پرواز با بیم و امید
واکاوی فراز و فرودهای صنعت لوازم خانگی در گفتوگو با علیرضا محمدیدانیالی
صنعت لوازم خانگی در ایران ظرف سنوات گذشته با چه فرازوفرودهایی مواجه بوده است؟
صنعت لوازم خانگی ایران یک صنعت ریشهدار و با قدمت بیش از ۱۰۰ساله است که دومین صنعت بزرگ کشور در اقتصاد ملی بهشمار میرود و نقش بسیار مهمی در تامین نیازهای مصرفکنندگان و همچنین در تولید، اشتغال و نوآوری در صنایع کشور دارد که امیدواریم بتواند با رفع مشکلات برای توسعه ملی و صنعت اقدام کند. در واقع، صنعت لوازم خانگی هم مثل همه صنایع کشور، بر روی کشتی اقتصاد ملی کشور حرکت میکند و مشکلات کلان اقتصادی، در این صنعت نیز، بسیار موثر بوده که از جمله آن، تورم بالای ۴۰ درصد، نوسانات شدید نرخ ارز، کاهش قدرت خرید مردم و بهخصوص مشکلات تحریمها و تحریم بودن واردات تکنولوژی و واردات ماشینآلات روز دنیا و قطعات کاربردی برای خطوط تولیدی است که این صنعت را دچار مشکلات عدیدهای کرده است. خروج شرکتهای خارجی بعد از تحریمهای آمریکا در سال ۹۷ که حجم بزرگی از بازار صنعت لوازم خانگی را هم در اختیار داشتند، ابتدا بازار را با شوک عظیمی مواجه کرد؛ اما با تلاش تولیدکنندگان داخلی و سرمایهگذاری بسیار زیاد صنعتگران و حل مشکلات تامین قطعات، شوک خروج شرکتهای خارجی جبران شد و تلاشهای تولیدکنندگان داخلی، تولید هشت میلیون دستگاه لوازم خانگی در سال ۹۷ را به ۱۶ میلیون دستگاه در سال رساند و نیاز داخلی را تامین کرد، به نحوی که تقریباً هیچ مشکلی در زمینه کمبود کالاهای داخلی لوازم خانگی وجود ندارد، ضمن اینکه صنعتگران به صورت همزمان با افزایش نوآوری و همکاری با شرکتهای دانشبنیان برای بهبود خدمات پس از فروش نیز اقدام کردهاند که شایسته است از تمامی صنعتگران مشغول به کار در صنعت لوازم خانگی که بیش از ۵۰۰ شرکت تولیدکننده لوازم خانگی و قطعات در کشور را شامل میشوند، تقدیر به عمل آید. در عین حال خوب است به این نکته هم توجه کنیم که با توجه به رشد شدید تولید داخلی و سرمایهگذاریهای انجامشده در این عرصه برای اشتغال مولد در صنعت لوازم خانگی، هماکنون علاوه بر تامین نیازهای بازار، حدود ۳۰۰ میلیون دلار در سال ارزآوری نیز از طریق صادرات لوازم خانگی تولید ایران برای کشور به ارمغان آمده است.
مسیر آینده این صنعت را چه به لحاظ تولید و چه به لحاظ صادرات و بازار داخلی چگونه ترسیم میکنید؟
روند تولید داخلی که هم صنعتگران اقدام کردند و هم دولت و حاکمیت از آن حمایت به عمل آوردهاند، سبب شده است که صنعت لوازم خانگی رشد خوبی داشته باشد ولی با توجه به کاهش قدرت خرید مردم در دهه ۹۰ و نداشتن رشد اقتصادی حتی صفر درصد در طول یک دهه در کنار افزایش جمعیت، صنعت دچار رکود هم شده است؛ چراکه ۳۴ درصد قدرت خرید هر ایرانی کاهش یافته و این کاهش خود را در بازار لوازم خانگی هم نشان داده است؛ اما اکنون ظرفیت تولید بیش از نیاز داخلی است و باید برای راهاندازی بازارهای جدید داخلی و خارجی، مسوولان فکر اساسی انجام دهند. نکته حائز اهمیت آن است که سهم لوازم خانگی که از طریق قاچاق تامین میشود، کم نیست؛ هر چند مسوولان در حال انجام کار جدی بر روی مبارزه با قاچاق کالا هستند؛ ولی لازم است یک تصمیم و عزم ملی برای مبارزه با قاچاق اتفاق بیفتد تا سود سهم ۴۰درصدی این افراد از