مجید ابهری، در گفتوگو با روزنامه «دنیای اقتصاد» مطرح کرد
تبعیض در توزیع امکانات
باید برای روستاییها و خصوصا جوانان امکانات و تسهیلات بهگونهای طراحی شود که برای آنان تولید جاذبه داشته باشد تا در همان روستا بتوانند به برخی از امکانات موردنیاز دسترسی داشته باشند. باید به جوانان روستایی تسهیلات کم سود و همچنین اشتغالهای خرد پایدار بلندمدت ارائه شود تا در روستا بمانند. طی گذشت پنجاه سال نسبت جمعیت شهرنشین و روستانشین در کشور ما برعکس شده است. پنجاه سال قبل ۶۵ درصد کشور روستانشین بودند و ۳۵ درصد شهرنشین؛ ولی امروز این آمار برعکس شده است. یعنی آمار مصرفکننده دو برابر تولیدکننده شده است و بهطورکلی جامعه از تولیدکنندگی به سمت مصرفگرایی میرود. به جهت بررسی موضوع فوق گفتوگو کردیم با دکتر مجید ابهری، جامعهشناس، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
آیا بهواقع تبعیض میان شهرستانها و شهرهای بزرگ و کلانشهرها و پایتخت امری جدی و واقعی است؟ این مساله چه نتایج منفی برای شهرهای کوچک در پی دارد؟
قطعا این تبعیض وجود دارد؛ توزیع امکانات در یک کشور چه امکانات اقتصادی و فرهنگی و چه امکانات رفاهی، تفریحی و ورزشی باید تابع منطق و عوامل دیگر باشد. عوامل دیگر منظور جمعیت آن مناطق، میزان محرومیت و سابقه تاریخی امکانات است. متاسفانه توزیع اینگونه امکانات در کشور ما تابع منطق مشخصی نیست، تمام شهرها و استانها قربانی تهران شدهاند چراکه تهران در مقابل چشم مدیران ارشد و مسوولین نظام است و هرگونه امکانات ابتدا در این شهر پیاده میشود. در دولت سیزدهم که خود آقای رئیس جمهور به مناطق مختلف سفر میکند عقبماندگی بعضی از شهرستانها پی بردند چراکه این عقبماندگیها تابعی از توزیع غیرعادلانه امکانات است. تمرکز واحدهای تولیدی و صنایع در بعضی از استانها باعث تخریب محیطزیست، تورم نیروی انسانی و آلودگی هوا شده است؛ مثلا در نقاط مرکزی کشور وجود صنایع فولادی و نظامی و شیمیایی باعث تمرکز جمعیت کارگری در این نقاط و گرانی مسکن و کمبود امکانات گردیده است، چرا باید در همسایگی این مناطق برخی استانها مانند چهارمحال و کهکیلویه باید دچار مشکل باشند و برخی استانها مانند اصفهان نیز در زمینه آب باید مشکل داشته باشد.
از سوی دیگر مشکلات حملونقل و دسترسی مردم بهقطار و هواپیما نمونه دیگری از تبعیض به شهرهاست. شهرهایی که دارای استعداد فوقالعاده در حوزه گردشگری طبیعی ازجمله غارنوردی، کوهنوردی و چشماندازهای طبیعی است اما به خاطر کمکاری سازمانهای مربوطه کمتر شناختهشدهاند.
بسیاری از هموطنان ما حدود ۷۰درصد که هنوز کشور خودمان را بهخوبی گردش نکردهاند تا صحبت از مسافرت به میان میآید چمدان خود را بسته و بهسوی کشورهای همسایه که امکانات گرانقیمتی در آنها وجود دارد سفر میکنند.
چرا باید سازمانهای گردشگری ما کمکاری نمایند و در جلب گردشگران داخلی و خارجی تا این حد عقبتر از سایر کشورها باشند. امکانات طبیعی و باستانی در کشور ما در منطقه آسیا و بلکه در بخش اعظمی از دنیا مقام بسیار ممتازی دارد افسوس که مدیریت ضعیف در این زمینه باعث حضور گردشگران اندک و انگشتشماری گردیده است.
