگران چرتکه بیندازند متوجه میشوند که فاتحه صنعت هم به سبب آلودگی و کمبود آب خواندهشده و هیچ مقام و مسوول و پژوهشگری تکلیف بلاتکلیف GDP اصفهان را مشخص نمیکند!
تولید ناخالص داخلی مجموعهای از ارزشافزوده بخشهای مختلف اقتصادی مثل صنعت، کشاورزی و خدمات است. اصفهان همچنان مهر «استان صنعتی « را بر پیشانیاش احساس میکند. صنایع آبخوار که این روزها نفس شهر را تنگ کردهاند، خود باکم آبی به نفسنفس افتادهاند؛ اما هیچکس احوال سیب سرخ سمیرم و سیبزمینی فرد اعلای فریدن را نمیپرسد. خارجیها شاید کمی دنبالش بگردند اما دیری نمیپاید که سیب سرخ چین جایگزینش میشود!
در سال ۸۴، ۶.۱ میلیون تن محصولات کشاورزی در استان تولید میشده اما ۲۰ سال حذف زایندهرود ۲۳ درصد اراضی مرغوب کشاورزی و باغات استان را نابود کرده است. زمینهایی که هرگز احیا نمیشود. در ۱۰ سال گذشته، فقط ۲۵ ماه رودخانه زایندهرود آب داشته و زیان نبودنش بیش از ۱۰ هزار میلیارد تومان خسارت زده که جبرانش امکانپذیر نیست. این زیانی است که دولتیها حساب کردهاند و جای زیان زندگیهایی که نابودشده و با بیتوجهی به چشم نیامده، خالی است.
نسخه حل بحران
تازگیها صدای مسوولان استانی هم درآمده که «مزارع استان به دلیل کمبود آب در معرض خطر هستند.» برنامههای پروپیمانی هم تدارک دیدهاند. وام دادهاند برای آبیاری قطرهای در مزارع شرق اصفهان! برنامه جامع اشتغال در شرق و حمایت ویژه از توسعه کشتهای گلخانهای، صدور مجوز و اجرای طرحهای زیربنایی هم هست. بمب خبریشان بندر خشک است که هنوز به سامان نرسیده است.
دستآخر رئیس وقت سازمان جهاد کشاورزی استان اصفهان پیشنهاد داد که «به تامین معیشت کشاورزان در هیات دولت توجه بیشتری شود.» این یعنی فاتحه کشاورزی خواندهشده و اینگونه است که نقشه اقتصاد اصفهان پس از قرنها باید تغییر جهت دهد.
بزرگان و اقتصاددانان شهر، داشتههای اصفهان را ردیف میکنند: اصفهان در مرکز کشور و چهارراه مواصلاتی دیگر استانها قرار دارد. بخش خدمات همچون بازرگانی داخلی و حملونقل در اقتصاد استان بااهمیت است. استان اصفهان میتواند با سرمایهگذاری در بخش خدمات و گردشگری، رتبه نخست این بخش در تولید ناخالص داخلی را کسب کند!
این پیشنهادها یک اما هم دارد: در صورت بهبود زیرساختها استان اصفهان با توجه به شرایط اقلیمی، طبیعی و تاریخی میتواند ارزشافزوده قابلتوجهی در تولید ناخالص داخلی کسب کند. ایجاد هتلهای قابلرقابت، تأمین نیروی انسانی، بازاریابی و اطلاعرسانی مناسب، حملونقل باکیفیت، بهبود محورهای مواصلاتی، موجب رونق بخشی خدمات و گردشگری میشود.
خواهرخواندگی اصفهان، پتانسیل خوبی برای گردشگری و سرمایهگذاری است و استان اصفهان با فعالسازی تفاهمنامه همکاری اقتصادی و گردشگری با شهرهای خواهرخوانده میتواند از توان بالا و بالقوه استان در سرمایهگذاری و توسعه اقتصادی بهرهمند شود.
اصفهان جدیدی درراه است با اقتصادی جدید و بدون وابستگی به آب. نسخه زایندهرود را پیچیدهاند.