بازار به جای اینکه به جیب تولیدکنندگان و کارگران خارجی برود، به جیب مهندسان، مدیران و کارگران داخلی برود و سبب رشد و توسعه اقتصادی کشور شود. از سوی دیگر، برای توسعه صنعت لوازم خانگی محدودیتهایی وجود دارد، چراکه به هر حال تحریمهای شدید خارجی اعمال شده و ورود ماشینآلات، ابزارآلات و تکنولوژی روز دنیا ممنوع شده است، در حالی که در دنیا بر روی تکنولوژیهای نسل چهارم و پنجم کار میکنند و ما متاسفانه حداکثر در حال استفاده از تکنولوژی نسل دوم یا در نهایت سوم در خطوط تولیدی خود هستیم؛ به این معنا که تکنولوژی که هماکنون در خطوط تولیدی این صنعت به کار گرفته میشود، باید بهروزرسانی شود و لازم است برای بهروز شدن دانش و تکنولوژی روز در کل صنایع ایران و البته صنعت لوازم خانگی کشور، اقدام شود. اما بهرغم این روند، متاسفانه در سال جدید هم، معافیت گمرکی ماشینآلات لغو شده و این ضایعه بزرگتری است که جلوی رشد سرمایهگذاری و ورود ماشینآلات و تکنولوژی روز دنیا را به عرصه لوازم خانگی خواهد گرفت و لازم است دولت و مسوولان برای آن فکر اساسی کرده و این معضل را حل کرده و برای بهروز شدن تکنولوژی در قطعات و ماشینآلات در کل صنعت و صنعت لوازم خانگی، فکری کنند. بهروز نبودن ماشینآلات، تورم بالا و افزایش ۵۷درصدی دستمزدها در یک سال در کنار موانع سهولت کسبوکار نقاط تاریک این صنعت است، به این معنا که شاخصهای ایران بسیار بد است و شاخصهای رقابتپذیری صنعتی در میان کشورهای دنیا از ۱۴۱ رتبه ۹۹ ارزیابی شده که رتبه بسیار بدی است و سبب شده کل صنعت ما قادر به رقابت آزاد در شرایط فعلی با صنایع دنیا نباشد و لازم است این نکته را مدنظر داشته باشیم و کمک کنیم که طی یک پروژه زمانی، صنعت داخلی که رشد کرده، به رشد خود ادامه دهد و بتواند موانع و مشکلات خود را حل کند. فریز ارزی به این مفهوم است که اگر امسال نرخ ارز در بازار آزاد ۲۵ هزار تومان بوده، الان با توجه به تورم ۴۱درصدی که داریم، باید نرخ ارز ۴۱ درصد رشد میکرد تا صنعت داخلی قابل رقابت با واردات و صنایع خارجی باشد، ولی متاسفانه نرخ ارز ۱۰ درصد گران میشود و تورم ۴۰ درصد بالا میرود و در نتیجه هر سال، ۳۰ درصد از ارزش رقابتی یا شاخص رقابتپذیری از بازار داخلی و واردات را از دست میدهیم و نرخ ارز با توجه به مابهالتفاوت نرخ تورم داخلی و تورم خارجی، باید تعدیل شود و این تعدیل باید روزانه باشد و عدم تعدیل آن، سبب کاهش رقابتپذیری و تولید و تعطیلی کارخانههای داخلی و حتی کشاورزان میشود.
این عدم تعدیل نرخ ارز و عدم افزایش آن همگام با تورم باعث میشود رقابتپذیری کالاهای خارجی بیشتر شود و در عین حال به واردات قاچاق کالاهای خارجی کمک خواهد کرد که تاکنون ۴۰ درصد بازار را به طرق مختلف پوشش داده و یکی از عوامل اصلی قاچاقپذیری کالاهای خارجی، عدم افزایش نرخ ارز با توجه به تورم است و این مشکل اساسی اقتصاد ملی است که باید به آن توجه کرد و برای آن راهحلهای معقول پیشبینی شود. به هر حال نرخ ارز، سبب میشود قدرت خرید مردم هم کاهش یابد، ولی توان دولت باید این باشد که برای کنترل تورم اقدام کند و تورم را کاهش دهد و همزمان با کاهش آن، نرخ ارز نیز با تورم افزایش یابد، ولی اینکه نرخ ارز کاهش یابد ولی تورم ۴۰ درصد باشد، عملی نیست و باید برای حل آن، به صورت ریشهای اقدام شود.