امیدواریم با آمدن آقای ضرغامی و تجارب ایشان در گردشگری این صنعت در کشور ما باعث جلب توریست گردد چراکه هر گردشگر باعث ایجاد اشغال برای ۶ نفر بهطور مستقیم و ۱۱نفر بهطور غیرمستقیم میگردد. متاسفانه واحدهای صنعتی و تولیدی نیز عدالت اقتصادی را تجربه نمیکنند.
در برخی از شهرها که زمینه کشاورزی و طبیعی داشتند ایجاد واحدهای تولیدی باعث سقوط کشاورزی و فنای اقتصادی این حوزه شده است مثلا در زادگاه اینجانب شهرستان ابهر که یک منطقه صد درصد کشاورزی و باغبانی بوده است و میتوانست بخش اعظمی از میوهجات ایران مانند انگور و گردو، بادام و فندق را صادر کند به دلیل مهندسی غلط واحدهای تولیدی در آنجا ایجاد شد و باعث بیکاری کشاورزان و جذب آنها به صنایع گردید اینک بسیاری از روستاها در این منطقه تبدیل به ویرانه گشته، غیر از چند پیرزن و پیرمرد و چند سگ و گربه دیگر موجودی در این مناطق دیده نمیشود.
در زمینه توزیع امکانات به نظر شما بیشترین فقدان و تبعیض در کدام حوزه صورت گرفته است؟
در توزیع امکانات گردشگری منطقهای مانند کیش که میتواند جلوتر از دبی باشد ملاحظه میکنید که حرکتی صورت نمیگیرد، اجناسی از چین و آسیا میانه به آنجا آورده میشود، امکانات تفریحی و گردشگری بسیار ناچیز و حتی غیرقابلتصور است، در قشم و دیگر جزایر نیز همینطور است. در چابهار که استعدادهای طبیعی خدادادی و منحصربهفرد مانند گل فِشان و کوههای مریخی وجود دارد، میتوان قطبهای گردشگری مهمی ایجاد کرد که درآمد بیشتری از نفت برای کشور ما به همراه داشته باشند و جوانان نیز بهجای مهاجرت به پایتخت و انجام کارهای خدماتی به کارهای سودمند و با رضایت بیشتر در محل زندگی خودروی بیاورند.
این تبعیضها در میان نسل جوان چطور بروز و ظهور پیدا میکند؟ تاثیرات تبعیض میان شهری را در جوانان چگونه ارزیابی میکنید؟
اینگونه تبعیضها اولا باعث مهاجرت نسل جوان از مناطق کوچک به شهرهای بزرگ میگردد. وقتی نسل جوان از منطقهای کوچ کرده و مهاجرت کند مسلما خانواده آنها نیز دیگر توان ماندن در آن شهرها را نخواهند داشت و به دنبال فرزندان خود عازم شهرهای بزرگ میگردند. فرار جوانان از شهرها و روستاها و تخلیه این مناطق باعث شده است روستاهای بسیار بااستعداد و توانا ازنظر کشاورزی و گردشگری تخلیه شوند و اینک به ویرانهای تبدیل گشتهاند، برای جذب جوانان و ایجاد مهاجرت معکوس باید صنایع واسطهای، صنایع نوین کشاورزی و شرکتهای دانشبنیان در تبدیل محصولات کشاورزی و ایجاد واحدهای صادراتی میتواند جوانان بسیار زیادی را به این مناطق جذب نموده و باعث عمران و آبادانی و ایجاد درآمد برای آن مناطق گردد.
دولت در این زمینه چه نقشی میتواند ایفا کند؟
باید دولت سیزدهم به شعارهای خود عمل کرده و با ایجاد اشتغال مثبت از اشتغال وابسته مانند دستفروشی و بساط گستری و دلالی جلوگیری نمایند چراکه این نوع فعالیتها نهتنها مثبت نبوده و ارزش اقتصادی و علمی ندارند بلکه جوانان را بهسوی تنبلی و تجارت دلالی سوق میدهند.