فقر احمق می کند
اما برای انسان مدرن این مساله نمود بارزتری دارد. شکل زندگی تغییر کرده است و تجملات زیادی وارد زندگی انسان شدهاند که مدیریت هزینهها را سخت کردهاند. هزینههایی که از آن حرف میزنیم هم میتواند هزینههایی مادی و هم چیزهایی مانند زمان باشد که در زندگی انسان امروز، که گوناگونی دغدغههایش بهشدت افزایشیافته بهشدت موثر است. فقر احمق میکند کتاب جذاب و کاربردیای است که مسالهی «کمبود» یا «کمیابی» را بررسی کرده و نگاه جدیدی به خواننده میدهد.
درباره کتاب فقر احمق میکند؛ نگاهی متفاوت به مشکلات
کتاب فقر احمق میکند با عنوان اصلی «scarcity: much so means little too having why» اولین بار سال ۲۰۱۳ در شهر نیویورک آمریکا منتشر شد. این کتاب تلاش میکند تاثیر کمیابی(قحطی) را در زندگی انسان دربارهی دو مساله پول و زمان نشان دهد و البته راهحلهایی برای مقابله با این شرایط برای افراد ارائه دهد. کتاب فقر احمق میکند بهسرعت توانست جایگاهش را در میان خوانندگان پیدا کند. این کتاب از آمریکا هم فراتر رفته است و در طی سالهای گذشته به چندین زبان ترجمهشده است.
فقر احمق میکند، چرا نوشته شد؟
در مقدمه کتاب فقر احمق میکند از قول نویسندگان آمده است: «ما این کتاب را به این خاطر نوشتیم که برای ننوشتنش وقت نداشتیم.»
داستان نوشتن کتاب به گفتهی نویسندگان از گرفتاریهای زیاد سندهیل مولاینیتن آغازشده است. گرفتاریهایی که او را بهطورجدی از انجام تعهداتش بازداشته بود و باعث شده بود در مدیریت زمان و برنامههایش کاملا با مشکل مواجه شود.
مروری بر فصلهای کتاب فقر احمق میکند
کتاب با مقدمهای آغازشده است که در ابتدای آن انگیزهی نویسندگان از نوشتن فقر احمق میکند آمده است. در ادامهی این مقدمه نویسندگان شیوههایی که برای رسیدن به پاسخ سوالاتشان بهکاربردهاند را توضیح دادند. آنها آزمایشهایی را برای بررسی اثر کمیابی طراحی کردند و نتایج ناشی از آنها را بررسی کردند. آنها در ادامه دربارهی مفهومی به نام علم کمیابی اصلی صحبت کردهاند. در بخشی از این مقدمه آمده است: «زمانی که به یکی از همکاران اقتصاددانمان دربارهی کمیابی گفتیم، پاسخ داد: علم کمیابی قبل از اینم وجود داشته. شاید اسمش را شنیده باشید. بهش میگن علم اقتصاد.»
پسازاین مقدمهی مفصل که ذهن خواننده را کاملا برای مطالب کتاب آماده میکند، کتابِ فقر احمق میکند در سه بخش اصلی نوشتهشده است:
بخش اول: ذهنیت کمیابی
بخش دوم: کمیابی، کمیابی میآورد
بخش سوم: طراحی برای کم یابی
پس از بخشهای اصلی کتاب قسمت پینوشت آمده است که در آن دربارهی بسیاری از مطالبی که در متن کتاب آمده توضیحات تکمیلی دادهشده است و منابع و مراجعی نیز برای بسیاری از مطالب متن آمده است. همچنین واژهنامه و نمایهای نیز در انتهای کتاب آمده است که میتواند در روشن کردن مفاهیم کتاب برای خواننده نقش مهم و اساسیای را ایفا کند.
فقر احمق میکند؛ انتشار به زبان فارسی
کتاب فقر احمق میکند اولین بار سال ۹۷ تحت عنوان «کمبود: نگاهی به کمبودهای فردی و اجتماعی» در ایران منتشر شد. این ترجمه را «حسین علیجانی» انجام داده و نشر ققنوس آن را منتشر کرده است. این ترجمه از کتاب را میتوانید از فیدیبو دانلود کنید.
سید امیرحسین میر ابوطالبی، مترجم جوان کشورمان نیز این کتاب را برای انتشارات ترجمان علوم انسانی به فارسی برگردانده است. خرید و دانلود کتاب فقر احمق میکند اثر مولاینتین و شفیر با ترجمهی سید امیرحسین میر ابوطالبی در همین صفحه ممکن است.
در بخشی از کتاب فقر احمق میکند میخوانیم
یکلحظه فکر کنید که این موضوع تا چه حد جالبتوجه است. بر طبق اصول اولیهی حسابداری حتما پای بده بستان در میان است. هرقدر هم که ثروتمند باشید، پولی که در اختیاردارید محدود است. اگر ۱۰ دلار را خرج یکچیز کنید، ۱۰ دلار کمتر برای چیزی دیگر باقی خواهد ماند(حتی اگر آن چیز دیگر ارثی باشد که برای فرزندتان بهجا میگذارید). بالاخره آن ۱۰ دلار باید از جایی بیاید. اما افراد معمولا چنین احساسی ندارند. بسیاری از ما خریدهای ۱۰ دلاری را به صورتی انجام میدهیم که انگار خبری از بده بستان نیست. برای انجام این خرید لازم نیست خرید دیگری را فدا کنیم. شاید حتی بتوان گفت احساس میکنیم که موجودی نامحدودی از اسکناسهای ۱۰ دلاری در بودجهمان داریم. البته درنهایت میدانیم که اینطور نیست، اما رفتارمان به همین صورت است.
بااینهمه بعضی مواقع متوجه بده بستانها میشویم. تصور کنید که رژیم گرفتهاید و دوباره در موقعیت انتخاب آن نوشیدنی قرار دارید. اگرچه که شاید قیمت ۱۰ دلاری شمارا به فکر بده بستانها نیندازد، «قیمت کالری» این کار را خواهد کرد. آن سیصد کالری اضافی باید محاسبه شود. نوشیدن آن نوشیدنی یعنی از دست دادن چیزی دیگر. آیا ارزشش را دارد که به خاطر نوشیدنی از خیر دسر بگذرید؟ یا از پیراشکی فردا صبح؟ رژیم ما را به حسابداران کالری تبدیل میکند. حسابها باید صاف شوند. در این شرایط بهخوبی متوجهیم که داشتن یکچیز برابر است با نداشتن چیز دیگر. در حقیقت درگیر تفکری میشویم که آن را تفکر بده بستان مینامیم.