برخی صنعت لوازم خانگی را با صنعت خودرو مقایسه میکنند. شما چقدر این قیاس را بجا میدانید؟
من بارها در این مورد توضیح دادهام. ببینید در حال حاضر ۴۰ درصد بازار لوازم خانگی ایران در اختیار کالای خارجی است که عمدتاً به صورت قاچاق وارد میشود که از مبادی رسمی و مناطق آزاد است و بخشی از کالاها نیز به صورت پیلهوری وارد میشود. در عین حال، مقایسه صنعت خودرو با صنعت لوازم خانگی غلط است، چون خودروسازی یک صنعت دولتی است که ۹۰ درصد بازار در اختیار دو شرکت خودروساز بزرگ قرار دارد و دولت آن را کنترل میکند، در حالی که در صنعت لوازم خانگی ۵۰۰ شرکت بزرگ و کوچک به تولید میپردازند و این صنعت رقابتی است و انحصاری در آن نیست و مقایسه این دو صنعت اشتباه است.
صادرات لوازم خانگی چقدر فرصت رشد دارد؟
برای انتقال دانش فنی و تکنولوژی و بهکارگیری ماشینآلات پیشرفته باید در یک زمان معقول معمولاً پنجساله صنعت داخلی لوازم خانگی حمایت شده و بعد از آن اجازه واردات داده شود، تا رقابت ایجاد شود. تا زمانی که رقابتپذیری در صنعت لوازم خانگی ایجاد نشود، امکان صادرات وجود ندارد. به هر حال، فضای کسبوکار و رقابتپذیری، کیفیت محصول و قیمت و طراحی جدید کالا، همچنین خدمات پس از فروش و نیز روابط تجاری با کشورهای همسایه از عوامل توسعه صادرات لوازم خانگی است و ما نمیتوانیم فقط به بازار عراق و افغانستان فکر کنیم، بلکه باید با همه کشورهای منطقه تعامل تجاری داشته باشیم. بخش خصوصی باید در کنار دولت و مجلس به عنوان یک مشاور امین حضور داشته باشد؛ تا زمانی که کالای تولیدی دارای کیفیت و رقابتپذیر نباشد و همچنین شاخص رقابتپذیری کشور ما در میان ۱۴۰ کشور ۹۹ باشد، نمیتوانیم با چین که رتبه ۲۸ رقابتپذیری را دارد رقابت کنیم. اکنون شاخص فضای کسبوکار کشور ما رتبه ۹۹ است که باید این شاخص بهبود پیدا کند. در حالی که شاخص رقابتپذیری ایران ۹۹ است، این شاخص برای چین ۲۸ و برای کشور همسایه ترکیه ۶۱ است؛ اما با تورم ۵۰ درصد در کشور نمیتوانیم کالای صادراتی تولید کنیم و این مشکلات مختص وزارت صنعت نیست، باید مشکلات کلی اقتصاد در دولت بررسی شود. تا زمانی که رشد اقتصادی مثبت نشود، نمیتوانیم به صادرات فکر کنیم، زیرا در دهه ۹۰ رشد اقتصاد قابل توجه نبود. باید کاری کنیم نرخ رشد اقتصاد حداقل به پنج درصد برسد. به هر حال بازار لوازم خانگی که با زحمت به دست میآید، متاسفانه به راحتی در اختیار لوازم خانگی قاچاق قرار میگیرد. شرکتهای متوسط و کوچک تولید لوازم منزل نیاز به توجه بیشتری دارند. در حال حاضر ۲۵۰ بنگاه اقتصادی به تولید لوازم خانگی و قطعات میپردازند.
آیا ورود رقبای خارجی با توجه به دستاوردهای سنوات گذشته باز هم تهدید است و چطور میتوان این تهدید را به حداقل رساند؟
تحلیلها و فرصتهای پسابرجام صنعت لوازم خانگی موضوع مهمی است که انجمن هم برای بررسی آن با کمک سایر تولیدکنندگان داخلی در حال برنامهریزی و اجراست. نکته حائز اهمیت آن است که باید مجموعه حمایتهایی از صنایع صورت داد؛ ضمن اینکه باید توجه داشت که کاهش نرخ ارز واردات کالاهای خارجی میتواند سبب بحران بیکاری و تعطیلی صنایع داخلی شود که عوارض منفی و تهدیدهای پسابرجام خواهد بود؛ هر چند میتوان آثار این تحریمها را با ورود ماشینآلات جدید و قطعات و تکنولوژیهای روز کاهش داد و ریسکهای نقل و انتقال و واردات را که تا ۱۵ درصد هزینه بر عهده تولیدکنندگان میگذارد، کم کرد؛ در عین حال پیوستن به سیستم بانکی جهانی و تصویب FATF در کنار ورود به بازارهای منطقهای برای صادرات، فرصتهایی است که میتواند در کنار تولید با برندهای صاحبنام دنیا و انجام صادرات کالاهای تولیدی، در اختیار تولیدکنندگان گذاشته شود، اما همه اینها منوط به آن است که برنامهریزی کافی در این مسیر صورت گیرد و فرصتی برای صنعت لوازم خانگی ایجاد کند.