شعار کارآفرینی بدون الزامات راه گشا
رشد پرشتاب فناوری های جدید و استارتآپ ها باعث شده است متولیان امر، شعار اشتغالزایی را با کارآفرینی تعویض کنند. همان قدر ساده و همان قدر کوتاه مدت. این شعار می تواند به جای ایجاد یک اقتصاد قدرتمند، پاشنه آشیل اقتصاد شود و آن را از درون نابود کند. کارآفرینی بیش از شعار و راهکارهای کوتاه مدت، نیازمند یک استراتژی بلند مدت و قدرتمند است که بتواند آینده را برای آن تضمین کند.
ایجاد زیرساخت های لازم اولین قدم برای تحقق کارآفرینی است. زیرساخت هایی که بتواند شرایط را برای ایجاد اکوسیستم کارآفرینی هموار کند. تنها در این صورت است که یک اکوسیستم کارآفرینی پویا شکل خواهد گرفت. هرگونه دخالت، ترغیب و یا ورود به اکوسیستم کارآفرینی از طرف سازمان ها و ارگان ها نه تنها کمکی به این موضوع نمی کند، بلکه آن را از بین می برد.
اکوسیستم کارآفرینی ویژگی های منحصر به فردی دارد که می تواند آن را به عنوان یک سیستم پویا حفظ و نگهداری کند. مانند یک موجود زنده، اکوسیستم کارآفرینی عناصر پیچیده، خاص و تعاملات بی شماری دارد که با احکام دستوری شکل نمی گیرد و خلق نمی شود. مانند یک دانه گیاه است که باید شرایط را برایش فراهم نمود تا خودش رشد کند و بارور شود. در غیر اینصورت نه تنها رشد نمی کند، بلکه خشک شده و تأثیر خودش را از دست می دهد. یک اکوسیستم کارآفرینی پویا حاصل ترکیب متغیرهایی است که نتایج منحصر به فردی ایجاد می کنند.
آموزش و فرهنگ، چارچوب های قانونی، سیستم های نظارتی، بازارهای مالی و شرایط اقتصادی می توانند به عنوان کاتالیزور عمل کنند ولی دخالت مستقیم نتیجه معکوس خواهد داد. همان طور که در تئوری بازار آزاد، سیستم اقتصادی تمایل دارد به سمت نقطه تعادل حرکت کند، یک اکوسیستم کارآفرینی نیز با تعاملات خود به سمت شکوفایی حرکت می کند. بنابراین سازمان ها و ارگان ها نیازی به سرمایه گذاری در منابع اکوسیستم کارآفرینی ندارند تا آن را حفظ کنند. بر اساس قانون «اعداد کوچک» ایزنبرگ، اکوسیستم کارآفرینی نتیجه تکاملی هوشمند است. این اکوسیستم ترکیب متغیرهای کوچک و منحصر به فردی است که در کنار هم تأثیر متغیرهای بیرونی را تا حد زیادی کاهش می دهد.
پنج متغیری که در اکوسیستم کارآفرینی تأثیر دارند عبارتند از:
1- فرهنگ کارآفرینی
2- دسترسی مالی
3- سرمایه انسانی
4- بازار
5- حمایت های زیربنایی
فرهنگ کارآفرینی، اولین متغیری است که جامعه ما از آن بی بهره است. آموزش و پرورش کشور هنوز نتوانسته است در سیاست های کلی خود این فرهنگ را ایجاد کند و به دانش آموزان انتقال دهد. از سوی دیگر، مدارس کارآفرینی هنوز مجال بروز پیدا نکرده اند و زمینه رشد آن ها به وجود نیامده است.
دسترسی مالی- شتابدهنده ها و بازارهای مالی پرریسک، در ایران در حال گسترش است. در حال حاضر بیش از 90 شتابدهنده در شهرهای مختلف ایران فعالیت می کنند که البته جای تلاش بیشتری دارد و این در حالی است که به طور مثال در آمریکا بیش از 200 شتابدهنده مختلف وجود دارد که زمینه ارتباط با بازارهای مالی را برای اکوسیستم کارآفرینی ایجاد می کنند.
سرمایه انسانی- ایران با هرم جوان خود پتانسیل بالایی در زمینه سرمایه انسانی دارد. اما چقدر تلاش شده است تا این سرمایه انسانی خلاق، پویا و کارآفرین باشد؟ آیا فضای آموزش و پرورش یا آموزش عالی توانسته است این پتانسیل بالا را به سمت کارآفرینی سوق دهد؟
بازار- برای یک اکوسیستم کارآفرینی جذب بازار می تواند سودآوری ایجاد کند. بازارهایی که توان رقابت در آن ها وجود داشته باشد و مشتریان بالقوه برای خدمات و محصولات اکوسیستم را در خود جای داده باشند.
حمایت های زیربنایی- برای رشد و تقویت یک اکوسیستم، حمایت های زیربنایی اولویت است. اگر این حمایت ها نباشد، اکوسیستم شکل نمی گیرد و نمی تواند خود را حفظ کند. اینجا در اصفهان طی 5 سال گذشته شتاب دهنده های متعدد تلاش های موفق و ناموفق بسیاری برای تقویت زیست بوم کارآفرینی استان انجام داده اند که باید به آنها چندین فضای کار اشتراکی و صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر را نیز اضافه کرد، با این حال گاه پول پاشی بی حساب و کتاب یا حمایت های خاص یک نهاد عمومی از برخی شتاب دهندهها باعث شده تا زیست بوم کارآفرینی تحت تاثیر برخی عملکردها به صورتی نامتوازن رشد کند و برخی سویه های آن مانند کارآفرینی در حوزه ورزش کمتر مورد توجه قرار بگیرد، بنابراین، همان طور که ورود دولتها به بازار، تعادل آن را از بین می برد و باعث شکاف و فروپاشی اقتصاد می شود، ورود مستقیم سازمان ها و ارگان ها می تواند همان نتیجه تخریبی را برای اکوسیستم های کارآفرینی داشته باشد. اما اگر آن ها نقش حمایتی خود را حفظ و زمینه ایجاد یک اکوسیستم کارآفرینی را فراهم کند، یک اکوسیستم پویا و قدرتمند را شکل خواهند داد.